یکشنبه 18 آذر 1403 / خواندن: 14 دقیقه
به بهانه 18 آذر سالروز تولد کارگردان در چشم باد

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار «مسعود جعفری جوزانی»

جعفری جوزانی، دانش‌آموخته‌ی کارگردانی از دانشگاه ایالتی سان‌فرانسیسکو که با وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷ و هم‌زمان با دولت ازهاری به وطن بازگشت، با راه‌اندازی بخش انیمیشن در سازمان صداوسیما پنج فیلم انیمیشن کوتاه (پرواز را به خاطر بسپار، در قفس، آغاز، گریز و تصویر شکسته) ساخت. سپس با ساخت فیلم کوتاه «با من حرف بزن» در سال ۱۳۶۳ به تهیه‌کنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بر صحنه‌ی سومین دوره از جشنواره‌ی فیلم فجر ایستاد و دیپلم افتخار بهترین فیلم‌ کوتاه را به‌ دست آورد. 

4.5
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار «مسعود جعفری جوزانی»

مجله میدان آزادی: امروز سالروز تولد کارگردان و تهیه‌کننده سرشناس ایرانی مسعود جعفری جوزانی است. تک‌نگاری مسعود جعفری جوزانی را با نگاهی به زندگینامه هنری و مهمترین آثار او در ادامه به قلم دکتر مینو خانی منتقد سینما و نقاشی و مدرس دانشگاه بخوانید:
 


مسعود جعفری جوزانی | عکاس: امیرعلی معزی

 ۱۸ آذر ۱۳۲۷ در خطه‌ی ایل بختیاری (ملایر) فرزندی متولد شد که رنگ و بوی اقوام ایرانی وجه مشترک اغلب آثار هنری او است. سینماگر نامداری که اولین دغدغه‌ی ذهنی‌اش هویت ملی و تاریخی «ایران» است.  فیلم‌سازی که در ابتدای فعالیت خود در دهه‌ی شصت آثار ماندگاری خلق کرد، در دهه‌ی دوم فعالیتش در جایگاه تهیه‌کننده، بستر ساخت آثار ارزشمندی را فراهم کرد و در دهه‌ی سوم با ساخت یکی از ماندگارترین سریال‌های تاریخ معاصر، نقطه‌ی عطفی در تاریخ هنرهای نمایشی‌تصویری ایجاد کرد. او مسعود جعفری جوزانی است؛ پدر سحر و نیما و برادر فتح‌الله جعفری جوزانی. 

 

اولین مستند سیاسی ایران

«اولین فیلمی‌ که درباره‌ی انقلاب، در سالگرد انقلاب پخش شد، مستند «به سوی آزادی» بود. این فیلم بعد از اخبار ساعت ۹ در ۲۱ بهمن ۱۳۵۸ پخش شد و تلویزیون اعلام کرد مردم می‌توانند پس از مراسم تکبیر روی بام‌ها (شب ۲۲ بهمن)، فیلم را ببینند. هیجان عجیبی داشتم وقتی «به سوی آزادی» پخش شد.»
این جمله‌ها بخشی از خاطره‌ی مسعود جعفری جوزانی درباره‌ی اولین مستند سیاسی در ایران است. جعفری جوزانی در زمان دولت ازهاری در پاییز ۱۳۵۷ از آمریکا به وطن برگشت تا به جمع انقلابیون بپیوندد و مستند «به سوی آزادی» که فیلم‌برداری خام از صحنه‌های تظاهرات مردم در ایام انقلاب بود، ابتدا با هدف پخش در شبکه‌ی MBC آمریکا فیلم‌برداری شد تا صدای مردم انقلابی به گوش دنیا برسد. اما اندکی بعد با تدوین هدف‌مند به اولین فیلم مستند سیاسی تاریخ سینمای ایران در قبل و بعد از انقلاب تبدیل شد؛ مستندی که با تانک‌هایی در میدان امام حسین (ع) شروع می‌شود و با حضور پرشور مردم در خیابان‌های شهر به پایان می‌رسد. 
 


مسعود جعفری جوزانی در جوانی

فعالیت حرفه‌ای در سینما

جعفری جوزانی، دانش‌آموخته‌ی کارگردانی از دانشگاه ایالتی سان‌فرانسیسکو که با وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷ و هم‌زمان با دولت ازهاری به وطن بازگشت، با راه‌اندازی بخش انیمیشن در سازمان صداوسیما پنج فیلم انیمیشن کوتاه (پرواز را به خاطر بسپار، در قفس، آغاز، گریز و تصویر شکسته) ساخت. سپس با ساخت فیلم کوتاه «با من حرف بزن» در سال ۱۳۶۳ به تهیه‌کنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بر صحنه‌ی سومین دوره از جشنواره‌ی فیلم فجر ایستاد و دیپلم افتخار بهترین فیلم‌ کوتاه را به‌ دست آورد. 

قصه‌ی اولین فیلم بلند جعفری جوزانی، «جاده‌های سرد» (۱۳۶۳)، درباره‌ی سفر پرمخاطره‌ی نوجوانی به نام اسماعیل به شهر است. اسماعیل قصد دارد برای پدر بیمارش دارو بخرد و معلم و دوست صمیمی‌اش او را همراهی می‌کنند. فیلم در سال‌های ملتهب دهه‌ی شصت و در زمانه‌ای ساخته شد که جنگ عراق علیه ایران بر همه‌ی وجوه کشور سایه انداخته بود؛ فیلمی قوی در ساختار بصری با مضمونی ارزشمند که با اقبال مخاطب مواجه شد. «جاده‌های سرد» نوید ورود یک سینماگر خوش‌فکر بود که با به تصویر درآوردن رنج و محنت روستائیان، صبر و بردباری برای رسیدن به هدف را ستایش می‌کند. جعفری جوزانی با این فیلم بستر ورود بازیگران و سینماگران خوش‌نام آینده‌ی سینمای ایران را نیز فراهم کرد: حمید جبلی، تورج منصوری، محمود کلاری، علیرضا رئیسیان و شاپور پورامین در کنار تنها عضو حرفه‌ای این فیلم، پیر بازیگری سینمای ایران، علی نصیریان به سینما سلام کردند. 

«جاده‌های سرد» در زمانه‌ای ساخته شد که فخرالدین انوار، معاون سینمایی وقت و سیدمحمد بهشتی، از مدیران تلویزیون و چند تن دیگر، سکان سینمای ایران را در دست گرفته بودند و برای حمایت از سینمای بعد از انقلاب تلاش می‌کردند. آن‌ها بنیاد سینمایی فارابی را تأسیس کردند، تعاونی‌های فیلم‌سازی به راه انداختند، تخصص‌های فنی را حمایت کردند و در یک کلام حمایت و نظارت بر سینما را شکل دادند. یکی از فیلم‌هایی که اغلب اهالی سینما معتقدند در راستای سیاست‌های آن روزگار ساخته شد، «جاده‌های سرد» است. 

«شیر سنگی» محصول سال ۱۳۶۵ فیلم مهم دیگری از جعفری جوزانی است که با فیلم‌نامه‌‌ی قوی تقابل سنت و مدرنیته را با حضور انگلیسی‌های همیشه بر سر چاه‌های نفت ایران به تصویر می‌کشد. كشته شدن یك انگلیسی نزدیك لوله‌های انتقال نفت، پای دو ایل را به میان كشیده و شعله‌های جنگی را روشن می‌كند كه در نهایت به از بین رفتن تعدادی از انگلیسی‌ها و دست‌نشانده‌شان ختم می‌شود. جعفری جوزانی ضمن به تصویر کشیدن مسئله‌ی مهم تاریخ (چنگ‌اندازی انگلیسی‌ها بر چاه‌های نفت) سه طیف را که هر کدام نماینده‌ی مردم جامعه در آن زمان هستند، به نمایش می‌گذارد: طیف سنتی مثل علی‌یار و اطرافیانش که کوچ‌نشین هستند و به خارجی «اجنبی» می‌گویند؛ طیف دوم، افرادی از همان قبیله همچون نامدارخان و اسفندیار هستند که با مظاهر زندگی مدرن ازجمله هواپیما آشنا شده‌اند و طیف سوم به نمایندگی عامری که نماینده‌ی حکومت و البته در خدمت اجنبی است و می‌خواهد قانون را اجرا کند. تقابل سنت و مدرنیته از دل گفت‌وگو و کنش و واکنش این سه طیف بروز و ظهور می‌یابد.

«شیر سنگی» با دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه از پنجمین جشنواره‌ی فیلم فجر به یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین آثار کارنامه‌ی جعفری جوزانی تبدیل شد و در جشنواره‌های خارجی ازجمله یازدهمین دوره‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم مونترال کانادا در بخش «سینمای امروز و فردا» نیز تقدیر شد. سحر جعفری جوزانی با این فیلم فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. 

دو سال بعد از این، جعفری جوزانی «در مسیر تندباد» را به تصویر کشید؛ روایتی از حضور بیگانگان در ایران، در زمان جنگ جهانی دوم. این فیلم ادامه‌ی منطقی «شیرسنگی» با تولیدی عظیم‌تر است و درامی پركشش را با دو قطب خیر و شر خلق کرده. فیلم عشایر فارس را به تصویر می‌کشد که رودرروی اشغال‌گران ایستاده‌اند. همه‌ی بازیگران در نقش خود می‌درخشند؛ از امیرهوشنگ با بازی فوق‌العاده‌ی عزت‌الله انتظامی تا قباد یاغی با حضور درخشان زنده‌یاد احمد هاشمی. «در مسیر تندباد» که فیلم پرخرجی در زمان خود به حساب می‌آمد، هم با استقبال خوب مردم در اكران عمومی مواجه شد، هم در بازار نمایش خانگی پرفروغ بود.
 
«یک مرد، یک خرس» (۱۳۷۱)، «دل و دشنه» (۱۳۷۳)، «بلوغ» (۱۳۷۷)، «ایران برگر» (۱۳۹۳) و «بهشت تبهکاران» (۱۴۰۲) دیگر فیلم‌های جعفری جوزانی هستند که در ژانرهای متفاوت ساخته و آزمون و خطاهایی در ژانرهای کمدی و فانتزی نیز داشته است. نیما جعفری جوزانی با «یک مرد، یک خرس» به‌عنوان بازیگر و فتح‌الله جعفری جوزانی با «بلوغ» در جایگاه تهیه‌کننده، فعالیت سینمایی خود را آغاز کردند. 

 

در جایگاه تهیه‌کننده

در سال پایانی دهه‌ی شصت، جعفری جوزانی مؤسسه‌ی سینمایی «جوزان فیلم» را تأسیس کرد و علاوه‌بر تهیه‌ی فیلم‌های خود، در تهیه و نوشتن فیلم «سایه‌ی خیال» (۱۳۷۱) به کارگردانی مهدی دلیر نقش داشت. «سایه‌ی خیال» که به نظر می‌آید بر اساس شخصیت خاص زنده‌یاد حسین پناهی ساخته شد، علی‌رغم فیلم‌نامه‌ی خامش، دوست‌داشتنی بود و توانست دو سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه و بهترین فیلم اول و دوم را از نهمین جشنواره‌ی فیلم فجر به دست آورد. 

«ناصرالدین شاه، اکتور سینما» کمدی فانتزی تاریخی به کارگردانی محسن مخملباف، دومین فیلم جعفری جوزانی در مقام تهیه‌کننده-سینماگر است. فیلمی که خوش درخشید و هم نظر منتقدان سینمایی را جلب کرد، هم در دهمین جشنواره‌ی فیلم فجر نامزد دریافت بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد و با شش سیمرغ بلورین ازجمله بهترین بازیگر نقش اول مرد (عزت‌الله انتظامی)، تدوین (مخملباف)، موسیقی متن (مجید انتظامی) و... به خانه رفت. 
او در سال‌های بعد، فیلم‌های «غروب شد، بیا» به کارگردانی و نویسندگی انسیه شاه‌حسینی، «هم‌خانه» به کارگردانی و نویسندگی مهرداد فرید، «خط ویژه» به کارگردانی و نویسندگی مصطفی کیایی و... را در جوزان فیلم تهیه کرد و نشان داد در مقام تهیه‌كننده به حمایت از فیلم‌سازان جوان و صاحب‌فكر علاقه‌مند است، حتی با وجود ریسك بازنگشتن سرمایه.

 

ورود به سریال‌سازی

جعفری جوزانی بخش عمده‌ای از دهه‌ی هشتاد را به نوشتن و کارگردانی سریال عظیم «در چشم باد» ‌گذراند. سریالی در چهل و چهار قسمت پنجاه دقیقه‌ای که در رده‌ی سریال‌های «الف ویژه» از شبکه‌ی اول سیما پخش شد. روایتی دیدنی از سه برهه‌ی تاریخ معاصر ایران که از پایان دوره‌ی قاجار شروع می‌شود، دوره‌ی پهلوی اول و جنگ جهانی دوم را هم پوشش می‌دهد و با فتح خرمشهر در جنگ هشت‌ساله به پایان می‌رسد. جعفری جوزانی در این سریال با قرائتی مستند و درست از تاریخ، بیان دقیق و موشکافانه‌ی اتفاقات و تحولات تاریخی‌سیاسی کشور در این سال‌ها، داستان عشقی شخصیت‌ها را به‌عنوان نخ تسبیح قرار می‌دهد و وقایع تاریخی‌سیاسی و تحولات اجتماعی را به تصویر می‌کشد. 

«در چشم باد» که یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سریال‌سازی در تلویزیون است و در چهارصد و هشتاد لوکیشن با سفر به بیش از ده شهر و استان ساخته شده، نشان‌دهنده‌ی توان بالای فنی عوامل سازنده است و بر خلاقیت‌های فردی و گروهی آن‌ها تکیه کرده. این سریال علی‌رغم برخی نقاط ضعف مثل ریتم کند در برخی صحنه‌ها، فیلم‌برداری عالی داشت و بازی‌های قابل قبول و روانی ارائه داد؛ به‌ویژه بازی شخصیت‌های تاریخی و کلیدی همچون سعید نیک‌پور و پارسا پیروزفر‌. همچنین دکوپاژ فوق‌العاده با ریتم درست و طرح داستان در فصل‌های گوناگون و دیالوگ‌های سنجیده باعث شد این سریال بعد از گذشت نزدیک به دو دهه همچنان بر قله‌ی سریال‌سازی ایران بایستد و جزو نمادهای پیشرفت هنرصنعتِ سریال‌سازی در ایران باشد. به همین دلیل است که جعفری جوزانی این سریال را «امضا و وصیت‌نامه»‌ی خود خوانده است.



مسعود جعفری جوزانی هنگام کارگردانی آخرین سینمایی‌اش

ویژگی‌های فرمی و محتوایی 

جعفری جوزانی از اولین فیلم بلند خود نشان داد در فرم و محتوا دغدغه‌ی طرح موضوعات ملی و قومی در بستر تاریخی را دارد. این دغدغه تنها شامل فضای بومی و بردن داستان در آن فضا نیست، بلکه روایت داستانی برآمده از معضلات و مسائل مبتلابه آن مردمان است. ارج نهادن بر عدالت، عمل‌گرایی، آگاهی‌بخشی، همچنین شخصیت‌پردازی حماسی، ترسیم تضادهای شهری و جوانه زدن امید در دلِ بیغوله‌ها و به‌ویژه نقد به نفهمیدن مقتضیات جهان مدرن، محورهای اصلی آثار مسعود جعفری جوزانی هستند. او چنین مضامینی را هم در بستر تاریخ، هم در بزنگاه‌ها و در فرهنگ و زندگی روزمره تصویر کرده است.

در بسیاری از فیلم‌های جعفری جوزانی، «جنگ»، خمیرمایه‌ی اصلی یا زمینه‌ی وقوع حوادث است؛ عنوان‌بندی آغاز فیلم «در مسیر تندباد»، تصاویری از جنگ جهانی است. در «شیر سنگی»، نصیریان به اصغر همت که از کشتن محافظ زندان احساس گناه می‌کند، می‌گوید: «جنگه دی‌یه.» و جنگ است دیگر، یک شیوه‌ی زیستن است برای شخصیت‌های جعفری جوزانی. در «دل و دشنه» جنگ عراق علیه ایران بستر روایت داستان است و شخصیت‌ها درگیر آن هستند. در «در چشم باد» بستر اصلی داستان جنگ است؛ جنگ کوچک جنگلی، جنگ جهانی دوم، جنگ درونی بیژن در ترک نامزد و... .

آثار جعفری جوزانی از تقابل‌های دوگانه و نبرد نیک و بد آکنده است؛ تقابل خیر و شر در «شیر سنگی» با عامری و مأمور انگلیسی، در دو طیف چادرنشین سنتی و چادرنشین آشنا به ظواهر زندگی مدرن، تقابل دکتر راستان و قباد «در مسیر تندباد» و... . این‌گونه است که مسعود جعفری جوزانی به‌عنوان یک فیلم‌ساز و جامعه‌شناس با شناخت دقیق و درست تاریخ و نگاه انتقادی به آن در گذشته و حال آثاری خلق می‌کند که در حافظه‌ی تاریخی مخاطبش ماندگار می‌شود. شاید نقل جمله‌ای از «مارک فرو» در کتاب «سینما و تاریخ» اینجا مناسب باشد: «تاریخ نه فقط به شناخت گذشته بلکه به تحلیل نسبت‌های بین گذشته و حال و جست‌و‌جوی گسست‌ها و تداوم‌ها می‌پردازد.» و این کاری است که جعفری جوزانی به‌خوبی از عهده‌ی آن برمی‌آید. 
کارهای ناتمام

آنچه در بالا روایت شد، مختصری درباره‌ی آثار ساخته‌شده‌ی جعفری جوزانی است ولی لیست آثار ساخته‌نشده‌ی او نیز به همین پرباری است و جای افسوس برای سینما و مخاطب دارد. سریال‌های «خواجه نصیرالدین طوسی» و «پوریای ولی» و فیلم‌های سینمایی «باسکرویل» و «کوروش کبیر» ازجمله آثاری است که فیلم‌نامه‌ی آن‌ها نوشته شده، ولی به دلایل مختلف به بار ننشسته‌اند. 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«در چشم باد» که یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سریال‌سازی در تلویزیون است و در چهارصد و هشتاد لوکیشن با سفر به بیش از ده شهر و استان ساخته شده، نشان‌دهنده‌ی توان بالای فنی عوامل سازنده است و بر خلاقیت‌های فردی و گروهی آن‌ها تکیه کرده

«اولین فیلمی‌ که درباره‌ی انقلاب، در سالگرد انقلاب پخش شد، مستند «به سوی آزادی» بود. این فیلم بعد از اخبار ساعت ۹ در ۲۱ بهمن ۱۳۵۸ پخش شد و تلویزیون اعلام کرد مردم می‌توانند پس از مراسم تکبیر روی بام‌ها (شب ۲۲ بهمن)، فیلم را ببینند. هیجان عجیبی داشتم وقتی «به سوی آزادی» پخش شد.»
این جمله‌ها بخشی از خاطره‌ی مسعود جعفری جوزانی درباره‌ی اولین مستند سیاسی در ایران است

مطالب مرتبط