مجله میدان آزادی: بیش از هشت ماه از جنگ خونین غزه گذشته و وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه با صدور بیانیهای از افزایش شمار شهدای غزه به ۳۷ هزار و ۴۳۱ نفر خبر داد. هرچه میگذرد حجم عظیم جنایت متوقف نمیشود و هیولای جنگ سیری نمیپذیرد. اتکای جنایتکاران به عادیسازی جنایت و سکوت و بیتفاوتی آگاهانه یا ناآگاهانه مردم و نخبگان است. اما در این مطلب میخواهیم به گوشهای دیگر و کمتر گفتهشدهتر از جنایتهای رژیم اسرائیل علیه سرمایههای هنری و فرهنگی کل بشریت اشاره کنیم. این مطلب را به قلم خانم رضایی به طور اختصاصی در مجله میدان آزادی بخوانید:
«گذشته»، ما را شکل میدهد و حتی بیاطلاعترین افراد از تاریخ هم با این نظر موافق هستند. «ما» بدون یاد آوردن گذشته، نمیتوانیم بفهمیم که هستیم. منظور از ما در اینجا تنها زندگی خصوصی و فردی نیست بلکه «ما» به مفهوم اعتقاد به یک مبدأ و یک نسب مشترک است. به آن چیزی که «ملت» را میسازد و «مردم» و «شهروند یک خاک» بودن را. گذشته مهمترین چیزیست که به احساسات جمعی و امر ملی معنا میبخشد و «تاریخ» را میسازد. گذشته، ماده خام تاریخ است. تاریخی که میتواند از راه میراث معنوی و هم میراث مادی به نسلها منتقل شود. میراث مادی یعنی گنجینههای باستانی. گنجینههایی چون متون کهن، بناها، دستسازهها و یادبودها. حال اگر جنگی خانمانسوز و نابرابر اما اجتنابناپذیر دربگیرد تکلیف این آثار تاریخی و اموال فرهنگی که متعلق به تمام نسلهای بشر است چیست؟
گرچه ریشه توجه به قوانین بشردوستانه قدیمی است اما بیشتر بعد از ویرانیهای اسفبار جنگ جهانی دوم بود که اهمیت به اموال فرهنگی در جنگهای مسلحانه مورد توجه قرار گرفت و نتیجه آن تصویب قوانینی بود که تخریب اماکن تاریخی و جابجایی اموال فرهنگی را جنایتی ضد بشر اعلام کرد. جنایتی قابل پیگیرد قانونی.
یکی از جنگهای نابرابر و ویرانگری که از 7 اکتبر 2023 اخبار را تحت شعاع خود قرار داده است جنگ غزه است. اما غزه چیست و کجاست؟ غزه بندری باستانی با تخمین 5000 سال قدمت است. بندری که به علت موقعیت جغرافیایی همیشه از چشم طمع بیگانگان به خود زخم خورده است. امپراطوریهای کهن و بزرگی از جمله مصر و بعدها عثمانی و بریتانیا بر سر تصاحب این بندر جنگیدهاند و این بندر كه كنعانیها آن را بنا نهادند حکومت مصریها، مقدونیهایها، بیزانسیها، مغولان، عثمانیها و بریتانیا و حتی حمله ناپلئون بناپارت فرانسوی را به خود دیده است. حکومتهایی که هرکدام ردپایی در بافت و تمدن غزه در خود به جا گذاشتهاند. به علاوه اینکه تا قرن پانزدهم پیش از میلاد، غزه یکی از مهمترین محل اسکان هنرپروران بوده است. این موضوع به جز قرنها زندگی مسالمتآمیز قبطیان، مسلمانان، یهودیان و همه ادیان و اقوام در کنار هم و قرار گرفتن در میان تمدنهای مختلف یک دلیل جغرافیایی (استراتژیک) هم دارد: قرار گرفتن غزه در سواحل استراتژیک مدیترانه و بر مسیر تجاری اوراسیا به شمال آفریقا.
حالا چند سالی است که شرایط جوری رقم خورده که همه غزه را با محاصره و جنگ و این اواخر متاسفانه با نسلکشی به یاد میآورند. به جز جان چند ده هزار شهروند غزاوی و تخریب ساختمانها و محلههای مسکونی، تمام 42 موزه و موسسه فرهنگی و دانشگاهها و مراکز نگهداری آثار هنری و دستنوشتهها و اسناد کهن در بمباران و گلولهباران و انفجار کاملاً ویران شده و آثار ارزشمندی که داخل آنها نگهداری میشد نیز یا از بین رفته و یا قبل از تخریب به سرقت رفته است. این یعنی رژیم اسراییل به جز حیات فیزیکی مردم غزه، حیات فرهنگی آنها را هم نشانه رفته است. بنابراین برای مبارزه با پاک کردن حافظه تاریخی و فرهنگی و هنری مردمانی غنی، در این یادداشت قصد داریم تنها 10 اثر یا مرکز فرهنگی و هنری مهم غزه را که در نبرد 7 اکتبر بهعمد تخریب شدهاند معرفی کنیم:
1. کتابخانه و مسجد جامع العمری
یک معبد باستانی را تصور کنید که در دوره بیزانسی تبدیل به کلیسا میشود، و سپس در حوالی قرن هفتم میلادی و فتح مسلمانان، از آن به عنوان مسجد استفاده میشود. مسجدی که به خاطر خلیفه دوم، العمری نام گرفت. البته این پایان کاربری مسجد العمری نبود چون در جنگهای صلیبی و شکست مسلمانان این مسجد دوباره به کلیسا تبدیل شد. کلیسای سنت جان باپتیست. در نهایت در قرن سیزدهم میلادی دوباره این بنا به مسلمانان بازگردانده شد و مسجد ماند. سومین مسجد بزرگ فلسطین. مسجدی در قلب غزه با مساحت بیش از 4000 متر مربع که از چندین زلزله و جنگ از جمله حمله مغولان و جنگ جهانی اول جان سالم به در برد و تبدیل به نماد مقاومت در سختیها برای فلسطینیان شد. گلدستههای چندضلعی در بنای این مسجد گواه معماری ممالیک که پایتختش قاهره است میباشد. قاهره که بافت تاریخیاش هنوز از این معماری درخشان حکایت میکند.
اما کتابخانه مسجد العمری در قرنهای پیش مأمن چندین هزار نسخه خطی و چاپی بود. جنگهای صلیبی و بعد جنگ جهانی اول بیشتر این کتابخانه را از بین برد و تنها بخش کوچکی از آن را باقی گذاشت. کتابهای نفیس نیز علیرغم تلاش چندین چهره شاخص فرهنگی و دینی و شورای عالی اسلامی برای حفظ و مرمت و صحافی، عموماً در کتابخانههای مصر و کشورهای غربی پراکنده شدند. در نهایت در دسامبر 2023 مجموعه العمری با بمبارانی هدفمند کاملاً تخریب شد. مردم غزه در اعتراض به این تخریب، همچنان در ویرانههای مسجد العمری که نقش غیرقابل انکاری در خاطرات و کودکی و تربیت و مناسک دینی و زندگی آنها داشته نماز به جا میآورند.
2. کلیسای بیزانسی
بقایای این کلیسا و گورستان کنار آن نخست در اواخر قرن بیستم و هنگام حفاری زمین برای ساخت یک مرکز خرید آشکار شد. بعد از چند سال کشف و بازسازی، این کلیسا سال 2002 با حضور مسئولان حماس و اسقف ارشد منطقه افتتاح شد. کلیسای بیزانسی مربوط به 1500 سال پیش و دوران امپراطور تئودوسیوس دوم است. یعنی قرن ششم میلادی که اوج دوران ساخت کلیسا در این منطقه بود.
کلیسا سه راهرو شامل راهروی اصلی، راهروی میانی برای عبادت و راهروی غسل تعمید داشت. همچنین موزاییکهای نقاشی شده با مناظر و حیوانات و شکارگاه از ویژگی مهم این کلیسای 850 متر مربعی است. البته بخشی از این موزاییکها تخریب شده که به گفته باستانشناسان این تخریبها مربوط به رواج شمایل شکنی در مسیحیان در قرن هشتم است. این کلیسا که نشانگر قدمت مسیحیت در غزه بود و 24 امپراطور بیزانسی و 14 خلیفه مسلمان را به خود دیده بود در بمبارانهای بعد از هفتم اکتبر به شدت تخریب شد.
3. کلیسای سنت پورفیریوس
سنت پورفیریوس کشیش یونانی بود که از سال 395 پس از میلاد، اسقف غزه بود. اهمیت او از آنجاست که برای رواج مسیحیت و ملغی کردن بتپرستی در غزه بسیار تلاش کرد. به همین جهت در محل دفن او کلیسای ارتودکس سنت پورفیریوس بنا شد که تا امروز مکان اصلی برگزاری آداب و مراسمهای مسیحیان غزه است.
این کلیسا که از نظر قدمت سومین کلیسای جهان با تزییناتی چشمنواز و خیره کننده است، در جنگهای سالهای اخیر غزه محل پناه آوردن آوارگان بود تا اینکه در نبرد هفتم اکتبر بر اثر حملات عمدی ارتش اسراییل به مردم پناه گرفته در آن تا حد زیادی ویران شد.
4. حمام السمره
حمام در تمدنهای بزرگ با امور دینی چون غسل و طهارت پیوند دارد. شهر غزه هم به علت در میان تمدنها قرار گرفتن و هم به علت محل عبور مسافران و بازرگانان بودن، دارای حمامهای عمومی بوده که «حمام السامرا» یا السمره معروفترین آن است. السامرا یک حمام تاریخی است و نام آن برگرفته از اجتماع سامریان یهودی است. سنگهای این بنا مقاوم به رطوبت است و آبنمای هشت ضلعی آب سرد، سقف گنبدی شکل، حجرهها، حیاط، وان و اطاق دوش از اجزای آن است. سوخت آن عموما از هیزم تهیه میشد که به خاطر محاصره نوار غزه این سوخت تغییر میکرد. در طراحی این حمام از سیستم گرمایش از کف استفاده شده. کتیبه حمام السامرا مربوط به سال 1320 پس از میلاد است و در بخش قدیمی شهر غزه به نام زیتون واقع شده است.
این حمام طی قرنها به طور دورهای بازسازی میشد و ویژگی مهم آن این بود که موزه نبود بلکه حمامی بود که مردمان غزه از آن برای شستشو و ماساژ و امور درمانی و سرگرمی (گردشگری) استفاده میکردند و در کتابهای درسی دانشآموزان از آن به عنوان یکی از مهمترین آثار باستانی فلسطین نام برده میشود. از آنجا که غزه نبردهای زیادی را از سر گذرانده صاحبان این حمام اعتقاد دارند رونق حمام پس از جنگ و درگیری بیشتر است زیرا کمک به بهبود اوضاع روحی و جسمی مردم میکند. اما این حمام نتوانست پایان نبرد 7 اکتبر را ببیند تا دوباره آغوشش را برای غزاویها باز کند چون جنگندههای اسراییل بعد از چندین بار تلاش غیر مستقیم برای هدف قرار دادن حمام و اطراف آن، بالاخره مستقیماً آن را تخریب کردند.
5. مسجد سید الهاشم
شجره پیامبر اسلام به این ترتیب است: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف و مسجد الهاشم غزه پذیرای قبر هاشم، جد پیامبر است. کسی که در آخرین سفر تجاریاش به غزه درگذشت و همانجا دفن شد و غزه به همین خاطر غزه هاشمی یا غزةالهاشم نام گرفت. البته این مسجد از ابتدا شکل کنونی را که یک حیاط مربع روباز و چهار ایوان و سه نمازخانه است نداشت و این معماری را در دوره ممالیک به خود گرفت. دورهای که معماری و به خصوص ساختن مقبره و زیارتگاه برای بزرگان و صالحان در آن رونق داشت.
این مسجد چند گنبدی تک مناره که محل اقامه نماز جمعه نیز بود از سنگهای قدیمی متعلق به ساختمانهای باستانی و متروک ساخته شد. مسجد سیدالهاشم قبلاً دارای یک کتابخانه بزرگ و مدرسه علوم دینی بود که قسمتهای زیادی از آن در حملات آلمانیها در جنگ جهانی اول تخریب شد و با این حال شورای عالی اسلامی در سال 1926 میلادی آن را بازسازی کرد اما سرانجام مسجد سید الهاشم هم در بمبارانهای اسراییل در سال 2023 آسیب عمیق دید.
6. خانه تاریخی السقا
این خانه 400 ساله 700 متری خانه یک بازرگان به نام احمد السقا بوده است. این بنا که درمحله شجاعیه در شرق شهر غزه واقع شده در قرن۱۷ پس از میلاد (سال ۱۶۶۱) توسط احمد السقا که یکی از بازرگانان بزرگ در آن زمان بود، ساخته شد. ریشه خانوادگی احمد السقا به عربستان و عقیل بن ابیطالب برادر امام علی علیهالسلام میرسد.
حیاط خانه دارای کاشیهای مرمر و دو چاه است و در وسط حیاط ، دو پلکان وجود دارد که به اتاقهایی با طاق نیمه گنبدی منتهی میشود. در اصلی دو متر طول دارد و به شکل زاویه راست و تاریک شده است تا حریم خصوصی افراد خانه حفظ شود. ایوان و اتاقهای نشیمن و برای پذیرایی از مهمانان که عموما بازرگان بودند استفاده میشد. این خانه از سه نوع سنگ ماسه سنگ، سنگ اورشلیم و مرمر (از سنگها و ستونهای رومی قدیمی) بنا شد. جنس سفالی سقف خانه نیز باعث گرم نگه داشتن آن در زمستان و خنکیاش در تابستان میشد. کتیبههای موجود در خانه، کتیبههای هنری هندسی است که در خانههای قدیمی غزه تکرار شده و این یعنی کتیبهها احتمالاً توسط یک هنرمند انجام شده است.
خانه تاریخی السقا که اولین انجمن اقتصادی در فلسطین شناخته میشد چون بزرگترین خانه منطقه بود تا همین 100 سال پیش مکانی برای برگزاری عزا و عروسیها به شمار میرفت. این خانه در اواخر 2023 و در حملات هوایی ارتش رژیم اسراییل نابود شد.
7. دانشگاه الاسرا و موزه ملی
دانشگاه الاسراء یک دانشگاه فلسطینی است که در سال 2014 تأسیس شده است. این دانشگاه معتبر که عضو انجمن دانشگاههای عربی، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی جهان اسلام، فدراسیون دانشگاههای جهان اسلام، اتحادیه جهانی مؤسسات علمی و اتحادیه بینالمللی دانشگاهها است دارای ساختمانهای متعددی بود. ساختمان بیمارستان دانشگاه، ساختمانهای آزمایشگاه پزشکی، پرستاری و مهندسی، ساختمان کافه تریا، ساختمانهای مورد استفاده برای آموزش رسانهها، سالن دادگاه دانشکده حقوق، سالنهای فارغالتحصیلی و مسجد دانشگاه. علاوه بر این موزه ملی الاسراء را هم که شامل حدود 3500 شیء کمیاب از 4000 سال قبل از میلاد مسیح تا قرن معاصر بود در این دانشگاه قرار داشت. این موزه مجموعهای کمیاب و متمایز از جمله سلاحهای نظامی، کلاهخود و سپر مربوط به دوران روم، ممالیک، ایوبیان و صلیبیان را در خود جا داده بود. همچنین برخی وسایل زندگی بسیار قدیمی از جمله دستگاه پرس روغن زیتون مربوط به دوران رومی، تخته خرمنکوب، ظروف گرانبها گاه با مهر عثمانی، گاوآهن چوبی، سفال، سکه، چراغهای روشنایی با سوخت روغن زیتون، جعبه یا محمل عروس، زیورآلات زنانه و لباسهای سنتی گلدوزی فلسطینی که زنان قبل از روز نکبت استفاده میکردند برخی دیگر از اشیای گرانبهای این موزه بودند.
این دانشگاه در طول نبرد طوفان الاقصی و اشغال غزه اعلام کرد که ارتش اسراییل از ساختمان اصلی دانشگاه به مدت 70 روز به عنوان مقر نظامی استفاده کرده است. سپس هنگام خروج و برای سرپوش گذاشتن بر غارت اشیای ارزشمند آن در ژانویه 2024، ساختمان را بمبگذاری و منفجر کرده است.
در پی انفجار این دانشگاه و موزه، بالاکریشنان راجاگوپال گزارشگر ویژه سازمان ملل عنوان کرد: تخریب سیستماتیک مدارس و دانشگاهها در غزه، به جوامع آسیب میزند. از اینرو باید جنایت بینالمللی جدیدی به نام «آموزشکُشی یا کشتن دانش» به فهرست جرمهای قوانین بینالمللی افزوده شود.
8. قصر پاشا
افسانهها میگویند در قرن سیزدهم میلادی یکی از سلاطین دوره ممالیک برای همسری که در غزه با او ازدواج کرده بود قصر الباشا یا کاخ پاشا را که بنایی است قلعه مانند با معماری عثمانی ساخت. سلطان بایبارس یا بیبرس. این کاخ پابرجا بود تا قرن هفدهم که یک فرماندار عثمانی از ترکیه آن را به خانه خود تبدیل کرد. در زمان قیمومیت انگلیس بر فلسطین، کاخ پاشا تبدیل به مرکز فرماندهی پلیس شد. در زمان تجزیه فلسطین و حاکمیت مصر بر غزه (1948-1967) کاخ پاشا به مدرسه دخترانه «شاهزاده فریال» (به نام دختر ملک فاروق) تبدیل شد. پس از انقلاب 23 جولای 1952 و در زمان حکومت جمال عبدالناصر، نام مدرسه به مدرسه متوسطه دخترانه «فاطمه الزهرا» تغییر یافت. در سال 2000 میلادی که فلسطینیان مدیریت قصر پاشا را به دست گرفتند، از آن به عنوان موزه باستان شناسی غزه استفاده شد.
پس از تبدیل کاخ به موزه پنج سرا برای نمایش مجموعههای باستان شناسی از جمله سکه، ابزار سفالی، کوزههای مسی، قطعات برنزی و آهنی اختصاص یافت. چیدمان اشیای هر سرا بر اساس دورههای تاریخی بود: روم، بیزانس، زیورآلات زنانه در تمام دورانها، نمایش سنگها و ستونها و تاجهای عظیم وآخرین آن حاوی باقی آثار باستانی بود.
این کاخ 700 ساله از دو ساختمان و یک باغ در بین تشکیل شده بود. دو ساختمان مردانه و زنانه (سلاملک و حرملک) از شاخصههای معماری عثمانی است. نمای دو ساختمان و لنگه ورودی آنها با اشکال مختلف بشقاب، ستاره، مقرنس و تزئینات گل اسلیمی مانند «بوته سنبله» و تزئینات هندسی به ویژه شش ضلعیها و هشت ضلعیها تزئین شده بود.
قصر پاشا که معماری شاخص و منحصر به فرد مرتبط با فلسفه اسلامی داشت در بمباران جنگندههای اسراییلی بعد از نبرد هفتم اکتبر ویرانه شد.
9. صومعه هیلاریوس یا تل ام عامر
صومعه مجموعهای از بناها برای زندگی و عبادت راهبان زن و مرد است و از این لحاظ که میتواند شامل کلیسا، محل دفن، خوابگاه، استراحتگاه مسافران، آشپزخانه و ... باشد با کلیسا متفاوت است. به اعتقاد مسیحیان غزه، صومعه تل ام عامر یا هیلاریوس در قرن چهارم میلادی زادگاه قدیس هیلاریوس یا سنت هیلاریون از نخستین راهبان مسیحی است. هیلاریوس که اصالتی فلسطینی – سوری داشت به خاطر تهدیدات و ظلم و ستم رومیان بتپرست و مخالف آنها با مسیحیت گریخت. او از نخستین کسانی بود که پیرو مشی رهبانیت یا کنارهگیری از زندگی دنیایی شد. این صومعه تا قرنها محل توقف مسافرانی بود که در مسیر مصر و بینالنهرین و شامات و فلسطین در تردد بودند.
صومعه سنت هیلاریوس شامل محوطه کلیساها و معابد، محوطه حمامها، محوطه هتل، و حوض غسل تعمید، سرداب و یک گورستان و مقبره تشکیل شده است و با 245 راهرو و تالار و اتاق و حدود 5/2 هکتار مساحت از بزرگترین صومعهها به شمار میرود.
طبق اسناد تاریخی سنت هیلاریوس که متولد غزه بود و با رهبانیت در مصر آشنا شده بود، در قبرس میمیرد و شاگردانش بعدها مقبره او را به این مکان منتقل میکنند که بقایای تابوت مرمرین سبک رومی آن هنوز وجود داشت تا اینکه این مجموعه در نوامبر 2023 توسط نیروی هوایی اسراییل ویران شد. پیش از این یونسکو تل ام عامر یا صومعه سنت هیلاریوس را مکانی با «اولویت بالا» برای نگهداری اعلام کرده بود.
10. مدرسه کمالیه
ایوبیان پس از به دست گرفتن زمام قدرت، می خواستند آموزه های اسلامی اهل سنت را گسترش دهند، بنابراین شروع به ساختن مدارسی کردند که سکویی برای آنها باشد. ابوالفتح ناصرالدين محمد بن الملك العادل سيف الدين ایوبی معروف به ملک کامل، پنجمین حاکم ایوبی در سال 1237 میلادی مدرسهای را ساخت که مأمن دانشآموزان، فقرا، بازرگانان و مسافران بین شام و مصر بود. این بنا از مهمترین شواهد معماری ایوبیان است؛ معماری با حداقل تزیینات که ناشی از دلمشغولی این سلسله به جنگ بود.
این بنای دو طبقه در سال 1930 توسط شهردار وقت غزه تبدیل به مدرسه دخترانه شد. مدرسه کمالیه (یا کمیلیه) تقریباً تنها بازمانده مدارس تاریخی در نوار غزه بود که شاهد نبردهای بزرگی از جمله جنگهای صلیبی و نبرد مسلمانان با مغولها را به خود دید اما در موشکباران محله زیتون در جنگ اخیر غزه تخریب شد. هنوز هم هستند زنان سالخورده غزاوی که با رد شدن از درب این مدرسه عنوان میکنند در کمالیه درس خواندهاند.
در پایان به چند نکته مهم درباره ویژگیهای حیات فرهنگی و تاریخی در غزه اشاره میکنیم:
یک، تعداد آثار تاریخی و باستانی غزه به اندازه وجب به وجب مساحت آن است. بارها و بارها و بارها اشخاص با کمی خاکبرداری در کف حیاط خانه یا یک خیابان یا هر مکان دیگری به یک سایت باستانی مهم رسیدهاند اما به علت اینکه غزه بالاترین تراکم جمعیت و از طرفی مشکلات اقتصادی و محاصره را تجربه میکند و به شدت به زمین نیازمند است، بسیاری از این اکتشافات نادیده گرفته شده و ساختمانهای جدید بر روی آن بنا شدند و یا ساکنان محل کشف بنای باستانی جای دیگری برای رفتن ندارند و به زندگی خود در همانجا ادامه میدهند. و شاید در این بمباران و موشکباران دهشتناک، بهترین مکان برای آثار باستانی کشف نشده، همان زیر خاک ماندن باشد.
دو، تعداد مراکز تخریب شده فرهنگی در غزه بیشمار است اما به علت ادامهدار شدن جنگ و هم شهادت بسیاری از افراد وابسته به این سوژه مانند استادان تاریخ، مسئولین بایگانی، هنرمندان، باستانشناسان، صاحبان کلکسیونهای شخصی، کتابداران و .... ، فعلاً آمار بسیار دقیقی از ویرانیهای مراکز مهم فرهنگی و تاریخی غزه در دسترس نیست.
سه، هدف اسراییل از تخریب و سرقت تمام آثار هنری و تاریخی و مکانهای فرهنگی غزه به جز پاک کردن هویت (در نتیجه قطع ارتباط انسان با مکان)، فشار به هنرمندان و روشنفکران و فرهیختگان غزاوی برای مهاجرت و آوارگی است.
چهار، برخی استادان تاریخ در غزه ادعا دارند حدود 70 درصد آثار باستانی غزه توسط دلالها و باندهای فراوان عتیقه به سرقت رفته و در موزه راکفلر اسراییل قرار دارد. البته سرقت آثار تاریخی فلسطینیان (یا خرید آنها به قیمت مضحک) به همان قرن بیستم و تولد رژیم اسراییل برمیگردد. این موضوع به جز نبرد مسلحانه، یک نبرد فرهنگی را ایجاد کرده که فلسطینیان اکنون با تمام توان در مقابل جریان چندین ساله و ادامهدار انتساب آثار تاریخی فلسطینی و اسلامی به اسراییل و یهودیت میجنگند. نبردی که حاصلش به وجود آمدن انواع خانه موزههای خصوصی شده است که در غزه میتوان از خانه موزه مروان شهوان، نجار فلسطینی مثال زد که بیش از 30 سال تمام توانش را برای خرید میراث مادی فلسطین و به خصوص غزه گذاشت.
پنج، غزه اولین و تنها سرزمینی نیست که آثار تاریخی و مراکز فرهنگیاش را از دست میدهد اما در جنگ غزه (یا فلسطین و رژیم اسراییل) تاکتیک اسراییلی همیشه مبنی بر سرقت یا انهدام دقیق تمام میراث فرهنگی فلسطینیان است. شاید بد نباشد حالا که تمام اعتراضات و اعتصابات و بایکوتها و تولید محتوا در رسانهها ذرهای پیشروی جنایتکارانه دولت اسراییل را متوقف نکرده است، دیگر همه به پیگیری راههای حقوقی برای محکومیت این رژیم فکر کنند. البته که قوانین اینچنینی هیچگاه برای این رژیم بازدارنده نبودهاند اما شاید پیگیری حقوقی، حداقل برای ثبت در تاریخ مهم باشد. تاریخی که اگر روایت نشود به شبه تاریخی دروغین تبدیل میشود.