مجله میدان آزادی: به مناسبت سالروز تولد «ثریا قاسمی» به سراغ زندگی و آثار این بانوی هنرمند سرشناس رفتهایم. به همین مناسبت تکنگاری این بازیگر و گوینده ایرانی را به قلم مائده رضویمنش بخوانید:
«مولود ملاقاسم»، با نام هنری «ثریا قاسمی»، بیشتر از آنکه بهعنوان گوینده، دوبلور، مجری یا کارگردان شناخته شود، بهعنوان بازیگر مطرح است. دختر «حمیده خیرآبادی» (نادره) از همان کودکی با دنیای بازیگری آشنا بود؛ آن هم در دورهای که فعالیت در تئاتر و تلویزیون هنوز چندان پذیرفته نشده بود و حتی اگر فاش میشد و مثلاً صاحبخانهها بیهوا پوستر خیرآبادی را میدیدند، واکنش نشان میدادند. ثریا از همان دوران میدانست پا به چه میدانی میگذارد. او از دهۀ چهل تاکنون در کارنامۀ هنریاش از بازی کمدی تا درام و ملودرام خانوادگی را ثبت کرده است. اما مسیر حرفهای او بعد از ایفای برخی نقشها دچار تغییر شد و به سمتی رفت که شاید بیش از همه با آن شناخته شد؛ مادرانگی. این هدایت هرگز به معنای ضعف یا ناتوانی ثریا قاسمی در بازیگری نبود، بلکه نشان از مهارت او و موفقیت نقشهایی داشت که توانستند با تأثیرگذاری خود، در جامعه جا باز کنند. برای شناخت بیشتر مسیر بازیگری ثریا قاسمی به بررسی کارنامۀ هنری او میپردازیم.

«ثریا قاسمی»
رادیو خواهر بزرگ من است
ثریا قاسمی حوالی بیستسالگی با شرکت در یک فراخوان عمومی و گذراندن مصاحبه، وارد رادیو ارتش شد. فعالیت حرفهای او در کنار «محمد نوری» – که خود نیز هنرآموز بود – آغاز شد. سرگرد «ناصر حسینی»، سرپرست رادیو، نمایشنامههای کوتاه مینوشت؛ ثریا قاسمی متن «نامههای یک سرباز به مادر» را حوالی ساعت هفت اجرا میکرد و ترانههای محمد نوری نیز هر دو هفته یک بار در همین برنامۀ سیدقیقهای پخش میشد. در همین دوران بود که حمیده خیرآبادی و «فهیمه راستکار» به رادیو پیوستند و در کنار هنرمندانی چون «ژاله علو»، به صداپیشگی پرداختند. خوشاقبالی ثریا قاسمی جوان در کسب تجربه به اینجا محدود نشد. «هوشنگ لطیفپور» که در آن زمان مشغول دوبلۀ فیلم بود، فرصت دیگری برای او فراهم کرد. ثریا روزهای بسیاری به تماشای کار آنها مینشست تا اینکه یک روز، لطیفپور او را فراخواند و از او خواست جملهای بگوید. ثریا با اجرای جملۀ «بارون؟ کفشهاتون زیر تخته.» برای نخستین بار دوبله را تجربه کرد.
آغازی پرسر و صدا
ثریا قاسمی در کنار فعالیت در رادیو و دوبله، به حضوری فعال در صحنۀ تئاتر نیز علاقه داشت. بازیگری حرفهای در تئاتر، هدف بعدی او بود. «حمید سمندریان» در سال ۱۳۴۴ با نمایشهای «هرکول و طویلۀ اوجیاس» او را به صحنه آورد. «آندروا» به کارگردانی حمید سمندریان، «آنتیگون» و «از پشت شیشهها» (اکبر رادی) به کارگردانی «رکنالدین خسروی»، از دیگر تئاترهایی بودند که ثریا قاسمی در دهۀ چهل در آنها ایفای نقش کرد. در سال ۱۳۴۶، «ناصر تقوایی» نخستین فیلم کوتاه مستند خود را با بازی ثریا قاسمی ساخت؛ این نخستین تجربۀ او از حضور جلوی دوربین بود. همان سال، بازی در سریال «پیوند» به کارگردانی «نصرت کریمی» را نیز آغاز کرد. این سریال، یکی از نخستین مجموعههای تولیدی تلویزیون ملی ایران، اثری در قالب طنز اجتماعی با محوریت مسائل خانوادگی، ازدواج و تضادهای نسلی به شمار میرفت.

ثریا قاسمی در نقش «منیژه» در فیلم «آرامش در حضور دیگران» ساخته «ناصر تقوایی»
دهۀ چهل شمسی، دوران آغاز تحولات گستردۀ اقتصادی و اجتماعی در ایران بود؛ ازجمله قانون اصلاحات ارضی که به مهاجرت گستردۀ روستائیان به شهرها منجر شد و استقلال مالی و اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار داد. همزمان، بخشی از روشنفکران نیز در مواجهه با تأثیرات فرهنگی غرب، با چالشهای هویتی روبهرو بودند. این گسستهای دوسویه و تغییرات ساختاری، بحران بیهویتی و احساس بیگانگی را در جامعه تشدید کرد. این تحولات، بهویژه تغییرات روستایی بهصورت غیرمستقیم و مسائل روشنفکری بهصورت مستقیم، دستمایۀ بسیاری از آثار هنری آن دوره قرار گرفتند. ناصر تقوایی در دومین تجربۀ سینمایی خود، فیلم بلند «آرامش در حضور دیگران» را بر اساس داستانی از مجموعۀ «واهمههای بینام و نشان» نوشتۀ «غلامحسین ساعدی» ساخت؛ فیلمی که ثریا قاسمی را بهعنوان بازیگر سینمایی بهطور رسمی معرفی کرد. در این فیلم، سرهنگی بازنشسته پس از فوت همسرش با معلم جوان روستایی به نام منیژه (با بازی ثریا قاسمی) ازدواج میکند، مرغداری خود را میفروشد و برای زندگی در کنار دخترانش – که سبک زندگی بیبند و باری دارند – به شهر بازمیگردد. این فیلم در سال ۱۳۴۹ ساخته شد، اما پس از اکران کوتاهمدت بایگانیاش کردند. با وجود استقبال اولیۀ مخاطبان، در سال ۱۳۵۲ برای مدتی پخش شد و سپس با اعتراض پرستاران، برای همیشه توقیفش کردند. پس از این فیلم، ثریا قاسمی تا سال ۱۳۵۶ در سریالهایی چون «تلخ و شیرین»، «قصۀ عشق»، «دنبال بنفشه» (به کارگردانی منصور پورمند) و «مستنطق» (به کارگردانی شاپور غریب و عباس جوانمرد) ایفای نقش کرد. در سال ۱۳۵۷، همزمان با آغاز انقلاب، در فیلم سینمایی «زنده باد» حضور یافت. این فیلم نخستین اثر ایرانی بود که در جشنوارۀ معتبر بینالمللی کارلوویواری (سال ۱۹۸۰) جایزه دریافت کرد.

فیلم «زنده باد» ساخته «خسرو سینائی» با نقشآفرینی «ثریا قاسمی»
همهفنحریف ولی تکرارنشدنی
اوایل دهۀ شصت بود که ثریا قاسمی پس از سالها دوری از پردۀ نقرهای با فیلم «خانۀ ابری» به سینما بازگشت. فیلمی به کارگردانی «حجتالله سیف» که او را در نقش زنی تنها و سرپرست خانوار نشان میداد؛ زنی که مسئولیت زندگیاش را به دوش میکشد و با دنیای اطراف خود میجنگد. سال ۱۳۶۶، قاسمی به تلویزیون بازگشت و با سریال «گرگها» ساختۀ «داوود میرباقری» حضورش را پررنگتر کرد. در این سریال، او نقش خاتون، زنی عصیانگر، خشن و سرشار از نفرت نسبت به حاکم را بازی میکرد و در کنار بازیگرانی چون «داوود رشیدی»، «علی نصیریان» و «محمدعلی کشاورز» خوش درخشید. سال بعد، یعنی ۱۳۶۷، او در سریال «یکی از این روزها» ساختۀ «فریدون فرهودی»، در نقش خدمتکار سیاهپوست کاخ ریاستجمهوری ایندولند ظاهر شد و هنرش را به رخ کشید.

نقشآفرینی «ثریا قاسمی» در کنار «هوشنگ توکلی» در فیلم «خانۀ ابری» ساخته «حجتالله سیف»
تواناییهای قاسمی در اجرای نقشهای متفاوت، از همان ابتدا مشهود بود. «ابراهیم وحیدزاده» این توانایی را در فیلم طنز «مجسمه» سنجید؛ جایی که قاسمی در کنار «سیروس ابراهیمزاده»، «امین تارخ» و «شیوا خنیانگر»، نقش مستخدم دانشگاه، فردی ساده و هیجانی، با باورهای خرافی را ایفا کرد. این تجربه در آثار بعدی وحیدزاده مانند «معادله» و «عشق فیلم» دوباره تکرار شد و نشان داد که قاسمی میتواند از پس هر نوع نقشی برآید. دهۀ هشتاد اوج درخشش او بود؛ قاسمی با نقش رضوان، زن سنتی، مذهبی و خانهدار در سال ۱۳۷۹ به کارگردانی «مهدی صباغزاده»، سیمرغ بلورین را از آن خود کرد. موفقیت او در سریال «مارال»، به فیلم «شام آخر» نیز رسید، جایی که در نقش مادرانه (دایه آفاق) با یک شخصیت ساختارشکن، از کلیشۀ مادرانۀ دهۀ هفتاد فاصله میگیرد و دوباره خوش میدرخشد. «ایرج طهماسب» با بهرهگیری از همین ویژگی، فیلم پرفروش «دختر شیرینیفروش» را ساخت؛ ثریا قاسمی در این فیلم نقش مادری مرفه و لجباز با رفتاری مالیخولیایی را بهخوبی بازی کرد.
همۀ این نقشآفرینیها نشان از این دارد که ثریا قاسمی همهفنحریف است. او در قالب همه شخصیتی درمیآید؛ اگرچه برخی از بازیهای او در ذهن عموم یکسویه به نظر میرسند، اما نقشهایی مانند عزیز (ویلاییها)، رودابه (چهل سرباز)، مرضیه خانم (شب دهم) و مهدیه (صاحبدلان) نشان میدهند که بازی ظریف و شخصیتپردازی محسوس او همیشه قابل توجه است. با این حال، جای نقشهای منفی و متفاوت مانند خاتون (گرگها) و خدمتکار سیاهپوست (یکی از این روزها) همچنان در کارنامۀ او خالی است و این خلأ، یادآور آن است که قاسمی تواناییهایی فراتر از کلیشههای مادری نیز دارد.
ماندگاری در دو مدیوم
ثریا قاسمی، با وجود نقشآفرینیهای متعدد و موفق در سینمای ایران – که با دریافت جوایز ارزشمندی چون سیمرغ بلورین همراه بوده – همواره خود را به حضور در تلویزیون مقید میداند؛ رویکردی که شاید امروز میان بسیاری از بازیگران سینمایی کمتر مرسوم باشد. این تعهد، او را به یکی از چهرههای ماندگار در هر دو مدیوم تبدیل کرده و اجازه داده نقشهای متنوع مادرانه و اجتماعیاش در سریالهایی چون «در پناه تو»، «شب دهم» و آثار بعدی، بخشی از حافظۀ جمعی مخاطبان باقی بماند.

ایفای نقش «ثریا قاسمی» در مجموعه تلویزیونی «شب دهم»
افتخارات
ثریا قاسمی در طول چهار دهه فعالیت هنری خود موفق به کسب جوایز متعددی شده است. ازجمله سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «مارال» (۱۳۷۹) و تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «شام آخر» (۱۳۸۱). او برای فیلم «ویلاییها» نیز چندین تقدیر دریافت کرد؛ شامل سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنوارۀ فیلم فجر (۱۳۹۵)، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران و جایزۀ بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنوارۀ آسیا پاسیفیک (۱۳۹۶). قاسمی همچنین افتخار درجه یک هنری از وزارت علوم را در کارنامۀ خود دارد؛ گواهی بر تأثیرگذاری و ارزش بلندمدت حضور او در عرصۀ تئاتر، سینما و تلویزیون.
سخن پایانی
ثریا قاسمی با بیش از چهار دهه تجربۀ پربار در عرصۀ بازیگری، یکی از شناختهشدهترین و موفقترین چهرههای تئاتر، سینما و تلویزیون است. او نهتنها با تجربه و مهارت خود، بلکه با اشتیاق بیپایان برای کشف ناشناختهها و تجربۀ ابعاد مختلف هنر بازیگری، همواره بهدنبال تازه کردن خود و شکوفایی تواناییهایش بوده است. هر نقش برای او فرصتی است تا جنبههای تازهای از شخصیت و هنر خود را به نمایش بگذارد و همین تلاش مستمر ثریا قاسمی را به یک بازیگر الهامبخش تبدیل کرده است.