جمعه 12 اسفند 1401
مسخِ کافکا؛ رمانی درباره‌ی انزوای انسان

ریویو: نگاهی به رمان «مسخ»، نوشته «فرانتس کافکا»

رمان کوتاه «مسخ»، نوشته‌ی فرانتس کافکا، از جمله آثار بحث‌برانگیز و ماندگار این نویسنده محسوب می‌شود که روایتگر تنهایی و انزوای انسان مدرن است. برخی معتقدند شخصیت اصلی آن می‌تواند استعاره‌ای از خود کافکا باشد.

5
ریویو: نگاهی به رمان «مسخ»، نوشته «فرانتس کافکا»

مجله میدان آزادی: مسخ، رمانی مشهور از کافکا است که در این ریویو، خانم «نیلوفر بختیاری» درباره‌اش نوشته‌اند. آن را در ادامه بخوانید:

رمان کوتاه «مسخ»، نوشته‌ی فرانتس کافکا، از جمله آثار بحث‌برانگیز و ماندگار این نویسنده محسوب می‌شود که روایتگر تنهایی و انزوای انسان مدرن است. برخی معتقدند شخصیت اصلی آن می‌تواند استعاره‌ای از خود کافکا باشد. 

داستان از صبح مسخ شدن گرگور در رختخوابش آغاز می‌شود. او بازاریابی جوان است که زندگی روتینی دارد و برای کمک به خانواده‌اش خود را کاملاً در کارش غرق کرده. گرگور یک روز دیگر از خواب برمی‌خیزد که طبق معمول به سر کارش برود اما متوجه می‌شود به‌جای انسان، حشره‌ای بزرگ و رقت‌انگیز است. درواقع او به حشره تبدیل شده است. او باید به قطار صبح برسد تا بتواند در محل کارش حاضر شود و از همه اضطراب‌آورتر اینکه اعضای خانواده‌اش پشت در اتاق منتظرند تا او بیرون بیاید. اما گرگور نمی‌داند چطور باید در معرض دید دیگران قرار بگیرد. در نهایت با گذر زمان و برملا شدن ماجرا او کم‌کم به موجودی منفور در میان خانواده‌اش تبدیل می‌شود. 

تاکنون تفسیرهای متعددی از این رمان ارائه شده و به‌دلیل تأثیرپذیری کافکا از فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی، از این منظر نیز بررسی‌هایی‌ روی آن انجام شده است. در این دیدگاه فلسفی، وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست، لذا انسان در تلاش است تا وجودش را با انتخاب‌های آزادانه به ‌اثبات برساند. با این ‌حال آزادی و حق انتخاب تبعاتی به همراه دارد که می‌تواند انسان را از ساحلی آرام، به دریایی طوفانی و مواج برساند و برای او اضطراب و تشویش به وجود بیاورد. اگزیستانسیالیست‌ها معتقدند ریشه‌ی این عصیان و میل به مختار بودن به گناه اول و ماجرای آدم و حوا بازمی‌گردد. 

گرگورِ رمان «مسخ» نیز دست به چنین انتخابی می‌زند و با تغییر چرخه‌ی معیوب زندگی‌اش، که در آن فقط ابزاری برای کار و سود رساندن به دیگران بوده، خود را به یک انزوای دل‌خواه می‌کشاند. بنا بر این تحلیل، این انتخاب گرگور است که به طرد شدن او می‌انجامد، نه ماجرای مسخ شدن ناگهانی او. با این حال مسخ شدن به او کمک می‌کند به‌وضوح ببیند که دیگران بدون نقش کلیشه‌ای هرروزه‌اش که از قضا به آن‌ها سودی می‌رساند، برای خود گرگور هیچ ارزشی قائل نیستند و او را تنها به چشم یک ابزار و وسیله نگاه می‌کنند. 

بهترین و نخستین ترجمه‌ی این اثر را صادق هدایت انجام داده که برخی معتقدند خود او نیز در سبک نویسندگی‌اش تحت‌تأثیر کافکا قرار داشته. گفتنی‌ است «مسخ» کافکا مانند بیشتر آثارش پس از مرگ او و به‌همت دوستش ماکس برود منتشر شد و به‌مرور مخاطبان آن را شناختند و از آن استقبال کردند. از آثار دیگر این نویسنده می‌توان به «گروه محکومین»، «محاکمه»، «قصر» و «آمریکا» اشاره کرد.




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
 داستان از صبح مسخ شدن گرگور در رختخوابش آغاز می‌شود. او بازاریابی جوان است که زندگی روتینی دارد و برای کمک به خانواده‌اش خود را کاملاً در کارش غرق کرده. گرگور یک روز دیگر از خواب برمی‌خیزد که طبق معمول به سر کارش برود اما متوجه می‌شود به‌جای انسان، حشره‌ای بزرگ و رقت‌انگیز است.


مطالب مرتبط