یکشنبه 10 فروردین 1404 / خواندن: 20 دقیقه
به مناسبت تولد نقاش معروف هلندی

فهرست: بهترین نقاشی های ونسان ونگوگ

سخن از قدیسی نیست که کلامش حجت و منش و زندگی‌اش الگوست؛ سخن از نقاشی ا‌ست که رنگ‌ها به او الهام می‌شود و ابدیت را با قلم‌موی زوال‌پذیرش به تصویر می‌کشد. نقاشی بنام که در سراسر عمرش از بدنامی نمی‌هراسد و به گمنامی تن می‌دهد. «وینسنت ون‌گوگ»، آن نقاش زاده‌ی روستایی در هلند است که در آستانه‌ی سی‌سالگی رنگ‌ها را به‌جای حروف و قلم‌مو را به‌جای قلم برگزید تا روی بوم، که صفحه‌ی سفید کاغذ نبود، سکوت‌هایش را بلندتر از همیشه فریاد بزند.

5
فهرست: بهترین نقاشی های ونسان ونگوگ

مجله میدان آزادی: امروز 30 مارس سالروز تولد ونسان ون‌گوگ از نقاشان سرشناس هلندی است. به همین بهانه 10 نقاشی برتر او را به انتخاب و با مقدمه نیلوفر بختیاری بخوانید:


دروازه‌ای به ابدیت: مروری بر ده شاهکار هنری از ون‌گوگ

«همیشه شعر را مؤثرتر و شورانگیزتر از نقاشی می‌دانستم... اما از آنجایی که نقاش هیچ حرفی نمی‌زند و پیوسته ساکت است، نقاشی را برتر از شعر می‌دانم.»

سخن از قدیسی نیست که کلامش حجت و منش و زندگی‌اش الگوست؛ سخن از نقاشی ا‌ست که رنگ‌ها به او الهام می‌شود و ابدیت را با قلم‌موی زوال‌پذیرش به تصویر می‌کشد. نقاشی بنام که در سراسر عمرش از بدنامی نمی‌هراسد و به گمنامی تن می‌دهد. «وینسنت ون‌گوگ»، آن نقاش زاده‌ی روستایی در هلند است که در آستانه‌ی سی‌سالگی رنگ‌ها را به‌جای حروف و قلم‌مو را به‌جای قلم برگزید تا روی بوم، که صفحه‌ی سفید کاغذ نبود، سکوت‌هایش را بلندتر از همیشه فریاد بزند.

ون‌گوگ در ۳۰ مارس ۱۸۵۳ در دهکده‌ای در هلند زاده شد. او بعد از تجربه‌های عاطفی و شغلی نافرجام به نقاشی پناه آورد و در کمتر از ده سال، صدها تابلو کشید که امروز بسیاری از این آثار به نماد هنر مدرن تبدیل شده‌اند. هرچند با وجود نبوغش، تا پایان عمر، برای مخارج زندگی و حتی خرید رنگ روغن و وسایل نقاشی از برادرش تئو کمک می‌گرفت و جز تعداد اندکی از تابلوهایش، آن هم به بهایی بسیار ناچیز، به فروش نرفت. سرانجام در سال ۱۸۸۸، بعد از یک فروپاشی‌ روانی، یکی از گوش‌های خود را برید و دو سال بعد، در ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰، در سن سی و هفت‌سالگی، بر اثر جراحت گلوله‌ به جهان رنگ‌ها پیوست. برخی معتقدند مرگ او به قصد فداکاری و میانجی‌گری میان دعوای دو مرد جوان در نزدیکی محل اقامت او رخ داده و بعضی هم آن را مرگ خودخواسته می‌دانند.


«ونسان ون‌گوگ»، نقاش هلندی


نقاشی به سبک ون‌گوگ

ون‌گوگ را باید از پیشگامان پست‌امپرسیونیسم دانست. با وجود این‌‌، او در آثارش به‌نوعی وامدار امپرسیونیست‌ها نیز هست. او تحت تأثیر نقاشانی چون «کلود مونه» و «ژرژ سورا» قرار داشت و از سبک نقاشی‌های ژاپنی هم به‌حد کافی الهام گرفت. با این ‌حال در آثارش از قواعد نقاشی‌های امپرسیونیستی فراتر رفته و در عین آنکه به رنگ و نور توجه دارد، عواطف درونی خود را به توصیف منفعلانه‌ی عالم خارج ترجیح می‌دهد. ون‌گوگ اغلب در نقاشی‌هایش به طبیعت توجه دارد و از رنگ‌های زنده و متضاد استفاده می‌کند؛ چنان‌که گویی هر رنگ را سفیری برای بیان حالتی درونی می‌داند. در کنار این ویژگی‌ها ایجاد ضربات محسوس قلم‌مو پویایی خاصی به آثارش بخشیده که در سبک نقاشان پیش از او به این شکل وجود ندارد.

خوشبختانه نامه‌هایی که از او به برادرش «تئو» و برخی نقاشان و نزدیکان او به جا مانده، بسیاری از ابعاد پنهان آثار ون‌گوگ و ویژگی‌های شخصیتش را برای مخاطبان امروز روشن می‌کند. این نامه‌ها بین سال‌های ۱۸۷۲ تا ۱۸۹۰ نوشته شده‌ و بیانگر ایمان، پشتکار عجیب، گره‌های روانی و عشق بی‌حد و حصر او به نقاشی است.

در ادامه، مروری بر ده شاهکار برتر ون‌گوگ خواهیم داشت؛ آثاری که این روزها به‌لطف تب و تاب فضای مجازی و کسب و کارهای هنری به چشم‌تان آشنا هستند؛ با این تفاوت که در این مجال سفری کوتاه به دنیای پر رمز و راز هر نقاشی خواهیم داشت.
 


تابلوی «شب پرستاره»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


1- شب پرستاره (The Starry Night) 

محل نگهداری: موزه‌ی هنر مدرن در نیویورک

ون‌گوگ این نقاشی را در سال ۱۸۸۹ در دوران بستری شدنش در بیمارستان روانی سن‌ رمی کشید. اثری که امروز مشهورترین نقاشی او و نمونه‌ی مهمی از سبک پست‌امپرسیونیسم است. حالت چرخشی و رد محسوس قلم‌مو در طرح آسمان، ماه و ستارگان درخشان در کنار ترسیم دهکده‌ای در دوردست از عناصری هستند که جهان ذهنی او را به نمایش می‌گذارند. 

او در سال ۱۸۸۸، در نامه‌ای به «امیل برنارد» از ایده‌ی کشیدن این نقاشی سخن گفته و بعد از بیان نقل قولی از یک کتاب، بخشی از راز خلق این اثر را فاش کرده است: «بهترین آثار هنری آن‌هایی‌اند که شخص در ذهن می‌پروراند، هنگام کشیدن پیپ یا در لحظات آرامش بر تختخواب، آرزوی ساختن‌شان را دارد، اما هرگز آن‌ها را نمی‌سازد.» با این‌ حال، حتی اگر انسان خود را در برابر شکوه و تکامل طبیعت ناتوان و کوچک ببیند، باید عزمش را جزم کند و برای تجسم زیبایی‌های آن، به خلق اثر بپردازد.

برخی تحلیل‌گران «شب پر ستاره» را نمایانگر حال روحی پریشان ون‌گوگ در آن بازه‌ی زمانی می‌دانند. هرچند به نظر می‌رسد شور زندگی و نوعی پویایی و به وجد آمدگی در «شب پرستاره» به‌وضوح پیداست. هنرپژوهان از رازهای این اثر بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. از جزئیات نجومی و تطابق جایگاه ستارگان با واقعیت تا هارمونی و ترکیب رنگ‌ها. بنابراین می‌توان گفت از «شب پرستاره» به تعداد ستارگان آسمان معناهای رنگارنگی آفریده شده است.
 


تابلوی «گل‌های آفتابگردان»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


2- گل‌های آفتابگردان (Sunflowers)

محل نگهداری: نسخه‌های گوناگون گل‌های آفتابگردان در موزه‌‌های نگارخانه‌ی ملی لندن، موزه‌ی ون‌گوگ در آمستردام و موزه‌ی هنر فیلادلفیا نگهداری می‌شود.

مجموعه‌ تابلوهای «گل‌های آفتابگردان» با رنگ‌های روشن و پرامید حالتی از ناپایداری را به بیننده منتقل می‌کنند. با دیدن این تابلوها می‌توان تعبیر زوال زیبای گل‌ها از فروغ فرخزاد را تجسم کرد. جالب اینکه ون‌گوگ این آثار را در سال ۱۸۸۸ به انگیزه‌ی آراستن دیوار اتاق مشترکش با دوست و نقاش هم‌عصر خود «گوگن» ساخته بود و در نامه به برادرش تئو به‌وضوح به این موضوع اشاره کرده است:

«با همان حرص و ولعی که مردان مارسی (متولد ماه مارس؟) غذا را می‌بلعند، سرگرم کار هستم و از گل‌های آفتابگردان نقاشی می‌کنم. اکنون در حال کار بر روی سه تابلو هستم:

۱- سه گل بزرگ؛ یکی پژمرده و دیگری غنچه‌زده؛ بر زمینه‌ی آبی سلطنتی
۲- سه گل دیگر؛ همان ترکیب قبلی با زمینه‌ی آبی سلطنتی 
۳- دوازده گل و غنچه در گلدانی زرد، با پس‌زمینه‌ای روشن.»

در ادامه درباره‌ی جرقه‌ی اولیه‌ی ایده‌ی این نقاشی به تئو گفته است: «چنان‌که می‌دانی، نزدیک مغازه‌ات، رستورانی هست که دکوری شگفت‌انگیز از گل‌ها دارد. من همیشه گل آفتابگردان بزرگی را که در ویترین آن رستوران قرار دارد، به یاد می‌آورم... .»

در نامه‌ای دیگر نیز نوشته است: «تئوی عزیزم! با همین پست، طرحی از کافه شب را برایت فرستادم. دیروز مشغول مرتب کردن خانه بودم. دیوارهای سفید اتاقی را که تو یا گوگن در آن زندگی خواهید کرد، اگر بیاید، با تابلوهای بزرگ و زردرنگ گل‌های آفتابگردان خواهیم آراست.»
 


تابلوی «تراس کافه در شب»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


3- تراس کافه در شب (Café Terrace at Night)

محل نگهداری: موزه‌ی کرولر مولر در هلند

ون‌گوگ این اثر را که در سال ۱۸۸۸ کشیده و در آن از رنگ‌های درخشان و نورپردازی ویژه‌ای بهره برده است. بسیاری این تابلو را مقدمه‌ی آفرینش تابلوی «شب پرستاره» می‌دانند. او در «تراس کافه در شب» به‌جای استفاده از رنگ‌های تیره و ترسیم فضایی تاریک، با ترکیب رنگ‌های زرد، آبی و نارنجی فضایی هیجان‌انگیز، رؤیایی و جذاب را به وجود آورده است. البته انگیزه‌ی کشیدن این نقاشی در یکی از نامه‌هایش کمی متفاوت از برخی برداشت‌ها به نظر می‌رسد:

«در این تابلو، می‌خواستم این مفهوم را بیان کنم که کافه‌ها می‌توانند بستری برای جنون، انزوا یا حتی جرم باشند. برای نمایش این حس، از تضادهای رنگی استفاده کردم؛ رنگ‌های پرشور و درخشان مانند سرخ جگری، شرابی تیره... این رنگ‌ها محیط پرالتهاب کافه و درد و رنج پنهانی آن را مجسم می‌کنند.»
 


تابلوی «سلف‌پرتره با گوش بریده»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


4- سلف‌پرتره با گوش بریده (Self-portrait with Bandaged Ear)

محل نگهداری: گالری کورتولد لندن

پس از یک فروپاشی روانی و مشاجره‌ای تلخ با «پل گوگن»، ون‌گوگ دست به اقدامی می‌زند که تا امروز نیز بحث‌برانگیز است. او گوش چپ خود را می‌برد و طبق برخی گفته‌ها، آن را به زنی فقیر، که ناچار به پیشخدمتی کردن در خانه‌های بدنام بود، هدیه می‌دهد. بعد از این اتفاق ون‌گوگ برای مداوا به بیمارستان منتقل می‌شود و به‌خاطر وخامت حال روحی‌اش او را در بیمارستان روانی بستری می‌کنند. تا سال‌ها هویت زنی که گوش ونگوگ به او هدیه داده شد، پنهان باقی ماند، اما امروز شواهدی می‌گوید نام آن زن «گابریله» بوده است. 

در این سلف‌پرتره، چهره‌ی خسته و رنج‌کشیده‌ی نقاش به چشم می‌خورد. رنگ سبز و زرد پس‌زمینه‌، در کنار نگاه عمیق و در عین حال حالت تسلیم‌شده‌ی او، بیانگر آرامش پس از طوفان است؛ آرامشی تاریک و توأم با اضطراب و رنج.
 


تابلوی «اتاق خواب»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


5- اتاق خواب (The Bedroom) 

محل نگهداری: نسخه‌های گوناگون این تابلو در سه موزه نگهداری می‌شود. نسخه‌ی اصلی در موزه‌ی ون‌گوگ در آمستردام است و دو نسخه‌ی دیگر در مؤسسه‌ی هنر شیکاگو و موزه‌ی اورسی در پاریس.

تابلوی اتاق خواب مثل بسیاری از آثار سال‌های پایانی زندگی ون‌گوگ، در سبک پست‌امپرسیونیسم ترسیم شده. مفسران معتقدند پرسپکتیو عمداً نادرست این اثر و استفاده از خطوط کج، می‌تواند بیانگر بی‌قراری و بی‌ثباتی ذهن نقاش باشد. به‌علاوه این ویژگی به‌دلیل توجه او به حفظ کودکانگی فرم نقاشی‌هایش کاملاً قابل درک است. برخی هم این نقاشی را نوعی «خودنگاره‌ی غیرمستقیم» او دانسته‌اند و معتقدند اشیای اتاق می‌تواند بازتابی از شخصیت نقاش باشد.

ونگوگ در سال ۱۸۸۸ در نامه‌ای به تئو پیرامون این اثر گفته است: «امروز این اثر را از نو ساختم. خستگی چشم‌هایم هنوز بر جای مانده، اما ایده‌های تازه‌ای دارم که طرح آن را برایت می‌فرستم. اندازه‌ی تابلو ۳۰ است. این بار از اتاق خوابم نقاشی کردم. هدف اصلی این اثر، حل مسئله‌ی رنگی است که بتواند با سادگی و روانی، فضایی آرام و تسکین‌بخش را به تصویر بکشد. بیننده‌ی این تابلو باید احساس آرامش کند و حتی حالتی رؤیایی و خیال‌انگیز را تجربه کند.»

او در ادامه می‌گوید که قصد دارد تمام روز را صرف این تابلو کند و سایه‌روشن‌های آن را طوری تنظیم کرده که ترکیب رنگی آزاد و هماهنگ، حالتی شبیه به گراورهای رنگی روی چوب ایجاد کند. 
 


تابلوی «سیب‌زمینی‌خورها»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


6- سیب‌زمینی‌خورها (The Potato Eaters)

محل نگهداری: نسخه‌ی اصلی در موزه‌ی ون‌گوگ واقع در آمستردام نگهداری می‌شود و نسخه‌ی دوم در موزه‌ی کرولر-مولر هلند قرار دارد.

تابلوی «سیب‌زمینی‌خورها» یکی از مهم‌ترین آثار ون‌گوگ است که در سال ۱۸۸۵ خلق شد و نسبت به آثار بعدی او حالت واقع‌گرایانه‌تری دارد. برخی مفسران این تابلو را تحت تأثیر آثار «ژان فرانسوا میله»، نقاش فرانسوی، می‌دانند. به‌علاوه این نقاشی توجه هنرمند به نمایش واقع‌گرایانه‌ی زندگی طبقه‌ی کارگر و روستاییان را نشان می‌دهد. در «سیب‌زمینی‌خورها» رنگ‌های تیره و خاکی مانند قهوه‌ای، سبز و خاکستری، فضای سرد و تاریک زندگی طبقه‌ی فقیر به‌وضوح به تصویر کشیده شده. به‌علاوه، در برخی تحلیل‌ها از نور کم‌جان چراغ نفتی در مرکز تابلو که چهره‌های افراد را روشن کرده به‌عنوان نشانه‌ای از حس همدلی یاد شده است. در مجموع، چهره‌های خشن و زحمت‌کش روستاییان فضایی رئالیستی و تأثیرگذار را ترسیم می‌کند.
 

«تابلوی «گندم‌زار با کلاغ‌ها»، اثر «ونسان ون‌گوگ

 

7- گندم‌زار با کلاغ‌ها (Wheatfield with Crows) 

محل نگهداری: موزه‌ی ون‌گوگ در آمستردام

این اثر در ۱۸۹۰ خلق شده و یکی از آخرین نقاشی‌های ون‌گوگ پیش از مرگ اوست. در نقاشی گندم‌زاری را می‌بینیم که در زیر آسمانی تیره و طوفانی قرار دارد و پرواز کلاغ‌های سیاه در آن اضطراب و غمی مبهم و فضایی سنگین را منتقل می‌کند. بعضی تفسیرگران این اثر را پیش‌درآمدی بر مرگ ون‌گوگ می‌دانند و بعضی حالت آسمان و مزرعه‌ی نقاشی را به جنون و فروپاشی روانی او نسبت می‌دهند. برخی هم به کلاغ‌ها به‌عنوان نماد بدشگونی و نگون‌بختی توجه داشته‌اند و آسمان توفانی مزرعه‌ی پرآشوب را نمود زندگی شخصی شاعر می‌دانند.
 


تابلوی «مزرعه‌ی گندم با سروها»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


8- مزرعه‌ی گندم با سروها (Wheatfield with Cypresses) 

محل نگهداری: نسخه‌ی اصلی در موزه‌ی متروپولیتن نیویورک و نسخه‌ی دیگر در مؤسسه‌ی هنر شیکاگو است.

این تابلو در سال ۱۸۸۹، در دوره‌ی اقامت ون‌گوگ در بیمارستان روانی سن رمی ترسیم شده و از منظری با تابلوی «شب پرستاره» مشابهت‌هایی دارد. سروهای بلند و تیره، با گندم‌زارهای طلایی و آسمانی که با ابرهای چرخان پوشیده شده، ترکیبی از آرامش و هیجان توأمان را به نمایش گذاشته. به‌علاوه برخی تحلیل‌گران سروهای تیره را در تابلوهای ون‌گوگ نماد پویایی و معنویت می‌دانند. رنگ‌های غالب این اثر زرد طلایی، سبز عمیق، آبی فیروزه‌ای و سفید است که در کنار هم تضاد و در عین حال هارمونی ایجاد کرده‌اند.
 


تابلوی «شکوفه‌های بادام»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


9- شکوفه‌های بادام (Almond Blossoms) 

محل نگهداری: موزه‌ی ون‌گوگ در آمستردام

این نقاشی از لطیف‌ترین و شاعرانه‌ترین آثار ون‌گوگ است که به‌مناسبت تولد برادرزاده‌اش خلق شده. ون‌گوگ در این اثر با الهام از هنر ژاپنی و نوعی تکنیک چاپ به ترکیب‌بندی ویژه‌ای دست یافته است. پس‌زمینه‌ی آبی آسمانی، در تضاد با شکوفه‌های سفید و صورتی بادام، حس تازگی و آرامش را منتقل می‌کند. در عین حال شکوفه‌های بهاری نمادی از امید و زندگی دوباره‌اند.
 


تابلوی «بر دروازه‌ی ابدیت»، اثر «ونسان ون‌گوگ»


10- بر دروازه‌ی ابدیت (At Eternity’s Gate) 

محل نگهداری: موزه‌ی کرولر مولر در هلند

این اثر حدود دو ماه پیش از مرگ نقاش کشیده شده و نسخه‌ی چاپ سنگی آن در موزه‌ی هنرهای معاصر ایران نگهداری می‌شود. در تابلوی «بر دروازه‌ی ابدیت» مرد سالخورده‌ای را می‌بینیم که روی یک صندلی به حالت خمیده نشسته و سرش را در میان دستانش فرو برده است. حالت مرد تصویری از اندوه، استیصال و ترس را منتقل می‌کند. برای ایجاد فضای ناآرام درونی سوژه از رنگ آبی، خاکستری و قهوه‌ای استفاده شده که در مجموع حس درماندگی را منتقل می‌کند. برخی این اثر را بازتاب حالات روحی ون‌گوگ در اواخر زندگی‌اش دانسته‌اند.

این فهرست را با تأملی بر جمله‌ی آغازین یادداشت به پایان می‌برم. ون‌گوگ در نامه‌ای به برادرش تئو نوشته است: 

«گرچه اغلب حالت عصیان و اعتراض به خود می‌گیرم، ولی قلبم چون آهنگ دلنواز موسیقی، ساکت و آرام است»

برای خطیب بودن، شعر سرودن و داستان‌سرایی دست‌کم باید با صدا حرف زد و کلمات را به زبان آورد، اما برای نقاش بودن می‌توان تا ابد سکوت کرد و از حقیقت گفت. البته که وینسنت ون‌گوگ راه دوم را انتخاب کرد.


منبع

نامه‌های ون‌گوگ، ترجمه رضا فروزی




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
ون‌گوگ را باید از پیشگامان پست‌امپرسیونیسم دانست. با وجود این‌‌، او در آثارش به‌نوعی وامدار امپرسیونیست‌ها نیز هست. او تحت تأثیر نقاشانی چون «کلود مونه» و «ژرژ سورا» قرار داشت و از سبک نقاشی‌های ژاپنی هم به‌حد کافی الهام گرفت. با این ‌حال در آثارش از قواعد نقاشی‌های امپرسیونیستی فراتر رفته و در عین آنکه به رنگ و نور توجه دارد، عواطف درونی خود را به توصیف منفعلانه‌ی عالم خارج ترجیح می‌دهد.

خوشبختانه نامه‌هایی که از او به برادرش «تئو» و برخی نقاشان و نزدیکان او به جا مانده، بسیاری از ابعاد پنهان آثار ون‌گوگ و ویژگی‌های شخصیتش را برای مخاطبان امروز روشن می‌کند.

مطالب مرتبط