مجله میدان آزادی: در شصت و یکمین صفحه از پرونده «روزی روزگاری تلویزیون» درباره سریال «بادار» خواهید خواند؛ یکی از آخرین ساختههای تلویزیون که از سوم شهریورماه هرشب ساعت 22 از شبکه یک سیما پخش شد و به تازگی به پایان رسیده است. ریویوی نقد، تحلیل و بررسی این سریال را به قلم زهرا فرنیا در ادامه میخوانید و همچنین، برای نوشتن ریویوی شخصی خود درباره این سریال میتوانید به صفحه سریال «بادار» در بخش آثار هنری سایت مراجعه کنید :
سریال «بادار» محصول سیمافیلم در تابستان ۱۴۰۴ از شبکه یک سیما پخش شد. این مجموعه در بازه زمانی ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۴ تولید شده و از تازهترین تلاشهای تلویزیون برای ارائه داستانی تازه در قالبی بومی به شمار میآید. «بادار» در شرایطی ساخته شد که مدیریت صداوسیما در اختیار «پیمان جبلی» است. این اثر در کنار آثار مشابهی که در سالهای اخیر با موضوعات اجتماعی ساخته شدهاند، میکوشد مخاطبان خود را با دیدی ملی از سراسر کشور روبروی تلویزیون بیاورد.
از نظر ژانری «بادار» ادامه همان تلاشهایی است که در دهه اخیر برای احیای جریان سریالسازی داستانمحور در تلویزیون ایران شکل گرفته است. بادار میکوشد تا در ادامه تولیدات بومی، در عین قصهگویی، سهم خود را به اقوام کشورمان ادا کند.

«محمد رشنو» در سریال «بادار» ساخته «سیروس حسنپور»
داستان بادار
بادار، داستان زندگی چند خانواده در استان سیستان و بلوچستان را روایت میکند؛ نقطهای که کمتر در قاب تلویزیون ایران حضور داشته است. هر یک از سی قسمت سریال به موضوعی در دل همین بافت محلی کمتر دیده شده میپردازد؛ از جاذبههای طبیعی و دغدغههای اقتصادی تا چالشهای فرهنگی مردم منطقه. شخصیت اصلی، جوانی به نام بادار است. بادار به معنی سرپرست، مالک یا حتی نماینده خان میباشد. بنابراین بادار سریال ما، بار مسئولیت بر دوشش سنگینی میکند. بادار در ارتباط با مسائل دامداری و گاوداری نقش محوری دارد و ماجرای سریال بیشتر درباره اوست که با شخصیتهای دیگر به شکل زنجیرهای گره میخورد.
سریال با صحنهای پرتحرک آغاز میشود؛ دو جوان با خودروی آفرود در بیابان سیستان میرانند و در نقطهای گیر میافتند. این سکانس آغازین تماشاگر را یکباره به دل طبیعت و فضای بومی استان پرتاب میکند و زمینه لحن خودمانی و شوخطبعانه سریال را میچیند. در کنار معرفی جاذبههای محلی، هدف اصلی سریال احیای گاو سیستانی و توجه به دغدغههای محیطزیستی است و در همین مسیر به دریاچه «هامون» و نمادهای طبیعی منطقه اشاره میکند.

بازیگران سریال «بادار» ساخته «سیروس حسنپور»
چطور بادار را از دل سیستان میبینیم؟
بادار در بستری شکل گرفته است که تلویزیون ایران به تولید محتوای منطقهای و بومی روی آورده است. مثلا سری آخر «نون خ» داستان را به استان سیستان و بلوچستان و نمایش تصویری دوستداشتنی و آبرومند از این استان کشاند. یا سریال «افرا» در سال ۱۴۰۰ درامی بود که در کنار روایت، به بررسی چالشهای محیطزیستی در قالب زندگی یک محیطبان میپرداخت اما بادار اینگونه نیست. این مجموعه هویت استان سیستان و بلوچستان را با محیطزیست و دامداری گره زده است و قصد دارد آن را در قالب یک قصه تلویزیونی بازنمایی کند. هرچند درگیر کلیشههای معمول شخصیت «عقلکل تهرانی» که بومیان در برابر علم او مقاومت میکنند نیز شده است! ظاهرا این کاراکتر عقلکل مرکزنشین همچنان به عنوان الگوی ثابت تولیدات بومیمحور حضور دارد و از سوی شخصیت اصلی با واکنش منفی روبهرو میشود ولی درنهایت هم هردو در جهت اهداف بومی منطقه متحد میشوند!

بازیگران سریال «بادار»، ساخته «سیروس حسنپور»
به نظر میآید بومی نبودن تیم محتوا موجب شده که بادار نتواند کاملا به بیان اصل مطلب از زبان مردم سیستان بپردازد.
با این حال «بادار» خود را در دستهای قرار میدهد که بیشتر از آنکه درگیر پیچش داستانی باشد، به نمایش فضای بومی علاقه دارد. «بادار» را میتوان آغازی جدی برای دوربین تلویزیون در استان سیستان و بلوچستان دانست که میتواند ادامهدار شود و از فراموشی این منطقه در تولیدات هنری جلوگیری کند.
واکنش مردم به سریال بادار
نظر درخصوص اینکه چقدر بادار موفق بوده در بهتصویر کشیدن زندگی مردم سیستان و بلوچستان را باید به خود آن مردم سپرد اما بادار مانند اغلب سریالهای محلی با انتقاداتی از سوی مردم منطقه روبهرو شده است. لهجه استفادهشده و همینطور برخی دکورها در سریال برای بسیاری از سیستانیها بیگانه است اما درعوض، آشنایی بسیاری از مخاطبان با برخی عناصر فرهنگ بومی مانند «کلوچه سهگوش» گرفته تا «پروژه احیای گاو سیستانی» و نمایش جاذبههای استان با بادار بوده است.
درواقع بادار فرصتی دوباره فراهم کرده است برای حضور پررنگتر مناطق کمتر دیدهشده در قاب تلویزیون و نگاه مخاطبان به جغرافیای فرهنگی تازه.
عوامل سریال بادار و اولین تجربه جعبه جادویی
کارگردانی این مجموعه را «سیروس حسنپور» بر عهده دارد؛ هنرمندی که از سالهای پیش با آثاری چون «بیا تا گل برافشانیم»، «رضایتنامه»، «کلاس اول» و «غاز مهاجر» شناخته شده است. حسنپور از فعالان باسابقه سینمای کودک و نوجوان است و جوایز متعددی از جشنوارههای داخلی و خارجی کسب کرده؛ از جمله تندیس طلایی جشنواره کودک و نوجوان برای فیلم «دهقان فداکار» و جایزه ویژه هیأت داوران در جشنواره تونس. هرچند این نخستین تجربه تلویزیونی او در مقام کارگردان یک سریال بلند است، اما پیشینه طولانیاش در تولید آثار داستانی، نام او را برای این پروژه معتبر کرده است.

عوامل پشت صحنه سریال «بادار»
تهیهکنندگی «بادار» را «رشید حاجتمند» بر عهده دارد که سابقه کار در حوزه مستند دارد و این همکاری یکی از نخستین حضورهای او در عرصه تولید سریال تلویزیونی به شمار میآید. گروه نویسندگان سریال با سرپرستی «فاطمه سلطانی» و با حضور «معصومه میرابوطالبی» و «زینب امامینیا» شکل گرفته است؛ نویسندگانی که بیشتر در عرصه کتاب فعال بودهاند و ورودشان به رسانه تلویزیون وجهی تازه به پروژه میدهد. بازیگرانی چون «محمد رشنو»، «حسین شریفی»، «فرشته سرابندی»، «هومن برقنورد» و «کاوه خداشناس» در این سریال حضور دارند که ترکیبی از چهرههای آشنا و تازه در تلویزیون را پدید آورده است. به نظر میآید شرایط برای یک وقت گذرانی ساعت ۲۲ای معمول خانوادهها عالی باشد.
در پایان باید گفت بادار میتوانست سی قسمت نباشد. میتوانست کمتر سمت موزه و دشت و صحرا برود اما همچنان چراغیست در تاریکی. بادار این فرصت را برای مخاطب شبانه تلویزیون فراهم کرده تا در پایان روز خود سفری کند به سیستان و با موضوعی مواجه شود که قبل از بادار از وجودش خبر نداشت!