مجله میدان آزادی: فروش خیرهکننده انیمیشن سینمایی «نژا ۲» («نهژا» یا «نجا» یا «نهجا») پرسروصداترین اتفاق امروز دنیای انیمه و انیمیشن است. به همین دلیل از حسن صنوبری -منتقد سینما- درخواست کردیم ریویوی نقد و بررسی هردو قسمت نژا را برایمان بنویسد، مخصوصا که قسمت دوم دنبالۀ قسمت اول است و برای فهم و تماشای دومی حتما باید اولی را هم دید. ما هم ابتدا یادداشت تحلیل و بررسی «نژا ۱» را به قلم حسن صنوبری در این مطلب برای شما فراهم کردیم:
قدم بلند انیمیشن چین، به سوی مخاطب جهانی
این روزها انیمیشن چینی «نژا 2» دو عنوان مهم پرفروشترین فیلم سال در تمام جهان و همچنین پردرآمدترین انیمیشن تاریخ سینما را کسب کرده؛ اما ما در این ریویو میخواهیم برویم سراغ قسمت اولی، یعنی انیمیشن سینمایی «نژا 1»، محصولی که ششسال پیش اکران شد و گرچه فروش عجیب قسمت دوم خود را نداشت، ولی از نظر موفقیت هنری به نسبت زمانۀ خود چهبسا انیمیشن دیدنیتری بود و دستکم چیزی از قسمت دوم کم نداشت و مهمترین زمینهساز موفقیت قسمت دوم بود.
نژا یک انیمیشن تجاری با مایههای هنری است که بُعد تجاریاش قطعا به بُعد هنریاش میچربد، همچنین بُعد فنی و تولیدیاش به بُعد داستانی و معناییاش. با اینحال به عنوان یک انیمیشن عامهپسند اثر موفقی است و قطعا ارزش یکبار دیدن را دارد.
«یانگ یو» (با نام دیگر «جیائوزی») کارگردان و نویسندۀ این اثر است و نژا را سال 2019 در استدیوی چینیِ چنگدو کوکو کارتون ساخته است.

انیمیشن چین
انیمیشن در چین قطعا بیش از یک دهه است که بهطور جدی قصد جهانیشدن و برخاستن دارد؛ هرچند همچنان و همچنان از دیگر همسایههای شرقی خود بهویژه ژاپن عقب است و در بیشتر موارد موفق، به دنبال آن. بسیاری از انیمیشنهای موفق چینی مخصوصا در نوع تولید تحت تاثیر جهان انیمه و انیمیشن ژاپنی هستند، یک موردش را که من در خاطر دارم «ماهی بزرگ و بگونیا» (2016) است که سه سال قبل از نژا ساخته شده است و به راحتی میتوان عنوان «انیمه» را برایش به کار برد، یعنی اگر کسی به کشور سازنده نگاه نکند ممکن است فکر کند دارد یک انیمیشن ژاپنی را میبیند. این وضعیت تا پیش از نژا در بسیاری از آثار موفق دیگر چینی نیز دیده میشد.
یک شاهکار بینامتنیت یا یک انبارِ مضامین مسروقه؟
اما نژا با انیمیشنهایی مثل ماهی و بزرگ و بگونیا، تفاوتی اساسی دارد و علیرغم انبوهی مولفۀ بومی و فرهنگی چینی، بیشتر شبیه انیمیشنهای آمریکایی است، بهویژه آثار استدیوها و کمپانیهای بزرگی مثل «دریمورکس».
و البته که دریمورکس تنها منبع الهام نژا نیست. چیزی که در تحلیل و بررسی نژا بیش از همه بهچشم میآید آمیختگی و مخلوط بودن است.
اگر بخواهیم خوشبینانه بگوییم: نژا سرشار از بینامتنیت و اقتباس است و سعی کرده از تمام ظرفیتهای پیشینی انیمیشن و حتی سینمای پیش از خود استفاده کند تا به محصولی خاص، محبوب، همهپسند و البته متعهد به فرهنگ بومی خود برسد.
اگر بخواهیم همین واقعیت را با لحنی منفی بگوییم: نژا اثری است با دورترین تعریف از مفهوم «اصالت»، چون سرشار از کپیکاریها و اقتباسها و مهندسیها برای جلب توجه متنوعترین و بیشترین مخاطبان است. اثری کاملا صنعتی و تجاری، برای رسیدن به یک محبوبیت بزرگ اما زمانمند.
همۀ منابع الهام نژا
و اگر بخواهیم همین دو مفهوم را به صورت مصداقی بگوییم:
1. در نژا هم اقتباسی همراه با ادای دین به فیلم آمریکاییِ تجاری «ترمیناتور» (سکانس تولد و تجسم در آتش) میبینیم،
2. هم اقتباسی یا سرقتی چراغخاموش از فیلم آمریکاییِ هنری «چه رویاهایی که در راهند» (سکانس قلموی جادویی در نقشه)،
3. هم شباهتهایی به انیمههای عامهپسند ژاپنی و کرهای، مثل شخصیت «گارو» در انیمه «مرد تکمشتی» (در شخصیتسازی و پیکر دومِ نژا)،
4. هم شباهتهایی به شخصیتپردازی و جهان مجموعهانیمیشن آمریکایی-فرانسوی «آر کین» (اصل پردازش دو شخصیت دوست اما متضاد سرخ و آبی)،
5. هم برداشتهایی از دیگر انیمیشنهای آمریکایی مثل «کارخانه هیولاها» (در پردازش شخصیت هیولای آب)،
6. «شگفتانگیزان» (در پردازش قدرت یخزدهسازی «آئو بینگ»)
7. و بیشتر و بیشتر از همه «پاندای کونگفوکار».

از اسطورههای چینی تا فانتزیهای آمریکایی
جدا از تاثیرپذیری نژا از فیلمها و انیمیشنهای امروزی، سوال مهم این است: نژا چقدر چینی است؟
بیایید با هم مرور کنیم:
1. نژا مبتنی بر یک افسانۀ کهن و یک داستان قدیمی چینی در قرن شانزدهم («تفویض نشان خدایان») است که بارها در تاریخ سینمای چین مورد اقتباس قرارگرفته است.
2. سرشار از خردهفرهنگها و باورهای چینی و تائوئیسمی (مثل «یین و یانگ» و...) است.
3. میراثدار و ملهم از تاریخ سینمای رزمی چینی است.
4. در جغرافیا و بخشی از تاریخ چین خلق شده .
بهجز این موارد موارد دیگری هم هست که نژا را متعهد و متکی به فرهنگ چین ساخته است. اما بیتعارف باید بگوییم قدرت تاثیرگذاری و الهامبخشی زیباییشناسی و سبک هنری دریمورکس و بهویژه پاندای کونگفوکار در آن به قدری پررنگ است که کار را بیش از اینکه چینی نشان بدهد آمریکایی نشان میدهد.
آشکارترین وجهۀ این تاثیرپذیری، در پردازش شخصیت استاد نژا «تاییی» دقیقا از روی شخصیت «پو» در پاندای کونگفوکار است. اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود، شباهتی که شخصیت «یوانشی تیانجون» به «اوگوی» دارد، پیرنگ کلی داستان (تبدیل ناباورانۀ یک فرد خرابکار به یک قهرمان مردمی) و مهمتر از همه شیوۀ پرداخت قصه و کارگردانی فیلم با آمیختن ژانرهایی مثل کمدی و اکشن به یکدیگر؛ نژا را بیش از متون کهن چین، فرزند سبکی خاص در انیمیشن پستمدرن آمریکا میکند.
اما نکتۀ مهم اینجاست که خود پاندای کونگفوکار با استفاده از فضای تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و سینمای رزمی چین ساخته و پرداخته شده است. یعنی در حقیقت آمریکا پاندایکونگفوکار را از روی دست چین یا با سرقت هنری یا اقتباس هنری از جهان چینی ساخته است، بنابراین از این منظر برداشت نژا از پاندای کونگفوگار چندان هم سرقت و کپی و اقتباس به نظر نمیرسد و نوعی «ردّ مال» به «صاحب مال» است!
یین و یانگ، حتی در تولید!
همانگونه که شخصیت نژا و آئو بینگ، و همانگونه که اندیشۀ یین و یانگ در تائوئیسم، نوعی آمیختگی در عین جدایی بین پاندای کونگفوکار و نژا از جهت منبع اقتباس و الهام وجود دارد. با این تفاوت که پاندای کونگفوکار به مراتب عمیقتر، اصیلتر، حسابشدهتر، فلسفهدار و طبیعیتر از کار درآمده و نژا تألیفیتر است و مهمترین اهمیتش جایگاه تاریخی در سیر انیمیشن چینی برای رسیدن به مخاطب عمومی و جهانی است. نژا بهنظر من هرگز یک شاهکار نیست، اما نقطۀ عطف انیمیشن چین برای یافتن اعتماد نفس و جلب توجه مخاطبان سینمایی جهان است. به تعبیری دیگر یک قدم بند، یا بلندترین قدم ممکن، یا حتی یک پرش به سمت جذب مخاطب جهانی!
چین با این دستفرمان همچنان راه زیادی دارد تا به قدرت هنری انیمیشن در ژاپن برسد، اما دقیقا با همین دستفرمان راه زیادی ندارد برای رسیدن و حتی -بهمرور- پشتسرگذاشتن قدرت تجاری انیمیشنهای آمریکایی.
نیمههای تاریک و روشن نژا
فارغ از تاثیرها و تاثرها، نژا یک اثر قابل قبول سینمایی است که استعدادها و طراوتهای زیادی برای موفقیت در خود دارد. از نظر معنایی یکی از مهمترین ویژگیهای نژا که در کمتر انیمیشنی با این صراحت دیده میشود سرنوشتستیزی و باور به ارادۀ انسانی در تغییر جهان است. این معنا و مضمون که در واقعیت جهان و بلکه حتی در بخشهایی از انیمیشن بیش از حد اغراقآمیز و غیرواقعی است و شاید فریبدهنده یا مخرب به نظر برسد، اما واقعیت این است که در زمانه و جهانی که قدرت زیاد سازوکارها و سیستمهای سرمایهداری جبرها و جبرزدگیهای مصنوعی تازهای را به جهان ما افزوده، این میزان تاکید بر توانایی بالای اراده اتفاقا میتواند مفید و ارزشمند باشد و به نفع انسان تمام شود. در یکی از سکانسها نژا به دوست خود که بیش از او تسلیم سرنوشت است سخنی بلند و قابل تأمل میگوید: «بله درست میگویی سرنوشت خیلی بدجنس است، ولی اصلا به همین دلیل باید با سرنوشت بجنگیم!»
از سوی دیگر دقیقا نقطۀ قوت و پررنگ انیمیشن نژا (سویۀ یانگش!) همین بعد آمریکاییبودن، ضمن ارجاع به فرهنگ بومی چین است. هرچقدر نژا در این قسمت و قسمت بعدی خود به دستفرمان پاندایکونگفوکار نزدیک است و سعی در ساخت یک طنز ماجراجویانه دارد (مثل جهانی که نژا در پیکرۀ نخستین خود و همراه با استاد خود میسازد) موفق و جالب و گیراست و از طرفی (سویۀ یینش!) نژا هرچقدر به فضاهای قهرمانی تینیجری ژاپنی کرهای نزدیک میشود (مثل جهانی که نژا در دوستی شبهعاشقانهاش با آئو بینگ و مخصوصا فضایی که با پیکرۀ دوم و بزرگسال خود میسازد) جدا از اینکه فضا را بیش از هم شلوغ و نامتوازن میکند و از انسجام اثر کم میکند، انیمیشن زرد و ضعیف و شعاری میشود.
