شنبه 01 شهریور 1404 / خواندن: 14 دقیقه
به مناسبت زادروز آهنگساز بزرگ ایرانی

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار حسین علیزاده

امروز زادروز الهام‌بخش‌ترین و خلاق‌ترین چهرۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران است، دستکم در میان کسانی که در میان مایند و مسافر ابدیت نشده‌اند. حسین علیزاده نماد خلاقیت در موسیقی سنتی ایرانی، نماد جهانی‌شدن هنر بومی و ملی، صدای رسایی موسیقی چندصدایی ایران، از برترین‌های موسیقی هنری ایران چه در شیوۀ آوازی و چه در شکل موسیقی ناب و بی‌کلام است . مردی که در کنار محمدرضا لطفی جزو رهبران انقلابِ موسیقی اصیل ایرانی بود و با نی‌نوایش قدرت موسیقی ایران را به جهان نشان داد.

4.75
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار حسین علیزاده

مجله میدان آزادی: یکم شهریور سال 1330 زادروز استاد حسین علیزاده نوازنده و آهنگساز بزرگ و سرشناس ایرانی است. برای این روز دو مطلب برای شما فراهم کردیم. در مطلب نخست ضمن یک تک‌نگاری به زندگینامه حسین علیزاده و مهم‌ترین آثار و سرفصل‌های زندگی حرفه‌ای و هنری این هنرمند ایرانی می‌پردازیم. در ادامه تک‌نگاری حسین علیزاده را به قلم حسن صنوبری -منتقد موسیقی- بخوانید:


مراسم شب «حسین علیزاده» در فرهنگسرای نیاوران

امروز زادروز الهام‌بخش‌ترین و خلاق‌ترین چهرۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران است، دستکم در میان کسانی که در میان مایند و مسافر ابدیت نشده‌اند و دستکم در حوزه موسیقی سنتی یا ردیف‌دستگاهی ایران. حسین علیزاده نماد خلاقیت در موسیقی سنتی ایرانی، نماد جهانی‌شدن هنر بومی و ملی، صدای رسایی موسیقی چندصدایی ایران، از برترین‌های موسیقی هنری ایران چه در شیوۀ آوازی و چه در شکل موسیقی ناب و بی‌کلام است . مردی که در کنار محمدرضا لطفی جزو رهبران انقلابِ موسیقی اصیل ایرانی بود و با نی‌نوایش قدرت موسیقی ایران را به جهان نشان داد با تنوع آثار موفق و متمایزش راه‌های بسیاری را پیش پای موسیقی ایران و آینده‌اش و جوانان و نوجوانانش گشود. سخن گفتن از او، نقل مهم‌ترین قصه‌ها و نمایش باشکوه‌ترین قله‌هایش در یک متن کار آسانی نیست. ولی ما به قول حافظ «آنچه سعی است» در طلب این مقصود بنماییم که به قول سعدی «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل. وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم». و البته که به اجبارِ اختصار:

از کودکی و خانوادۀ حسین علیزاده: از خیابان خیام تا دبستان حافظ

تهران، محله امام‌زاده سیدنصرالدین، حوالی بازار، خیابان خیام، یکم شهریور 1330 روز عاشورا بود که خانوادۀ علیزاده صاحب فرزندی شد و همین عاشورا بودن و نیز علاقۀ شدید مادر خانواده به امام حسین (ع) باعث شد نام فرزند بشود حسین: حسین علیزاده، چونان حسینِ «علی» (ع) زاده. و جالب و شگفت که چون حسین علی (ع) سرانجام اوج‌گرفتن و شاهکار حسین علیزاده هم شد «نی‌نوا».

پدر علیزاده اهل ارومیه بود و مادرش اصالتی اراکی داشت، ولی این دو همدیگر را در تهران پیدا کرده بودند. پدر خیاط بود و مادر به‌جز خانه‌داری گاهی به دیگران قرآن درس می‌داد. این خانواده هشت‌نفره بودند، دارای سه‌پسر و سه‌دختر. یک خانوادۀ گرم و صمیمی و سنتی. حسین دومین فرزند خانواده بود.

بچۀ خیابان خیام، دبستان را به مدرسۀ حافظ رفت. در خانوادۀ علیزاده ظاهرا پیشینۀ قدرتمند و خبر خاصی از موسیقی نبود، شاید هیاهوی بازار که علیزاده بعدا از آن به عنوان «تونل سحرآمیز» یاد کرد و نیز دسته‌های باشکوه و موسیقایی عزای امام حسین در محدوده بازار تهران، بذر جادویی ریتم و صدا و نغمه را در ذهن علیزادۀ نوجوان کاشت. همچنین دیدن ویولون دست پسرخاله و نیز تشویق معلم سرود دبستان: هوشنگ ظریف.


حسین علیزاده (اولین نفر سمت راست) در کنار خانواده‌اش

شروع آموختن موسیقی حسین علیزاده: مادر، هوشنگ ظریف و حسین دهلوی

به هر تقدیر سال 1343، حسین، سیزده‌ساله بود که وارد هنرستان موسیقی شد و در مدت کمی استعداد بالای زیادی از خود نشان داد. به‌جز انگیزه‌های سنتی و عرفی، در آن زمان به دلیل رواج شدید اعتیاد در میان اهالی موسیقی، خانواده‌ها نگرانی زیادی داشتند که بچه‌هایشان در چنین رشته‌ای درس بخوانند. پدر حسین هم از همین گروه بود اما سرانجام با حمایت‌های جدی مادر که مشوق اصلی حسین در پیگیری و آموختن موسیقی بود و با قول محکم خود حسین به پدرش برای نرفتن سمت دود و دم، علی‌زادۀ بزرگ راضی شد و حسین نوجوان نیز برای تحصیل در رشته موسیقی راهی دانشگاه تهران شد.

تحصیلات تخصصی موسیقی علیزاده: از دانشگاه تهران تا دانشگاه برلین

حسین علیزاده در 1347 عضو گروه موسیقی رودکی به رهبری حسین دهلوی شده بود و در 1349 در کنار ورود به دانشگاه همکاری‌اش را با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و نیز کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. 23ساله که شد در 1353 لیسانس موسیقی را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفت. به جز هوشنگ ظریف و حسین دهلوی، علیزاده در این مدت از آموزه‌های چهره‌های مهمی چون علی‌اکبر شهنازی، عبدالله دوامی، حبیب‌الله صالحی، یوسف فروتن نورعلی برومند، داریوش صفوت، شیدا قرچه‌داغی و سعید هرمزی استفاده کرد. البته آموختن او محدود به این زمان نبود، در سال‌های اولیه پس از انقلاب نیز علیزاده مدتی با سفر به آلمان در مدرسهٔ عالی هنرهای برلین غربی («دانشگاه هنرهای برلین» امروزی) موسیقی خواند.

شروع فعالیت حرفه‌ای موسیقی: گروه عارف، شروع آهنگسازی، آلبوم نوا

سال 1355 حسین علیزاده که یک نخبۀ جوان موسیقی بود در کنار هنرمندان جوان دیگری چون ناصر فرهنگ‌فر، علی اکبر شکارچی، محمد فیروزی و جمشید عندلیبی و با مدیریت «پرویز مشکاتیان»، با یاد چهره سرشناس تاریخ شعر اجتماعی و موسیقی سنتی ایران «عارف قزوینی»، «گروه عارف» را راه‌اندازی کردند. اولین کاری که سال 1356 از گروه عارف در رادیو پخش شد  بازسازی «پیش‌درآمد و چهارمضراب دشتی» اثر استاد قدیمی علیزاده، یوسف فروتن بود. اما علیزاده در نخستین ساخته‌های خود به عنوان یک آهنگساز مستقل و مولف بسیار باشکوه ظاهر شد. «سواران دشت امید» و «حصار» از نخستین آثار او در دهه پنجاه هستند که تا امروز هم ارزش هنری و تاریخی خود را حفظ کرده‌اند. از این دو، «حصار» را علیزاده با یاد زندانیان سیاسی رژیم پهلوی از جمله همسر خود ساخته است. در این آهنگ حس‌وحالِ موسیقی دسته‌های عزای عاشورایی را که علیزاده در کودکی عضوشان بود می‌شود شنید. پس از این آثار اولین آلبوم باکلام او دستگاه نوا با آواز قدرتمند «فاطمه واعظی» («پریسا») بود که این اثر هم مثل دو اثر دیگر اقبال فراوانی پیدا کرد. در آن زمان دیگر خیلی از نخبگان موسیقی نام حسین علیزاده را به عنوان یک آهنگساز جوان نخبه شنیده بودند.


حسین علیزاده در کنار محمدرضا لطفی، سال‌های مبارزه و انقلاب

شروع آهنگسازی اعتراضی و انقلابی: استعفا از رادیو و تاسیس چاووش 

همان حوالی، چندسال قبل از تاسیس گروه عارف، گروه جوان و پرقدرت دیگری هم تاسیس شده بود که چه‌بسا الهام‌بخش گروه عارف بود، سال 1351 گروه «شیدا» با یاد «علی اکبر خان شیدا» چهره سرشناس موسیقی سنتی ایران، با مدیریت «محمدرضا لطفی»، و عضویت هنرمندانی چون حسین عمومی، درویش‌رضا منظمی و ناصر فرهنگ‌فر تاسیس شده بود. فرهنگ‌فر عضو مشترک هردو گروه بود، دو گروهی که هم رفیق بودند هم رقیب. اما مهم‌ترین اتفاقی برای تک‌تک‌ اعضای این دو گروه کوچک جوان و بلکه برای تمام تاریخ موسیقی ایران افتاد این بود: استعفای دسته‌جمعی از رادیو در اعتراض به کشتار عظیم مردم در هفده شهریور 1357 توسط حکومت پهلوی و در ادامه یکی‌شدن دو گروه عارف و شیدا، ذیل یک مرکز قدرتمند و خلاق هنری به نام «چاووش» با رهبری محمدرضا لطفی.

در چاووش به‌جز مهارت بالا و عجیب هنرمندان در آهنگسازی، نوازندگی، خوانندگی و کار گروهی، چند ویژگی دیگر نیز بود که این جریان را به عنوان جریان برتر تغییر و تحول در موسیقی ایران تبدیل کرد. یکی تاکید بر اصالت‌ها و فرهنگ‌های موسیقی دیرین ایرانی در عین تکیه بر نوآوری و خلاقیت. یعنی نوعی «نوآوری بر اساس سنت» یا «نوآوری با بهره‌بردن از امکانات سنت». نکتۀ دیگر در سازبندی و سازآرایی بود، در چاووش استفاده از سازهای غربی و غیرایرانی به حداقل رسید و استفاده از سازهای کم‌کاربردتر اما زیبای ایرانی بیشتر شد. نتیجه رسیدن به یک صدای اصیل و متمایز ایرانی بود. نکتۀ دیگر نیز طبیعتا ورود جدی به موسیقی اجتماعی و سیاسی بود. 

چاووش به صورت زیرزمینی وارد تولید و نیز یک مبارزۀ مستمر موسیقایی با حکومت پهلوی شد. در مجموع چاووش 12 آلبوم منتشر کرد که لااقل هفت‌تای آن از جنس موسیقی مبارزه و انقلاب و موسیقی اجتماعی بود و در همراهی با انقلاب مردم ایران و جنگ دفاعی‌شان در برابر تجاوز حزب بعث عراق به مرزهای ایران. مردم در سال‌های مبارزه و در سال‌های آغاز انقلاب تشنۀ کارهای چاووش بودند و تصنیف‌های چاووش مثل خون در رگ مردم و انقلاب جاری می‌شد. در دوره‌هایی نوارها را خود اعضای گروه سر چهارراه‌ها توزیع می‌کردند. به پیشنهاد آیت‌الله طالقانی «ژاله خون شد» را علیزاده به یاد شهیدان هفده شهریور ساخت. و بسیار اثر دیگر که آن روزها شنیده می‌شد، از جمله این تصنیف علیزاده که شهرام ناظری می‌خواند و بهمن‌ماهی نمی‌رسد که مردم تکرارش نکنند:

شهید شهید
راه تو افتخار نام تو ماندگار
عزتت پایدار مرگ سرخت خروش روزگار ...

سه ضلع اصلی مدیریت مرکز چاووش حسین علیزاده، محمدرضا لطفی و هوشنگ ابتهاج بودند و جمع بسیاری از بهترین‌های موسیقی ایرانی جزو اعضای گروه: پرویز مشکاتیان، هوشنگ کامکار، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، نصرالله ناصح‌پور، هنگامه اخوان و ... 
 در بسیاری از نوارهای چاووش می‌توانیم قدرت نوازندگی علیزاده را بشنویم، اما آهنگسازی‌های درخشان علیزاده بیشتر در دو آلبوم «چاووش 3» و «چاووش 7» منتشر شدند. با آهنگ‌های تاریخی و ماندگاری مثل: «ژاله خون شد»، «شهید»، «اتحاد»، «میهن» و «خاموشی».

کارهای بیرون از چاووش و شاهکار نینوا

در همین سال‌ها به‌جز مجموعه چاووش، علیزاده کنسرت‌ها و آلبوم‌های دیگری هم داشت، مثل «سرود‌های آذربایجان» (با صدای نصرالله ناصح‌پور) که همه به زبان آذری بود و نیز آثار بی‌کلامی مثل کنسرت ماهور و کنسرت راست‌پنجاه. اما سال 1362 علیزاده آلبومی را منتشر کرد که نه‌فقط شاهکار آثار او در آن برهه زمانی بلکه در تمام زمان‌ها شد، یک اثر موسیقایی که در شمار برترین آثار موسیقی بی‌کلام تمام تاریخ ایران و بلکه جهان ایستاد: نی‌نوا. نی‌نوا در دست‌گاه نوا برای ساز نی و ارکستر زهی نوشته شده بود و توانست موفقیت عظیمی را برای مولفش در ایران و بیرون از مرزهای ایران رقم بزند. این موسیقی هم در آآهنگسازی و هم در اجرا یک شاهکار است و در بخش دوم ماجرا باید به تک‌نوازی نی بی‌نظیر و استادانۀ جمشید عندلیبی نیز اشاره کرد. از نی‌نوا و با نی‌نوا بود که علیزاده تبدیل به یک هنرمند جهانی شد و در بین بسیاری از نخبگان موسیقی دنیا شناخته شد. از سال 62 تا امروز در این 42سال شاید بیش از صدها اقتباس از نی‌نوای علیزاده در ایران و جهان اتفاق افتاده است، همچنین بازاجراهای متعدد و متنوع، هرچند هیچکدام به پای نسخۀ اصلی نمی‌رسند. جالب این است که این موسیقیِ جهانی‌شده در بومی‌ترین حالت ممکن ایجاد شده، اساس موسیقی نی‌نوا در ذیل موسیقی ردیف‌دستگاهی ایران است، آلبوم دردستگاه نوا که از اصیل‌ترین دستگاه‌های موسیقی ایرانی است ساخته شده، ساز محوری‌اش نی از کهن‌ترین سازهای ایرانی است، از طرفی آهنگساز انرژی معنایی و الهام هنری خود را از واقعۀ عاشورا (نینوای امام حسین) و همچنین یاد شهیدان آن سال‌های انقلاب و جنگ ایران گرفته است به تصریح خود. با این حال همین اثر کاملا ملی و بومی سرانجام تبدیل به اثری بین‌المللی و جاودانه شد.


علیزاده و اعتبار و حضور جهانی موسیقی ایران: تورهای خارجی، جایزه گرمی و نشان شوالیه

نی‌نوا هم به علیزاده هم به موسیقی ایران در آن روزگار که زیر اوج فشارهای جنگ و توطئه و تحریم بود اعتماد به نفس حضور جهانی داد. پس از نی‌نوا و مخصوصا از نیمۀ دوم دهه شصت کنسرت‌ها و تورهای خارجی علیزاده و دوستانش آغاز شد. او از آن زمان تاکنون نماینده‌ای آبرومند از موسیقی ایرانی و فرهنگ ایرانی در سرزمین‌های دیگر است. در طی این سال‌ها علیزاده بارها برگزیده یا نامزد جشنواره‌ها، فستیوال‌ها و جایزه‌های جهانی شده است. از جمله می‌توان به دریافت «جایزهٔ دو سالانهٔ موسیقی جهانی آسیا» از بنیاد مرکز موسیقی جهان و نیز سه بار نامزدشدن حسین علیزاده در جایزه آمریکایی گرمی در بخش «بهترین موسقی سنتی جهان» اشاره کرد برای سه آلبوم «به تماشای آب‌های سپید»، «بی‌توبه‌سرنمی‌شود» و «فریاد». خوب است اشاره کنیم بسیاری از نخبگان و منتقدان بر این باورند که دلیل اینکه این نامزدی‌ها به جایزه نرسیده را بیشتر باید در مسائل سیاسی جستجو کرد، مخصوصا که گاهی آثاری بسیار نازل‌تر از آثار علیزاده چنین جایزه‌ای را دریافت کرده‌اند، چه اینکه مخصوصا درمورد جایزه‌های بزرگ و پرسروصدای آمریکایی همواره شاهد نوعی سیاست‌زدگی و روحیات استعماری هستیم. ماجرای دیگری هم که خوب است اینجا یادآوری کنیم ماجرای نشان شوالیه است. در سال 1393 دولت فرانسه تصمیم گرفت به استاد حسین علیزاده نشان شوالیه بدهد. پیش و پس از این هم چندبار درمورد بعضی از مفاخر هنری ایران این اتفاق افتاده بود، اما علیزاده تنها هنرمند ایرانی بود که به احترام ملت ایران و فرهنگ ایرانی این جایزه و این نشان معنادار غربی را قبول نکرد. او در بخشی از بیانیۀ خود نوشت:

«شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان‌طور که نزد مردم است، نزد مسئولان - که باید خدمت‌گزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند - می‌بود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید می‌شود. اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود. در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کرده‌اند، خود را بی‌نیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد»


«علیزاده» در کنار «جیوان گاسپاریان» خالقین آلبوم «به تماشای آب‌های سپید»

موسیقی فیلم: همکاری درخشان علیزاده با علی حاتمی و اختلاف با کیارستمی

اما یکی از فعالیت‌های مهم علیزاده در حوزه موسیقی در دوران فعالیت‌های او پس از پیروزی انقلاب، ورود او به حیطه موسیقی فیلم است. در رفتارشناسی و جریان‌شناسی موسیقی ایران، نوعی مرزبندی و تقسیم‌بندی کاری نانوشته بین حرفه‌های جریان‌های هنری موسیقی ایران وجود دارد که اهالی موسیقی سنتی وارد موسیقی فیلم نمی‌شوند و اهالی موسیقی فیلم هم وارد موسیقی سنتی. یکی از مهم‌ترین مرزشکنی‌های تاریخی علیزاده در همین مقوله است. او با هوش و دریافت بالای هنری خود و همچنین اشراف بالایش به توانایی‌ها و امکانات عظیم موسیقی ایرانی وارد موسیقی فیلم شد و به‌مرور جزو برترین چهره‌های این شیوه از موسیقی در ایران شد.

علی حاتمی، مجید مجیدی، احمدرضا معتمدی، مسعود جعفری جوزانی، ابوالفضل جلیلی، محمود کلاری و محمدرضا هنرمند از جمله کارگردانان سرشناس سینمای ایران هستند که علیزاده با آنان در ساخت موسیقی فیلم همکاری داشته است که شاید یکی از درخشان‌ترین‌هایش موسیقی فیلم «دلشدگان» علی حاتمی است با آواز محمدرضا شجریان است.  در موسیقی سریال هم موسیقی سریال‌های تلویزیونی مثل «در چشم باد» و «زیر تیغ» جزو آثار محبوب و ماندگار علیزاده شدند. البته او همکاری‌های معروف به‌سرانجام نرسیده هم دارد، از جمله موسیقی فیلم «زندگی و دیگر هیچ» عباس کیارستمی که توسط علیزاده آهنگسازی می‌شود ولی سرانجام -به روایت خود علیزاده به دلیل اختلافی جزئی و کودکانه- بر فیلم نمی‌نشیند و علیزاده آن را جداگانه در قالب آلبوم «آوای مهر» منتشر می‌کند. این موسیقی موسیقی‌ای‌ست که حال‌وهوای همدردی با مردم زلزله‌زدۀ رودبار دارد. 


«علی حاتمی» و «حسین علیزاده» در فیلم «دلشدگان»

برای اینکه بدانیم این ورود قدرتمند موسیقی ایرانی به موسیقی فیلم نه فقط یک تجربه بلکه یک موفقیت بوده است خوب است اشاره کنیم علیزاده پس از مجید انتظامی، و در کنار هنرمندانی چون محمدرضا علیقلی و کارن همایون‌فر جزو کسانی است که بیشترین تعداد سیمرغ بلورین موسیقی فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است. «گبه» (محسن مخملباف)، «زشت و زیبا» (احمدرضا معتمدی)، «آواز گنجشک‌ها» (مجید مجیدی) و «ملکه» (محمدعلی باشه آهنگر) با ترتیب زمانی، چهار فیلمی هستند که چهار سیمرغ موسیقی فیلم جشنواره فیلم فجر را در سال‌های مختلف برای علیزاده به ارمغان آوردند. همچنین بارها و بارها از موسیقی‌های علیزاده (که موسیقی فیلم نبوده‌اند در اصل) در موسیقی فیلم‌های مختلف ایرانی و غیر ایرانی استفاده شده است، از جمله قطعه «ساز و آواز نهفت» علیزاده که در فیلم درخشان «قلمروی بهشت» ساخته کارگردان سرشناس انگلیسی ریدلی اسکات استفاده شده است.

حسین علیزاده و آموزش موسیقی ایرانی

علیزاده هیچ‌گاه فردی تک‌رو و تک‌محور نبوده است و کارهای گروهی درخشان و نیز شاگردپروری، و مکتب‌سازی از نشانه‌های این ویژگی است. از جمله فعالیت‌های مهم حسین علیزاده به‌ویژه پس از انقلاب حضور جدی او در شاخه‌های مختلف آموزش موسیقی‌ست. به‌جز حضور در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها و مکتب‌های هنری، علیزاده در تالیف آثار آموزشی نیز فعال بوده است و از جمله کتاب‌های آموزشی‌اش می‌توان به «آموزش سه‌تار، دوره مقدماتی»، «آموزش تار و سه‌تار، دوره متوسطه» و «ردیف مقدماتی تار و سه‌تار» (کتاب سوم هنرستان) و «مبانی نظری موسیقی ایرانی» اشاره کرد که البته این آخری کتابی گروهی است. اما مهم‌ترین اثر آموزشی او که در سال‌های اخیر منتشر شده است  یکدوره کامل ردیف به روایت حسین علیزاده با عنوان «دستگاه‌های موسیقی ایران» است که در قالب سیزده دستگاه و آواز و ۳۰۲ قطعه منتشر شده است و اهمیت بالایی در تاریخ موسیقی ایران و آموزش آن دارد.

یکی از فصل‌های آموزشی علیزاده اما حضور او در پیش و پس از انقلاب در کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان است. او که ظاهرا پیش از انقلاب خود در این کانون آموزش‌هایی دیده سال‌ها مربی کانون بوده است. آلبوم کودکانۀ «بچه‌ها بهار» اثر درخشان مشترک او و مجید درخشانی در موسیقی کودک و نوجوان که در سال ۱۳۶۳ منتشر شده است یکی از یادگارهای حضور او کانون است.


«حسین علیزاده» در جمع بچه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (تصویری که روی دیوار خانه‌ی علیزاده نصب شده است)

حسین علیزاده و پیشرفت و توانمندسازی موسیقی زنان ایران

یکی از فصل‌های درخشان کارنامۀ حسین علیزاده نقشی است که او در ارتقای موسیقی زنان ایران ایفا کرده است. این موضوع وقتی روشن‌تر می‌شود که دقت کنیم در عصر پهلوی دوم به‌خصوص در دهه پنجاه موسیقی زنان برابر با موسیقی ابتذال و آهنگ‌های کاباره‌ای و لاله‌زاری بود و نگاه ابزاری و مصرفی به این نوع از موسیقی آنقدر بالا بود که کمتر دختر نوجوان عاشق  موسیقی مخصوصا در رشتۀ خوانندگی می‌توانست موفقیتی برای خود در موسیقی بدون پیمودن مسیر موسیقی زرد و مصرفی را تصور کند. در همان دهه و در همان دوران پهلوی اولین همکاری علیزاده با یک خواننده زن در قالب یک موسیقی هنری و اصیل و فاخر ایرانی شانیت دوباره‌ای برای موسیقی زنان آورد. یعنی همان آلبوم دستگاه نوا و کنسرت‌هایش که در بخش‌های دیگر متن به آن اشاره کردیم و همچنین کنسرت ماهور. 

این‌نوع همکاری پس از انقلاب هم ادامه پیدا کرد، به خصوص با تاسیس گروه «هم‌آوایان» در پایان دهه شصت. طبیعتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل نظر بیشتر مراجع تقلید1 مبنی بر ممنوعیت شنیده‌شدن آواز زنان توسط مردان محدودیت‌هایی جدی در این زمینه ایجاد شد. این محدودیت‌ها به‌مرور با پذیرش موضوع «هم‌خوانی» کمرنگ شد، اما آن امکانی که علیزاده با خلاقیت خود ضمن موضوع «هم‌آوایی» برای موسیقی زنان فراهم کرد فراتر از هم‌خوانی به معنای متداول بود و اینکه مثلا صدای زنان به عنوان سایۀ صدای مردان در موسیقی باشد. این جدا از کنسرت‌ها و آلبوم‌هایی است که بیرون از ایران با آواز زنان هنرمند ایرانی منتشر شده‌اند. (همینجا باید اشاره کنیم تجربۀ گروه هم‌آوایان فراتر از موضوع آواز زنان یک تجربۀ عمیق و چندلایۀ هنری است که نمایشی از امکانات ارزشمند موسیقی آوازی ایران و ارتباطش با شعر فارسی است و هم نمودی از قدرت موسیقی ایرانی در خلق موسیقی چندصدایی.) 

سرانجام باید گفت جریانی از موسیقی زنان ایران به‌ویژه موسیقی آوازی، در شکل هنری، فاخر و جدی‌اش و چه‌بسا در جدی‌تری و هنری‌ترین حالتش با مدیریت و آهنگسازی حسین علیزاده پس از انقلاب نیز چه در داخل چه در خارج ادامه پیدا کرد که شاید درخشان‌ترینش آلبوم شنیدنی «راز نو» است که نخست در سال 1376 به صورت کنسرت در تالار وحدت اجرا شد و سپس در سال 1377 منتشر شد. «به تماشای آب‌های سپید» و «باده تویی» از دیگر آثار موفق گروه هم‌آوایان است که در ایران منتشر شده و آلبوم‌هایی چون «مادران زمین» و «پرنده‌ها» از آثار موفقی هستند که بیرون از ایران منتشر شده‌اند. از میان زنان آوازخوان فاطمه واعظی، افسانه رثایی، پروین نمازی، افسانه جهانگیری، هما نیکنام، راحله برزگری، صبا حسینی و هورشید بیابانی از جمله خوانندگانی هستند که چه در قالب گروه هم‌آوایان چه بیرون از آن با حسین علیزاده همکاری کرده‌اند.

حسین علیزاده و همکاری با بهترین‌های آواز ایران

اما به‌جز بهترین‌های آواز در میان خوانندگان زن، در کارنامه موسیقایی علیزاده همکاری با بهترین مردان آواز ایرانی نیز دیده می‌شود. محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری، نصرالله ناصح‌پور، همایون شجریان، محسن کرامتی، بیژن کامکار، علی صمدپور، محمدعلی احدی و محمد معتمدی، پوریا اخواص از جمله این خوانندگان‌اند. «دلشدگان» با صدای محمدرضا شجریان، «شور انگیز» با صدای شهرام ناظری، «راز و نیاز» با صدای علیرضا افتخاری، «صبحگاهی» با صدای محسن کرامتی، «سرودهای آذربایجان» با صدای نصرالله ناصح‌پور، «فریاد» با صدای همایون شجریان و «باده تویی» با صدای محمد معتمدی از جمله موفق‌ترین تجربیات هنری این خوانندگان است که همه بیش از هنر آوازی خواننده، مرهون هنر آهنگسازی قدرتمند حسین علیزاده است.


«علیزاده» در کنار «همایون شجریان»، «محمدرضا شجریان» و «کیهان کلهر»

حسین علیزاده و احیای سنت بداهه‌نوازی

اما در کنار نوازندگی، آهنگسازی، آموزش، کار گروهی، موسیقی اجتماعی، موسیقی فیلم و... یکی از فصل‌های مهم زندگی هنری حسین علیزاده «بداهه‌نوازی» و ترویج این سنت موسیقی شرق و ایران‌زمین است. بداهه‌نوازی چندان در موسیقی غربی شناخته‌شده و فهمیده‌شده نیست و پیشینۀ خاصی ندارد ولی در موسیقی مشرق‌زمین به‌ویژه موسیقی ایرانی اهمیت خاصی دارد. در صدسال اخیر به دلیل استیلای موسیقی ردیف و حضور نظامیان در موسیقی تاحدی جایگاه بداهه‌نوازی تضعیف شد، ولی پس از انقلاب چهره‌هایی مثل حسین علیزاده و محمدرضا لطفی بداهه‌نوازی را به عنوان اساس موسیقی شرقی و ایرانی و اصلا در دل همین موسیقی ردیف دستگاهی مطرح کردند به عنوان آن موسیقی که مبتنی بر حال است و موجب خلق و خلاقیت بیشتر می‌شود. در بداهه‌نوازی هنرمند خود را به اتفاق و حال می‌سپرد و به آزادی کامل و از دل این سلوک و روش بیان شخصی و آفرینش متمایز هنری اتفاق می‌افتد. آلبوم‌ها و به‌خصوص کنسرت‌های علیزاده و لطفی و بعضی دیگر از استادان به‌ویژه در دهه هشتاد تا حد زیادی این سنت فراموش‌شده را در ایران زنده کرد.

حسین علیزاده امروز در حالی 74سالگی خود را جشن می‌گیرد که نزدیک به هفتاد مجموعه موسیقی درخشان در کارنامه دارد، نزدیک به ده کتاب آموزشی نوشته است، در چندین گروه موفق موسیقی عضو بوده یا آن‌ها را رهبری کرده و بر چند نسل از موسیقی ایران و ذائقۀ موسیقی ایرانی تاثیر گذاشته است و همچنان چهرۀ فعال و تاثیرگذار موسیقی ایرانی است. 


1.چنانکه می‌دانیم این ممنوعیت اگرچه طرفداران زیادی در بین مراجع تقلید داشته و دارد ولی شامل نظر همه مراجع و مجتهدان نمی‌شود. از جمله آیت‌الله خامنه‌ای که چنین محدودیتی را قائل نیست و ملاک حرمت یا جواز یک موسیقی را نه در جنسیت خواننده که در جنس موسیقی و محتوایش می‌داند.


مطالب مرتبط

  1. گزارش تصویری اختصاصی میدان آزادی از استاد «حسین علیزاده» و مراسم بزرگداشتش
  2. فهرست: بهترین آلبوم‌های موسیقی حسین علیزاده



تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
پدر علیزاده اهل ارومیه بود و مادرش اصالتی اراکی داشت، ولی این دو همدیگر را در تهران پیدا کرده بودند. پدر خیاط بود و مادر به‌جز خانه‌داری گاهی به دیگران قرآن درس می‌داد. این خانواده هشت‌نفره بودند، دارای سه‌پسر و سه‌دختر. یک خانوادۀ گرم و صمیمی و سنتی. حسین دومین فرزند خانواده بود.

مهم‌ترین اتفاقی برای تک‌تک‌ اعضای این دو گروه کوچک جوان و بلکه برای تمام تاریخ موسیقی ایران افتاد این بود: استعفای دسته‌جمعی از رادیو در اعتراض به کشتار عظیم مردم در هفده شهریور 1357 توسط حکومت پهلوی و در ادامه یکی‌شدن دو گروه عارف و شیدا، ذیل یک مرکز قدرتمند و خلاق هنری به نام «چاووش» با رهبری محمدرضا لطفی.

مطالب مرتبط