چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404 / خواندن: 7 دقیقه
پرونده باغ ایرانی | صفحه‌ی دوازدهم

گزارش: باغ ایرانی در نگاه اندیشمندان ایران و جهان

باغ ایرانی، تنها مجموعه‌ای از درختان، آبراه‌ها و کوشک‌ها نیست؛ بلکه آینه‌ای است از جهان آرمانی که انسان در آرزوی دستیابی به آن، بر زمین ترسیم کرده است. هر سنگ‌فرش، هر ردیف چنار، هر جویبار زلال، واسطه‌ای است میان خاک و افلاک.

5
گزارش: باغ ایرانی در نگاه اندیشمندان ایران و جهان

مجله میدان آزادی: نگاه کردن به مسائل از دریچه‌ی نگاه اندیمشندان اصولا نگاهی را به ما هدیه می‌دهد که تا قبل از آن نداشته‌ایم. چراکه این نگاه حاصل عمر انسان‌هایی است که در پیرامونشان خوب اندیشیده‌اند و سعی کرده‌اند چیزی را از چشمان دور نگه ندارند. در این جستار و در تکمیل پرونده «باغ ایرانی»، به سراغ باغ ایرانی در آینه‌ی نگاه اندیشمندان رفته‌ایم. این جستار را به قلم «ریحانه سلامی» بخوانید: 


باغ ایرانی در نگاه اندیشمندان

باغ ایرانی، تنها مجموعه‌ای از درختان، آبراه‌ها و کوشک‌ها نیست؛ بلکه آینه‌ای است از جهان آرمانی که انسان در آرزوی دستیابی به آن، بر زمین ترسیم کرده است. هر سنگ‌فرش، هر ردیف چنار، هر جویبار زلال، واسطه‌ای است میان خاک و افلاک؛ تجلی فردوسی بر زمین که اندیشمندان، شاعران، معماران و مورخان را در ستایش این بهشت دست‌ساخته‌ی بشر به تحسین واداشته است. در این مطلب قرار است مختصری از نگاه اندیشمندان از جمله شاعرها و فیلسوف‌ها را با هم بخوانیم. خواندن این مطلب که تنها بخش کوچکی از اظهار علاقه اندیشمندان به باغ ایرانی است، ما را در شناخت و هم حفظ این میراث یاری می‌کند: 
 


«هنری کربن»، فیلسوف، ایرا‌ن‌شناس و اسلام‌شناس فرانسوی

هنری کُربن؛ باغ ایرانی، استعاره‌ای از بهشت

«هنری کُربن» (Henry Corbin)، فیلسوف و اسلام‌شناس نامدار، باغ ایرانی را تصویری از فردوس در زمین می‌داند و آن را نمادی از وحدت عالم هستی معرفی می‌کند. او معتقد است که باغ ایرانی، فراتر از یک فضای معمارانه، دریچه‌ای است به‌سوی ملکوت؛ محلی که روح در سایه‌ی درختان سرو و در کنار آب‌های زلال، از دنیای مادی رها شده و به ساحت‌های متعالی‌تر پیوند می‌خورد.

کاربون، با تأکید بر اینکه در باغ ایرانی، طبیعت تنها برای لذت حسی طراحی نشده، بلکه تجسمی از هندسه‌ی کیهانی است، این باغ‌ها را بازتابی از مدینه‌ی فاضله‌ی انسان ایرانی می‌داند که آرمان‌های روحانی او را در قالبی زمینی محقق ساخته است.
 


«آندره گدار»، معمار و باستان‌شناس فرانسوی

آندره گدار؛ باغ ایرانی، معماری بهشت در زمین

«آندره گدار» (André Godard)، معمار و باستان‌شناس فرانسوی که سال‌ها در ایران به تحقیق درباره‌ی معماری سنتی و باغ‌های ایرانی پرداخته است، باغ ایرانی را برگرفته از نقشه‌ی بهشت قرآنی می‌داند. او در کتاب خود می‌نویسد:

«طرح چهارباغ که در اکثر باغ‌های ایرانی دیده می‌شود، ریشه در باورهای کهن دارد؛ همان چهار رود بهشت که در قرآن توصیف شده‌اند، در قالب جویبارهای باغ ایرانی، جاری شده و زمین را به بخش‌های مقدس تقسیم می‌کنند.»

گدار، باغ‌های ایرانی را نمادی از کیهان‌شناسی اسلامی و ایرانی معرفی می‌کند و معتقد است که این باغ‌ها، فراتر از هنر، بنیان‌های فلسفی و عرفانی دارند که در آن، انسان، طبیعت و معمار، همگی در جست‌وجوی تعالی و رسیدن به حقیقتی ماورایی‌اند.
 


«ژان شاردن»، نویسنده و جهانگرد فرانسوی

ژان شاردن؛ باغ ایرانی، معجزه‌ای در میان بیابان

«ژان شاردن» (Jean Chardin)، جهانگرد و سیاح فرانسوی قرن هفدهم که در دوران صفوی به ایران سفر کرده است، در سفرنامه‌ی خود باغ‌های ایرانی را شاهکار معماری و مهندسی آب معرفی می‌کند و آن‌ها را به فردوس موعود تشبیه می‌کند. او در توصیف خود از باغ‌های شاهی می‌نویسد:

«در دل بیابان‌های سوزان، ایرانیان باغ‌هایی را پدید آورده‌اند که گویی قطعه‌ای از بهشت است. این باغ‌ها، با جویبارهای روان، درختان بلند و گل‌های معطر، تجسمی از رؤیای ابدیت و آرامشی الهی هستند.»

شاردن، به‌ویژه به باغ هزار جریب اصفهان اشاره می‌کند و آن را تجلی کاملی از تصویر بهشت در زمین می‌داند؛ جایی که شاه‌عباس صفوی، در میان گل‌ها و درختان، در فضایی آکنده از نغمه‌ی پرندگان، ساعاتی را در آسایش و آرامش سپری می‌کرد.
 


«لویی ماسینیون»، شرق‌شناس و اسلام‌شناس فرانسوی

لویی ماسینیون؛ باغ ایرانی، نمادی از انسان در جست‌وجوی کمال

«لویی ماسینیون» (Louis Massignon)، مستشرق و پژوهشگر اسلامی، باغ ایرانی را نه‌تنها فضایی برای استراحت و تفریح، بلکه نمادی از سفر روح به‌سوی حقیقت می‌داند. او معتقد است که طراحی باغ ایرانی بر اساس اصول عرفانی و اشراقی است:

«در باغ ایرانی، هر مسیر، سفری است از زمین به آسمان، از ماده به معنا، از کثرت به وحدت. جوی‌های آب، رمزی از تطهیر روح‌اند و سروهای بلند، نمادی از ایستادگی انسان در برابر ناملایمات جهان.»

مسیری که از دروازه‌ی باغ آغاز می‌شود و به کوشک مرکزی می‌رسد، به عقیده‌ی ماسینیون، همان مسیری است که انسان در سیر و سلوک معنوی خود طی می‌کند تا به حقیقت جاودان دست یابد.
 


«فریا استارک»، جهانگرد و سفرنامه‌نویس بریتانیایی

فریا استارک؛ باغ ایرانی، نقطه‌ی تلاقی زمین و آسمان

«فریا استارک» (Freya Stark)، جهانگرد انگلیسی که بارها به ایران سفر کرد، باغ ایرانی را تجسم زیبایی، آرامش و جاودانگی توصیف کرده است. او در یکی از یادداشت‌های خود می‌نویسد:

«باغ ایرانی، جایی است که در آن، زمین و آسمان در آغوش یکدیگرند. وقتی در میان درختان چنار و نغمه‌ی پرندگان گام برمی‌داری، حسی از ازلیت و پیوند با هستی را تجربه می‌کنی که هیچ جای دیگر قابل درک نیست.»

استارک، نظم هندسی باغ ایرانی را یکی از مهم‌ترین جلوه‌های آن می‌داند و معتقد است که این نظم، انسان را به تفکر و تأمل در هماهنگی جهان هستی وامی‌دارد.
 


«آرتور پوپ»، مورخ آمریکایی هنر به ویژه هنر ایران

آرتور پوپ؛ باغ ایرانی، هارمونی مطلق میان انسان و طبیعت

«آرتور پوپ»، ایران‌شناس برجسته‌ی آمریکایی، در توصیف باغ ایرانی، آن را بزرگ‌ترین دستاورد ایرانیان در ترکیب طبیعت و معماری می‌داند. او می‌نویسد:

«باغ ایرانی، تنها جایی برای تفریح نیست، بلکه فضایی است که انسان را به سفری درونی فرا می‌خواند؛ سفری که در آن، جریان آب، سایه‌ی درختان و عطر گل‌ها، روح را به‌سوی آرامشی عارفانه می‌کشاند.»

پوپ، باغ ایرانی را انعکاسی از نظم کیهانی می‌داند که در آن، انسان با حرکت در میان درختان و آبنماها، درک تازه‌ای از هستی پیدا می‌کند. او معتقد است که در این باغ، همه چیز در تعادلی هنرمندانه قرار دارد؛ تعادلی که نشان از پیوند میان زمین و آسمان دارد، همچون بهشتی که در قرآن توصیف شده است.
 


«ادوارد براون»، شرق‌شناس و ایران‌شناس بریتانیایی 

ادوارد براون؛ باغ ایرانی، سرزمین شعر و خیال

«ادوارد براون»، ایران‌شناس مشهور انگلیسی، باغ‌های ایرانی را تجلی زیبایی‌شناسی عرفانی می‌داند. او می‌نویسد:

«باغ ایرانی، جایی است که شعر، طبیعت و معماری در هم می‌آمیزند. اینجا تنها یک فضای سبز نیست، بلکه قصری از خیال و واقعیت است که در آن، همه‌ی عناصر برای دعوت انسان به آرامش و تعمق در معنا گرد هم آمده‌اند.»

براون، باغ ایرانی را الهام‌بخش شعر پارسی می‌داند و معتقد است که بسیاری از استعارات شاعرانه‌ی ایرانی، از این فضاهای معنوی و شاعرانه سرچشمه گرفته است.
 


«بهاءالدین محمد حافظ شیرازی» با تخلص «لسان‌الغیب»، شاعر فارسی‌زبان ایرانی

حافظ؛ باغ ایرانی، مأوای دل‌های عاشق

در نگاه «حافظ»، باغ ایرانی، تنها جایگاه طبیعت و معماری نیست، بلکه سرزمین عشق و معرفت است. او که خود آرامگاهش در میان باغی روح‌نواز در شیراز قرار دارد، بارها باغ را به‌عنوان نمادی از وصل و سعادت جاودانه در شعرش ستوده است:

بهشت عدن اگر خواهی بیا با حافظ اندرکیش
که از پاییز نقد عمر ما با گل بهاری هست

باغ در نگاه حافظ، همان چشم‌انداز فردوس است که در آن، سبزه و نسیم و آب روان، نشانی از لطافت آسمانی دارند. در این فضای روحانی، عاشق با درختان سرسبز، گل‌های شکفته و چشمه‌های زلال، سرمست از حضور جانان می‌شود.
 


«مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله» با تخلص «سعدی»، خطیب، شاعر و نویسنده ایرانی

سعدی؛ باغ ایرانی، بوستانی از معرفت

«سعدی شیرازی»، باغ را همچون مدرسه‌ای می‌بیند که در آن، انسان به تأمل در هستی و اخلاق و معنویت می‌پردازد. آثار او، ازجمله بوستان و گلستان، نه‌تنها در نام، بلکه در مضمون نیز سرشار از توصیفات باغ است. او در باب مقایسه‌ی باغ زمینی با باغ بهشتی چنین می‌گوید:

اگر فردوس می‌خواهی، بیا در سایه‌ی سروان
که اینجا لطف یزدان است و آنجا عدل یزدان است

سعدی، باغ را مکانی برای تربیت روح و پالایش جان می‌داند. او معتقد است که باغ ایرانی، بازتابی از نظم و عدالت الهی است که انسان را از پریشانی جهان مادی، به آرامش و رضایت می‌رساند.
 


«جلال‌الدین محمد بلخی» با تخلص «مولانا»، شاعر ایرانی

مولانا؛ باغ ایرانی، رمزی از حقیقت جاودانه

در نظر «مولانا»، باغ، نه‌تنها جایگاه زیبایی و استراحت، بلکه تمثیلی از حقیقت عرفانی است. او در اشعارش، باغ را به تجلی عالم معنا و جوی‌های آن را به نهرهای زلال معرفت تشبیه کرده است:

باغ ازل ز موج قدح خرم است و بس
درویش خفته، مست و خدا در میان اوست

مولانا، باغ ایرانی را همان وعده‌ی فردوس در زمین می‌داند که درختانش، سایه‌ی عشق را گسترده‌اند و جوی‌هایش، جاری از زلال حکمت‌اند. در نظر او، حضور در باغ ایرانی، یادآور حضور در جهانی روحانی و ماورایی است.


باغ ایرانی، در نگاه فیلسوفان، معماران، شاعران و سیاحان، نه‌تنها یک شاهکار معماری، بلکه چیزی فراتر از یک منظره‌ی زیبا، جلوه‌ای از فردوس بر زمین، دروازه‌ای است که از زمین به آسمان گشوده شده است؛ این باغ‌، بازتابی از اعتقادات، جهان‌بینی و آرزوهای ایرانیان در جست‌وجوی حقیقت و آرامش ابدی‌اند. در آن، طبیعت و هنر، در هماهنگی کامل، تجربه‌ای معنوی و شاعرانه را برای انسان خلق می‌کنند. از روزگاران کهن تا امروز، باغ ایرانی، همچون آیینه‌ای از فردوس موعود، در دل تاریخ ایستاده است و هر که در سایه‌سار درختان آن گام نهد، برای لحظاتی کوتاه، رؤیای بهشت را در آغوش خواهد گرفت.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«هنری کُربن»، فیلسوف و اسلام‌شناس نامدار، باغ ایرانی را تصویری از فردوس در زمین می‌داند و آن را نمادی از وحدت عالم هستی معرفی می‌کند. او معتقد است که باغ ایرانی، فراتر از یک فضای معمارانه، دریچه‌ای است به‌سوی ملکوت؛ محلی که روح در سایه‌ی درختان سرو و در کنار آب‌های زلال، از دنیای مادی رها شده و به ساحت‌های متعالی‌تر پیوند می‌خورد.

بهشت عدن اگر خواهی بیا با حافظ اندرکیش
که از پاییز نقد عمر ما با گل بهاری هست

مطالب مرتبط