مجله میدان آزادی: در صفحهی دوازدهم از پروندهی «شاخههای درخت باربد»، خانم «مینو رضایی» در قالب جستاری به بررسی آوازهای خواندهشده به هنگام کار در مشاغل مختلف و در نواحی ایران پرداختهاند. این یادداشت را در ادامه به مخطبان مجله تقدیم میکنیم:
شاید وقتی سخن از موسیقی نواحی ایران به میان بیاید در وهلهی اول، آواهایی چون لالایی و برخی نغمههای دلگیر و سوزناک در ذهن شما متبادر شود. نغمههایی غمناک که از جنگ، غریبی، دوری و بیوفایی یار شکایت دارند و گاه حتی انتقام از هوو را در سر میپرورانند! اما واقعیت این است که موسیقی نواحی ایران این نیست! موسیقی نواحی کشور ما بهواسطهی دست بالای ایرانیان کهن در علم و فن و فرهنگ و هنر، با گنجینهای از ظرافتهای شگفتانگیزش نیازهای از تولد تا مرگ انسان ایرانی را دربرمیگیرد که «کار» یکی از آنها است. «کارآوا» که با اصطلاحات «کارنوا»، «آوای کار» و «موسیقی کار» نیز شناخته میشود به نغمهها و ترانههای خودجوشی گفته میشود که تا پیش از عصر صنعتی شدن و بههنگام کار توسط انسانها خوانده میشد.
در ایران، کارآواها با قدمتی چندهزار ساله و زمانی ایجاد شدند که بشر هنوز به تاریخ کتبی دست نیافته بود. در فضای فاقد تاریخ کتبی و البته رسانه، کار ترویج و انتقال مذهب، تاریخ، اخبار روز، ادبیات، تربیت فرزند، سنن، باورها و بسیاری از آموزشها همه به عهدهی ادبیات شفاهی بود که کارآواها نیز بخشی از آن هستند. پس کارآوا را نمیتوان صرفاً نوعی موسیقی سرگرمکننده یا بدوی دانست. بهعکس، کارآواها هرکدام با بخشهایی از فرهنگ، جغرافیا و روزمرهی مردم در ارتباطاند. درمان، سامان دادن به کارها، اعلام اخبار، انتقال شفاهی تاریخ و باورها، مناجات، بهجا آوردن آیینها و قصهگویی به نظم و نثر تنها بخشی از مواردی هستند که بدون کمک موسیقیهای کار یا کارآواها به نتیجه نمیرسید یا سختتر به نتیجه میرسید. اصلاً مهمترین کارکردهای موسیقی کار را میتوان تسهیل و تسکین کارهای بسیار دشوار و رنجآور و بهبود سرعت پیشروی آنها دانست. نگاهی به کارهای روزمره و همچنین مشاغلی که حین انجام آن، از موسیقی استفاده میشد مؤید این نکته است.
بهطور مثال در بسیاری از مناطق جهان، کار کشاورزی از مرحلهی کاشت دانه و نشا تا برداشت و خرمنکوبی همه موسیقی و نغمههای خاصی دارند. مثلاً موسیقی کار کشاورزان آفریقایی بیشتر تأکید بر افزایش فعالیت کارگران، رشد محصول و گاه انتقاد از اربابان سفیدپوست است که مستقیماً به تاریخچهی آفریقا مربوط میشود. کارآوای کشاورزی وقتی به نواحی ایران میرسد از نیایشهای حین نشا و طلب برکت از خداوند آغاز میکند و با شکرگزاری و تجلیل از بزرگان دین و آرزوهای خوش برای روزگار بعد از این پایان مییابد.
اما بهطور کلی کارآواهای نواحی ایران چه ویژگیهایی دارند؟
یکی از ویژگیهای مهم کارآواهای ایرانی استفاده از قالب دوبیتی و قالب ترجیعبند در شعرهاست. در مناطق کویری و خشکتر استفاده از دوبیتی و در مناطق جنوب و در آدابی مانند نِیمهخوانی (موسیقی کار صیادی) قالب ترجیعبند بیشتر به کار میرود.
وزن کارآوا نیز تکیهای_هجایی و کاملاً هماهنگ با ریتم کار است. ریتم و حرکت در پرتاب و کشیدن تور صید، نمدمالی، نوع نظم نقشها در قالیبافی، دروی گندم، مشکزنی و... روی وزن شعر کار خود اثرگذارند. این موسیقی وقتی به کودکان میرسد نیز ریتمی مناسب با این ردهی سنی به خود میگیرد.
استفاده از آرایهی انسانانگاری (تشخیص یا جانبخشی) نیز یکی از ویژگیهای کارآواهاست. مثلاً در اقلیم خراسان که مرکز زرشک و زعفران است این دو گیاه بسیاری مواقع بهعنوان انسان، مخاطب شعرخوانی هستند. انسانی که همدم و گوش شنوای کشاورزان است و با بخشش دانههای وجودش، بار زندگی را از دوش آنها سبک میکند. همچنین تشبیه احساسات انسانی به گیاهان و حیوانات مثلاً رشد کردن احساسی در دل با نماد درخت، دلگرفتگی با نماد کوره، عشق و مهر با سمبل بلبل از دیگر نمونههای این آرایه هستند:
بيا از در درآ مثل همیشه که مهرت از دلُم بیرون نمیشه
که مهرت در دلم گشته درختی درختِ کرده شاخ و برگ و ریشه
بومیسازی اشعار با توجه به گیاهان (درختان، محصولات کشاورزی و گلها)، حیوانات، اشیا، جغرافیا و آداب هر منطقه، به خاص شدن موسیقی نواحی مختلف ایران کمک بسیاری کرده است. برای نمونه مؤلفههای نخل و خرما و دریا در موسیقی نواحی جنوب، مرغابی و برنج و نشا و جنگل و کومه در موسیقی نواحی شمال، زعفران و زرشک و زیارت در موسیقی خراسان و گاو و دوک نخریسی و چوپان و انار و تفنگ برنو در موسیقی نواحی مرکزی ایران بیشتر به چشم میخورند.
کارآواها بهشکل جمعخوانی یا فردی ادا میشوند. جمعخوانی یا میتواند با تکخوانی یک شخص و همراهی افراد انجام شود، یا اینکه سرتاسر سرود دستهجمعی باشد. فردخوانی نیز گاه با صدای رسا و گاه زمزمهمانند اجرا میشود. همه چیز بسته به اقلیم و شرایط اجتماعی متفاوت است. با این حال زمزمه و آواز با صدای زیر در کارآواهای زنانه بیشتر به کار میرود.
ادبیات کارآواها پیچیدگی و اغراق ندارند. آنها از احساسات صمیمی و بیشائبهی انسانی، از خواستههای روزمرهی زندگی و از حوادث خطی و روان سخن میگویند و حتی از مضامین نهچندان دمدستی مانند عشق و جنگ روایتی ساده دارند. ریشهی این سادگی را شاید بتوان در خاستگاه کارآوا یعنی زندگی سادهی روستایی جستوجو کرد.
مفاهیمی چون صبر، وحدت، مسالمتجویی و صلح، برکت، تفاهم و پایان خوشِ انتظارها ماهیت کلی موسیقی کار را میسازد.
از دیگر ویژگیهای کارآواهای نواحی ایران، پیوند با مذهب است. وضو گرفتن پیش از دست به کار (ابزار) بردن، مددجویی از بزرگان دین، مدح آنان و آرزوی زیارت و شفاعت و توکل به خداوند در انواع مضامین عاشقانه و غیرعاشقانه، در بیشتر نغمههای موسیقی کار ایران شنیده میشود.
گستردگی کارهایی که برای آنها کارآوا وجود دارد (چه مشاغل و چه امور روزمره)، از مهمترین ویژگیهای این موسیقی در ایران است. رفتوروب، ظرفشویی، آشپزی، دوختودوز، تکان دادن گهواره، پشمریسی، آراستن مو و صورت، مراحل تربیت کودک، گاودوشی، آرد کردن گندم، امور مختلف کشاورزی مانند زعفرانچینی، نشاکاری، خرمنکوبی و... همگی کارآوا دارند.
اما اینکه امروز از کارآواها سخن میگوییم بهعلت مسئلهی صنعتی شدن و پیشرفت تکنولوژی است که ناخودآگاه هم شکل سنتی کار را بهشدت تغییر داده و هم سهم کار (بالاخص فیزیکی) را در مشغلهی روزمرهی مردم کمرنگ کرده است. کمرنگ شدن کار به کمرنگ شدن فرهنگ مربوط به آن از جمله از بین رفتن کارآواها و در نتیجه بخشی از گذشته منجر میشود. گذشتهای که باید از آن بدانیم تا بیچراغ پا به آینده نگذاریم. البته که بسیاری از دلسوزان فرهنگ ایران تا به حال پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام دادهاند. عموم این افراد، پژوهشگران حوزهی ادبیات فارسی، مردمشناسی، تاریخ و موسیقی بودهاند. نتایج این پژوهشها نیز برخی در قالب کتاب و برخی در قالب مقاله منتشر شده است. مرتضی فرهادی در مقالهای با عنوان «ترانههای کار، کارآوای ازیادرفتهی کارورزان و استادکاران» مینویسد قدیمیترین پژوهش در زمینهی کارآوا، در کتاب «فرهنگ مردم سروستان» اثر صادق همایونی و ذیل «ترانههای خرمنکوبی» انجام شده است و همینطور بخش «ترانههای شالیزار» از کتاب «ترانههای ملی ایران» نیز پژوهشی بسیار غنی دربارهی کارآوا دارد. فرهادی اولین مقالهی مستقل دربارهی کارآوا را «ترانههای مشکزنی در روستاهای کمره» میداند. همچنین مقالهی «علی (ع) در ترانههای کار» از بهروز جاویدی و کتابهای «ترانههای باران و موسیقی شبانان» از هوشنگ جاوید، «جایگاه موسیقی در فرهنگ لرستان» از سکندر بهاروند، «ترانههای کار آذربایجان» از حمید سفیدگر شهانقی و «ترانه و ترانهسرایی در ایران» و «شعر کار در ادب فارسی» از محمداحمد پناهی سمنانی نمونههایی از کتابهای مرجع در رابطه با کارآواها هستند. کتابهایی که اگر نه بهطور کامل اما حداقل بخشی از زیبایی، فاخر بودن، چرایی ایجاد و ریشههای این موسیقی را برای ما زنده خواهند کرد و ما را به وجد خواهند آورد.