مجله میدان آزادی: بخش دوم در ستون «کتابهایی دربارهی موسیقی نواحی ایران» را «دایرة المعارف سازهای ایران» به نام خود ثبت کردهاست. این متن معرفی کتاب را به قلم خانم «پروانه شمسآبادی» و در صفحهی سومم از پروندهی «شاخههای درخت باربد» در ادامه میخوانید:
شاید در وهلهی اول بتوان گفت یک دایرةالمعارف صرفاً برای ارائهی اطلاعات اجمالی به مخاطب کاربرد دارد و مخاطب برای دریافت اطلاعات بیشتر باید سراغ پژوهشهای دیگری نیز برود. اگر شما «دایرةالمعارف سازهای ایران» اثر «محمدرضا درویشی» را با همین پیشزمینهی ذهنی باز کرده باشید احتمالاً خیلی زود اقرار میکنید که با چیزی فراتر از تصور اولیهتان روبهرو شدید. بگذارید بخشی از مقدمهی ناشر در جلد اول این کتاب را اینجا با هم بخوانیم: «انتشار یک کتاب مرجع _بهویژه کتابی در ابعاد دایرةالمعارف سازهای ایران که فقط اولین جلد آن شامل بیش از 400 قطعه عکس، 64 تصویر طراحیشده، صدها جدول، 34 نقشهی جغرافیایی و حجم زیادی نتنویسی موسیقی است_ منابع مالی و امکانات گستردهای را میطلبد که معمولاً فراتر از امکانات و تواناییهای یک ناشر خصوصی است... این دایرةالمعارف که مراحل تحقیق و تألیف آن از سال 1361 آغاز شده و حدود 18 سال بهطول انجامیده است و بالغ بر 200 استاد، هنرمند و مطلع موسیقی، عکاس، صدابردار، راهنما، دستیار و... در مراحل مختلف آن همکاری داشتهاند... در نوع خود نخستین، مفصلترین و گستردهترین اثر تحقیقی در این موضوع است.»
«دایرةالمعارف سازهای ایران» یک کتاب دو جلدی است که جلد اول آن به سازهای زهی مضرابی و آرشهای نواحی ایران میپردازد و جلد دوم به پوستصداها1 و خودصداها2. در پایان هر دو جلد نیز تصاویر نوازندگان و سازها، جدول اصطلاحات و ترجمهی انگلیسی مقدمه ضمیمه شده است.
جلد اول این کتاب، بعد از فصل مقدمه که دربارهی سازشناسی و اهمیت آن است، به انواع ردهبندی سازهای نواحی ایران میپردازد. در فصل اول، 16 ساز زهی زخمهای (مضرابی) بررسی شدهاند اما منظور از 16 ساز، 16 ساز مختلف نیست. گاه ساز، واحد است و فقط به خصوصیات آن در نواحی مختلف پرداخته میشود؛ مثلاً رباب هجده تار و رباب پنج تار. فصل دوم کتاب نیز به بررسی 16 ساز آرشهای پرداخته که باز 10 تای آنها کمانچه است؛ کمانچههای نواحی مختلف.
جلد دوم «دایرةالمعارف سازهای ایرانی» شامل دو فصل است. فصل اول در یازده بخش به انواع سازهای نواحی میپردازد. این پردازش در دستهبندیهای مختلف مانند طبلهای دوطرفه، طبلهای سایشی یا مالشی، طبلهای یکطرفه و... انجام شده است. البته نگارنده تأکید دارد که دستهبندی این سازها مشکلات خود را دارد؛ مثلاً گاهی یک ساز در مناطق مختلف با نامهای متفاوتی شناخته میشود و بهعکس، گاهی برای چند ساز، یک نام واحد به کار میرود. همچنین در این فصل، بخشی هم به «نقشها و طرحها در پوستصداهای نواحی» اختصاص دارد. در این بخش کوتاهِ چند صفحهای میتوان نقاشیهای روی سطح دایرهای سازها و لبهی داخلی قابها را مشاهده کرد که از نظر بصری جالبتوجه است. فصل دوم نیز بعد از ردهبندی همخانوادهای انواع سازهای خودصدا، به شرح آنها میپردازد.
نقش برخی سازهای کوبهای، برگرفته از کتاب «دایرة المعارف سازهای ایران»
اما منظور از «پرداختن به ساز» در این دو جلد کتاب چیست؟
پرداختن به یک ساز در این کتاب شامل مطالبی میشود دربارهی ویژگیهای ظاهری و ساختاری ساز، تکنیکهای اجرایی، نوع استفاده، جنس و مواد بهکاررفته در ساز، جدول اندازهگیری قسمتهای مختلف ساز، جدول نام قسمتهای مختلف ساز به گویش رسمی و محلی، نقشهی جغرافیایی پراکندگی ساز در ناحیهی موردنظر، تصاویر ساز و تصاویر آیینها و اماکنی که ساز در آنها استفاده میشود.
ساختمان ساز تنبور کرمانشاهان، برگرفته از کتاب «دایرة المعارف سازهای ایران»
محمدرضا درویشی برای پژوهش این کتاب که تماماً تحقیقات میدانی بوده است از روایت پیشکسوتان موسیقی نواحی ایران در بلوچستان، سیستان، شرق و شمال خراسان، ترکمن صحرا، علیآباد کتول، مازندران، گیلان و دیلمان، تالش، طالقان، دامغان، آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاهان، کردستان، لرستان، خوزستان، هرمزگان، فارس، اصفهان، یزد، تهران، چهارمحال بختیاری و دیگر شهرها و مناطق بهره برده است. جز این، جمعی از همکاران فنی، کارشناسان موسیقی و مدیران هنری نیز در این پروژهی 18 ساله همراه مؤلف بودهاند. همراهان و راویانی که اکنون بسیاری از آنها چهره در نقاب خاک کشیدهاند. یادآور میشود اگر همت دستاندرکاران این کتاب نبود، با مرگ هر کدام از این راویانِ موسیقی نواحی (اعم از خواننده و نوازنده)، فروغ بخشی از میراث فرهنگی ایران برای همیشه خاموش و فراموش میشد. ارزش «دایرةالمعارف سازهای ایرانی» در این است که مانع این خاموشی و فراموشی شد.
پینوشت:
1. پوستصداها از گروه سازهاییاند که در آنها صدا از طریق ارتعاش پوست حاصل میشود. طبل و تمبک و دهل از آن جملهاند.
2. سازهای خودصدا از گروه سازهایی هستند که در آنها صدا از طریق ارتعاش خود ساز یا بدنهی اصلی آن حاصل میشود. به عبارت دیگر این سازها را با ارتعاش سیم یا دمیدن هوا نمیتوانید به صدا در بیاورید. بلکه با ضربه زدن، مالش دادن و کشیدن یا لرزندان قطعه یا قطعههای ساز میتوان آن را به صدا درآورد.