مجله میدان آزادی: نسل طلایی نویسندگان افسانهای جهان رو به پایان است و شاید ادبیات جهان دیگر به آن نقطهی اوج بازنگردد. خبری بخوانید از درگذشت یکی از آخرین بازماندگان غولهای ادبیات آمریکای لاتین که در ادامه خواهد آمد:
به گزارش مجله میدان آزادی، ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی-اسپانیایی و برنده جایزه نوبل، که آثارش بر استبداد، فساد و افراطگرایی در آمریکای لاتین تمرکز داشت و زمانی نیز برای ریاستجمهوری نامزد شده بود، بنا بر اعلام خانوادهاش، در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
در بیانیهای که توسط پسر یوسا، آلوارو بارگاس یوسا، در شبکه اجتماعی X منتشر شد، آمده است:
«با اندوه فراوان اعلام میکنیم که پدرمان، ماریو بارگاس یوسا، امروز در لیما در آرامش و در میان اعضای خانوادهاش درگذشت.
درگذشت او بستگان، دوستان و خوانندگانش در سراسر جهان را اندوهگین خواهد کرد، اما امیدواریم همانطور که ما آرامش مییابیم، دیگران نیز در این حقیقت تسلی یابند که او زندگیای طولانی، ماجراجویانه و پربار داشت و مجموعهای از آثار از خود بهجا گذاشت که از عمر او فراتر خواهد رفت.»
آلوارو بارگاس یوسا همچنین گفت که مطابق درخواست پدرش مراسم عمومی برگزار نخواهد شد و طبق وصیت او، پیکرش سوزانده میشود.
یوسا که در سال ۱۹۳۶ در پرو متولد شد، بازمانده نسل طلایی غولهای ادبی آمریکای لاتین است که در سال ۱۹۹۳ تابعیت اسپانیا گرفت. او درحالی به خاطر ترسیم واقعیتهای اجتماعی تحسین شده است که در محافل روشنفکری آمریکای لاتین به خاطر مواضع محافظهکارانهاش اغلب مورد انتقاد قرار میگیرد.
شهرت جهانی ماریو بارگاس یوسا با انتشار رمان «زندگی سگی» آغاز شد. یوسا در این اثر تجربههای تلخ دوران تحصیل در مدرسه نظامی را به تصویر کشید. این کتاب آغازی بر ورود او به جنبش بزرگ و تاثیرگذار ادبیات آمریکای لاتین، موسوم به «بوم» بود. این جنبش از دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد و نگاه جهان را متوجه ادبیات و مسائل اجتماعی این قاره کرد. در این دوره، نویسندگانی مانند «گابریل گارسیا مارکز»، «کارلوس فوئنتس» و «خولیو کورتاسار» در کنار ماریو بارگاس یوسا، نسل طلایی نویسندگان آمریکای لاتین را شکل دادند.
با وجود اشتراکات مفهومی میان نویسندگان این دوره که بیشتر با پرداختن به رنجها، تبعیضها و بیعدالتیهایی که بر مردم بومی آمریکای لاتین گذشته، شناخته میشوند، آثار یوسا از نظر سبک تفاوتهای اساسی با سایر نویسندگان جنبش بوم دارد.
او برخلاف بسیاری از چهرههای این جریان چون گابریل گارسیا مارکز، پیرو سبک رئالیسم جادویی نبود و واقعیت را با عناصر جادویی ترکیب نمیکرد. گرچه تخیل در آثار او نقش مهمی ایفا میکند، اما همانطور که خود گفته، تخیل او بر پایه واقعیت است. یوسا برای خلق داستانهایش از شخصیتهای واقعی الهام میگرفت و سبک او ترکیبی از نبوغ داستاننویس و دقت زندگینامهنویس است.
از مهمترین آثار او میتوان به «سالهای سگی»، «جنگ آخرالزمان»، «مرگ در آند»، «سور بز»، «سردستهها»، «گفتوگو در کاتدرال»، «زندگی واقعی آلخاندرو مایتا»، «در ستایش نامادری»، «راه بهشت»، «چرا ادبیات؟» و «دوشیزه خانم تاکنا» اشاره کرد.
یوسا در سال ۲۰۰۸ نشان عالی هنر و ادبیات فرانسه را دریافت کرد. او که جایزه ادبی «دنکیشوت» در کارنامه افتخاراتش به چشم میخورد، در سال ۱۹۹۵ توانست جایزه «سروانتس»، مهمترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیولیزبان را از آن خود کند و همچنین در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه صلح آلمان شد. او روز هفتم اکتبر سال ۲۰۱۰ در حالی برنده جایزه نوبل ادبیات شد که حدود ۲۰ سال به عنوان یکی از کاندیداهای این جایزه پرافتخار شناخته میشد.
ماریو بارگاس یوسا درباره مرگ گفته بود: «دوست دارم مرگ درحالی مرا بیابد که در حال نوشتنم، مثل یک حادثه.»