ﺳﻪشنبه 29 اسفند 1402 / خواندن: 4 دقیقه
پرونده قهر | صفحه یکم

سرمقاله: پرونده ردپای «قهر» در ادبیات و هنر

امکان ندارد هر سال نزدیک بهار باشد و در گیرودار خانه‌تکانی‌های نوروزی از رادیو یا تلویزیون یا اطرافیان این مضمون به گوشمان نخورده باشد که «حالا که دارید خانه تکانی می‌کنید، دل‌ها را هم بتکانید از قهر و کین و دوباره آشتی را از سر بگیرید.» ما هم در میدان آزادی و در آستانه‌ی بهار تصمیم داریم پرونده‌ی قهر را باز کنیم. درست است که می‌خواهیم به قهر در دنیای ادبیات و سینما بپردازیم اما این بهانه‌ای است تا بگوییم قهر ما چیزی پر رمز و رازتر از بلاک و کات است.

4.33
سرمقاله: پرونده ردپای «قهر» در ادبیات و هنر

مجله میدان آزادی: سال کهنه با همه خستگی‌هایش به آخر خط رسیده و سال نو با همه آرزوهایش در ایستگاه زمان منتظر ماست. به همین مناسبت تحریریه مجله میدان آزادی یک پرونده خاص و دیگرگون را برای شروع سال نو به شما تقدیم می‌کند. سرمقاله پرونده «قهر» را به قلم خانم مینو رضایی در ادامه بخوانید:

اوایل سال 2018 بود که مجله‌ی بیزینس اینسایدر (Business Insider) مطلبی از یک کارشناس رابطه منتشر کرد که در آن 9 اصطلاح روابط مدرن را توضیح می‌داد. اصطلاحاتی چون Ghosting یعنی روح شدن طرف مقابل یا ناپدید شدن یا همان یک قطره آب شدن و در زمین فرو رفتن خودمان و Zombie-ing یعنی یکدفعه برگشتن همان روح آب شده که چیزی شبیه بازگشت زامبی‌هاست! 

واقعیت این است که هرچه زندگی مدرن‌تر می‌شود، روابط لایه‌های پنهان‌تر و پیچیده‌تری به خود می‌گیرند، آنقدر که حالا برای هر سطحی از روابط نامی وجود دارد. نام‌هایی که گاهی از فرط نامأنوسی با فرهنگ ما به شدت توی ذوق می‌زنند. ما دوست داریم اگر قرار است برای هر سطح و اتفاقی در رابطه اسم بگذاریم، آن اسم چیزی باشد که به ما نزدیک باشد. و از این بین واژه‌ی نابی یادمان آمد که در موج دنیای کات و بلاک و Ghosting رو به فراموشی است؛ قهر! 

قهر و دنیای پیچیده و منحصر به فردش! قهری که ما قرار است در این پرونده از آن صحبت کنیم قهر در فرهنگ ایرانی خودمان است. قهری که آدم‌ها شاید با هم حرف نزنند و حتی به هم نگاه نکنند اما هنوز دلشان به هم متمایل است. قهری که هنوز مِهر دارد و تمایل به آشتی. قهری که دلخوری است و نه دلزدگی. مثل همان ویدئوی کوتاه پشت صحنه‌ی فیلم «کپی برابر اصل» که کیارستمی دارد برای ژولیت بینوش توضیح می‌دهد که اینجا نباید عصبانی باشی و باید گله کنی و بینوش نمی‌داند گله چیست! و آن‌وقت کیارستمی برایش می‌گوید «گله توش عشق هست، مهربانی هست. عصبانیت در اون لحظه دیگه توش عشق و محبت دیده نمی‌شه. گله توش میل به آشتی هست. در عصبانیت میل به متارکه هست.»

امکان ندارد هر سال نزدیک بهار باشد و در گیرودار خانه‌تکانی‌های نوروزی از رادیو یا تلویزیون یا اطرافیان این مضمون به گوشمان نخورده باشد که «حالا که دارید خانه تکانی می‌کنید، دل‌ها را هم بتکانید از قهر و کین و دوباره آشتی را از سر بگیرید.» ما هم در میدان آزادی و در آستانه‌ی بهار تصمیم داریم پرونده قهر را باز کنیم. درست است که می‌خواهیم به قهر در دنیای ادبیات و سینما بپردازیم اما این بهانه‌ای است تا بگوییم قهر ما چیزی پر رمز و رازتر از بلاک و کات است. تا یکبار دیگر فهرست سیاه گوشیمان را بررسی کنیم و ببینیم همه‌ی آن نام‌ها مستحق بودن در آن فهرست هستند یا بعضی‌شان قهرهایی‌اند که می‌توانند در آستانه‌ی نوروز میل به آشتی کنند؟ 




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
اوایل سال 2018 بود که مجله‌ی بیزینس اینسایدر (Business Insider) مطلبی از یک کارشناس رابطه منتشر کرد که در آن 9 اصطلاح روابط مدرن را توضیح می‌داد. اصطلاحاتی چون Ghosting یعنی روح شدن طرف مقابل یا ناپدید شدن یا همان یک قطره آب شدن و در زمین فرو رفتن خودمان و Zombie-ing یعنی یکدفعه برگشتن همان روح آب شده که چیزی شبیه بازگشت زامبی‌هاست! 

قهری که ما قرار است در این پرونده از آن صحبت کنیم قهر در فرهنگ ایرانی خودمان است. قهری که آدم‌ها شاید با هم حرف نزنند و حتی به هم نگاه نکنند اما هنوز دلشان به هم متمایل است. قهری که هنوز مِهر دارد و تمایل به آشتی. قهری که دلخوری است و نه دلزدگی. مثل همان ویدئوی کوتاه پشت صحنه‌ی فیلم «کپی برابر اصل» که کیارستمی دارد برای ژولیت بینوش توضیح می‌دهد که اینجا نباید عصبانی باشی و باید گله کنی و بینوش نمی‌داند گله چیست! و آن‌وقت کیارستمی برایش می‌گوید «گله توش عشق هست، مهربانی هست. عصبانیت در اون لحظه دیگه توش عشق و محبت دیده نمی‌شه. گله توش میل به آشتی هست. در عصبانیت میل به متارکه هست.»

مطالب مرتبط