مجله میدان آزادی: «بدرفتاری» به کارگردانی «فیلیپیا لوتورپ» فیلمی در ژانر درام است. این فیلم به طور خاص بر موضوع زنان تمرکز دارد. در ادامه ریویوی نقد، تحلیل و بررسی این فیلم را به قلم خانم هانیه معینیان بخوانید و همچنین، برای نوشتن ریویوی شخصی خود درباره این فیلم میتوانید به صفحه فیلم بدرفتاری در بخش آثار هنری سایت مراجعه کنید :
پیامت به ما رسید! از پس آن گلولههای آردی
موسسه «میس ورلد» خود را برای نوزدهمین مسابقات جهانی زیباترین دخترجهان مهیا میکند. دخترانی از سراسر جهان برای این مسابقه انتخاب شدهاند. برای اولین بار به خاطر فشارهای اجتماعی دخترانی سیاهپوست هم بینشان وجود دارد، ولی با این حال مسابقه به دلیل اعتراضات گروهی از فمنیستها به مشکل برمیخورد. چون آنها معتقدند.
«اگر با زنان مانند اشیاء رفتار کنید، تجاوز به حریم آنها و کشتن آنها آسانتر میشود».

فیلم «بدرفتاری»، ساخته «فیلیپا لوتورپ»
فیلم بدرفتاری «Misbehaviour» ساخته «فیلیپا لوتورپ» کارگردان انگلیسی است که در سال 2020 اکران شده است. از بازیگران فیلم میتوان به «کیرا نایتلی» «جسی باکلی» «لسلی منویل» «گرگ کینر» اشاره کرد. لوتورپ کارش را با مستندسازی آغاز کرد و بعد به کارنامهاش ساخت سریال، تلهفیلم و فیلم سینمایی هم اضافه شد. فیلم بدرفتاری در کنار سریالهای «روز سوم»، «تاج» و «سه دختر» جزو شناختهشدهترین کارهای این کارگردان است.
همینطور که از اکثر ساختههای لوتورپ مشخص است یکی از موضوعات مورد علاقه او مسائل زنان است. پیشینۀ مستندسازی لوتورپ باعث شده که توجه به جزئیات و واقعیت جز جداییناپذیر کارهایش شود. علاوه بر مستندهایش با این موضوع و همینطور فیلم بدرفتاری، سریال تاج که بعضی قسمتهایش به کارگردانی اوست درباره یک زن مشهور در عالم سیاست است و سه دختر هم به موضوع سوءاستفاده جنسی از کودکان میپردازد.
با اینکه اکران فیلم بدرفتاری به دلیل همهگیری کرونا با مشکلات زیادی مواجه شد ولی مورد استقبال زیاد مخاطبان سینما قرار گرفت. از طرفی با اینکه در چندین مورد نامزد دریافت جایزههای غربی شد ولی هیچ جایزهای در زمینه کارگردانی، فیلمنامه و تهیه کنندگی از این جشنوارههای معروف دریافت نکرد، نکتهای که خود قابل تأمل است.
از دل تاریخ
یک ردیف از دختران با لباسهایی کوتاه، مو، آرایش و کفشهایی تقریبا شبیه به هم ایستادهاند، اسمهایشان روی یک نوار پارچهای -که از گردن تا کمرشان به صورت اریب قرار گرفته- با حروف درشت حک شدهاست. تعداد زیادی زن و مرد هم در حال تماشایشان هستند. این احتمالا قدیمیترین تصویر از مسابقات جهانی زیبایی است. مشخص نیست که اولین مسابقات زیبایی دقیقا در کجای جهان، چه زمانی و با چه هدفی اتفاق افتاده است ولی گزارش آنهایی که به ما رسیده میگوید این مسابقات نیز محصول فرهنگ مدرن غربی است؛ بعد از جنگ جهانی اول در سرتاسر آمریکا این دست مسابقات با اهداف مختلفی از جمله افزایش گردشگری برگزار شد. اولین مسابقه بینالمللی زیبایی هم در همان آمریکا و در دهه بیست میلادی اتفاق افتاد. گرچه این مسابقات بعد از چند سال دیگر برگزار نشد ولی نمونه این مسابقات در اطراف جهان یعنی آسیا، آمریکای جنوبی و اروپا برگزار شد و بعضیهایش همچنان هم پابرجاست.

اعتراضات زنان برای احقاق حق خود در دهه 70 میلادی
دهه هفتاد در انگلیس جریان چپ و فمنیستها قدرتمند شدند. بسیاری از اعتراضات توسط اتحادیه کارگری برای بهبود بخشیدن به اوضاع و افزایش دستمزد اتفاق افتاد. در این بین زنان سهم به سزایی داشتند. در بعضی از اعتصابات اکثریت قریب به اتفاق را زنان تشکیل میدادند. علاوه بر این جنبش زنان هم رو به پیشرفت بود اولین سازمان زنان تاسیس شد و اولین کنفرانس ملی زنان هم در همان 1970 شکل گرفت. اگر سایت Miss world یا همان دختر شایسته جهان را باز کنید در صفحه معرفیاش این جمله ها را میبینیم «مسابقه میس ورلد در سال ۱۹۵۱ در بریتانیا به عنوان یک مسابقه زیبایی آغاز شد و به سرعت به یک رویداد بینالمللی سالانه تبدیل شد. با وجود انتقادات و جنجالها، به ویژه از سوی گروههای فمینیستی...» ادامه جمله مهم نیست. یکی از مهمترین جنجالهای فمنیستی همان چیزی است که داستان فیلم بدرفتاری را شکل داده است. فیلمی که گویا به مذاق بعضیها خوش نیامده است.
قهرمان داستان
فیلم جدا از اینکه یک داستان واقعی را روایت میکند سعی کرده مهمترین شخصیتهای آن داستان را هم معرفی کند. قهرمان داستان «سالی الکساندر» تاریخدان و فمینیست انگلیسی ( با بازی کیرا نایتلی) است. کارگردان با به تصویر کشیدن زندگی شخصی و اجتماعی سالی سعی کرده انگلستان سال 1970 را روایت کند. او در تلاش برای ورود به دانشگاه با تبعیض جنسیتی روبهرو میشود، حتی بعد از ورودش هم به عنوان یک زن متخصص حتی بین دیگر دانشجویان مرد هم حرفهایش شنیده نمیشود.

مادر سالی که با او زندگی میکند بارها نوع زندگی او را نقد میکند و به فعالیتهای اجتماعی بیرون از خانهاش ایراد میگیرد. حرفهایش به عنوان یک منتقد مسابقات زیبایی در برنامه تلویزیونی مورد تمسخر قرار میگیرد. دختر نهدهسالهاش هم مانند مادربزرگ به دنبال معیارهای زیباییشناسانه فرهنگ غالب است و مشتاقانه سعی در تقلید آنها دارد. یعنی همان چیزی که سالی سعی در محو آن دارد: نگاه ابزاری به زن. شاید همۀ این سرخوردگیها او را به اینجا میرساند که بمب آردی را برای اعتراض به این نوع نگاه به زن، به سن مسابقه پرت کند.
آیا زن سیاه پوست انسان است؟
درسال 1970 یک اتفاق دیگر هم میافتد، برای اولین بار یک دختر سیاه پوست -از کشور گراندا- به عنوان دختر شایسته انتخاب میشود. گرچه در فیلم، لابیهای رییسجمهور کشور گراندا را میبینیم و سیاسیبودن این انتخاب بیش از قبل مشخص میشود، ولی کارگردان با این موضوع یک روایت جدیدی را شروع میکند. با توجه به فرهنگ نژادپرستی که در غرب وجود دارد و درآن تاریخ بسیار شدیدتر و مهمتر اینکه علنیتر بود آن دو دختر سیاه پوستی که کاندیدا شدهاند امیدی به انتخابشدن ندارند؛ حتی مربیای که برای یکی از دختران سیاهپوست درنظر گرفتهشده با او بدرفتاری میکند.

با اینکه یکی از آن دختران فردی تحصیلکرده و آگاه نشاندادهشده که توانسته تا حدی عزت و اعتماد به نفسش را در آن جمع حفظ کند ولی خیلی نمیتواند دلیل مبارزۀ زنان فمینیست را بفهمد. گویی او چند پله عقبتر ایستاده و به همین خاطر اوضاع را درک نمیکند. شاید اینطور میاندیشد: وقتی حتی انسانبودنش در آن جامعه مورد شک و شبهه است، چطور میتواند به عنوان یک زن به خودش و خواستهها و نیازهایش توجه کند؟ پس برای او بردن در یک مسابقه زیبایی در کنار دیگر زنان سفیدپوست خیلی مهم است چون با این اتفاق حداقل دیده میشود.
از زن روز چه خبر؟
این اتفاق همین اتفاقی است که امروز در برنامه زن روز در ترکیه میافتد. برنامهای که توسط سازندگان ترکیهای ساخته شده که حتی به زعم مجریِ ساختۀ قبلی این گروه، هیچ شناختی از فرهنگ ایرانی ندارند و فقط به دنبال کسب ثروت و دیدهشدن در دنیای مجازی هستند. این برنامه که قرار است ظاهر زنان شرکتکننده را قضاوت کند و امتیازدهد هیچ چارچوب و قانونی ندارد مگر قانون بی قانونی! طبق گفتۀ شرکتکنندگان، کارگردان برای ایجاد جذابیت و دیدهشدن مدام به آنها تذکر میداده که به جان هم بیفتند و با کلمات ناخوشایند و با بیادبی همدیگر را نوازش کنند! یعنی اگر تا به حال مردم ایران به مهربانی و دیگریدوستی در جهان معرفی شده بودند این برنامه به تنهایی سعی دارد همه برداشتهای مثبت را دور بریز!
زن ایرانی در این برنامه نه تنها هویت ایرانی ندارد بلکه هیچ هویتی ندارد؛ زنانگیاش در شیءشدگی و عشوهگری خلاصه میشود و اگر این جواب نداد برای رسیدن به خواستهاش از گریه استفاده میکند! وسیلهای قدیمی برای اظهار ضعف! شرکتکنندۀ این برنامه، زنی است که خودش را با زنان غرب مقایسه میکند و دوست دارد شبیه او شود و از او پیروی کند ناخواسته خود را چند پله عقبتر میبیند. در این قیاس اصل زن غربی است و زن شرقی در تلاش به او رسیدن است. به همین خاطر استایل، نوع پوشش، انتخاب رنگ لباس، فرم بدن و هر آنچه مربوط به مد و زیبایی است وام گرفته از غرب است و چون در تلاش برای رسیدن به او است ماجرا گاهی زیادی اغراقآمیز هم میشود؛ گاهی لباسهایی انتخاب میشود که حتی به تازگی پوشیدنش در مسابقه کن هم ممنوع اعلام شده است. این بیاعتمادبهنفسی تا جایی پیش میرود که این افراد به پوشش سنتی و ملی خود اعتنایی نمیکنند و اگر هم قرار باشد روایتگر پوشش ایرانی باشند، برای روایت زن ایرانی از عناصر (المانها) و مدلهای غربی استفاده میکنند! کاری که یکی از شرکتکنندگان با روایت ایرانیستیزانهاش از زن عصر هخامنشی ارائه میدهد، یا مدلهای دوخت کاملا غربی با پارچه ایرانی که هیچ شباهتی به لباس سنتی ایرانی ندارد.