جمعه 08 فروردین 1404 / خواندن: 11 دقیقه
پرونده باغ ایرانی | صفحه‌ی دهم

جستار: نسبت معماری پارک‌های امروزی با باغ ایرانی

تاریخ معماری ایرانی پیشینه‌ای طولانی در طراحی و ساخت فضاهایی دارد که براساس تعامل انسان با طبیعت شکل گرفته‌اند. معماری ایرانی تلاش دارد حس تعادل، هماهنگی و هویت را در محیط زندگی انسان ایجاد کند و طبیعت را جزئی از زندگی روزمره‌ی او قرار دهد. برخلاف معماری مدرن که اغلب طبیعت را از محیط شهری جدا می‌کند، معماری ایرانی همواره بر هم‌زیستی با طبیعت تأکید داشته است.

4
جستار: نسبت معماری پارک‌های امروزی با باغ ایرانی

مجله میدان آزادی: پارک‌ها در شهرهای شلوغی که ما این روزها در آن زندگی می‌کنیم، به جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی ما تبدیل شده و مفری برای فاصله گرفتن از زندگی پرشتاب شهری و هیاهوی آن هستند. در این جستار، به این سوال اندیشیدیم که آیا میان باغ ایرانی و معماری پارک‌های معاصر نسبتی وجود دارد؟ آیا می‌توان پارک را دارای همان کارکردی دانست که سابقا باغ در زندگی انسان ایرانی ایفا می‌کرد؟ در تازه‌ترین صفحه از پرونده «باغ ایرانی» این جستار را به قلم زهرا نجاتی -کارشناس ارشد معماری- خواهید خواند: 

اینکه سعدی آدمی را به تفرج در بستان و باغ تشویق می‌کند و در ادامه با بیان «چون دست می‌دهد نفسی موجب فراغ» بر این تفرج تأکید می‌ورزد، گویی تسکین هیاهوی دنیای پرمشغله را در برقراری ارتباط با عناصر طبیعت می‌داند.

از این روست که تاریخ معماری ایرانی پیشینه‌ای طولانی در طراحی و ساخت فضاهایی دارد که براساس تعامل انسان با طبیعت شکل گرفته‌اند. معماری ایرانی تلاش دارد حس تعادل، هماهنگی و هویت را در محیط زندگی انسان ایجاد کند و طبیعت را جزئی از زندگی روزمره‌ی او قرار دهد. برخلاف معماری مدرن که اغلب طبیعت را از محیط شهری جدا می‌کند، معماری ایرانی همواره بر هم‌زیستی با طبیعت تأکید داشته است. استفاده‌ی هوشمندانه از عناصر طبیعی، طراحی اقلیمی، باغ‌ها و حیاط‌های مرکزی و به کارگیری تزئینات الهام‌گرفته از طبیعت، نمونه‌هایی از این ارتباط عمیق هستند. از باغ‌های سلطنتی عصر باستان تا پارک‌های عمومی امروزی می‌توان شاهد این تعامل بود. 

فلسفه‌ی شکل‌‌گیری باغ ایرانی نیز علاوه‌بر مفاهیمی همچون بازسازی بهشت، یادآور کارکردهایی همچون برقراری تعامل بین طبیعت و انسان و معنویت است. چرا که در فرهنگ ایرانی انسان همراه با سایر عناصر طبیعت و جزء لاینفک آن است و دل سپردن به طبیعت و استفاده از منظر طبیعی علاوه‌بر آنکه موجب حظ بصر و نشاط روان آدمی می‌شود، راهی است برای پی بردن به آیات و نشانه‌های خدا. این اصل در معماری باغ ایرانی سبب به وجود آمدن فضاهای نیمه‌باز مانند ایوان و کوشک شده است که با ظرافت و هنرمندانه، پیوند‌ی ناگسستنی بین فضای طبیعت (حیاط یا منظره‌ی باغ) و ساختمان ایجاد می‌کنند. وجود فضاهای دنج، مکان‌هایی برای خلوت و پناه بردن به گوشه‌ی طبیعت در طراحی باغ ایرانی یک اصل به شمار می‌رود. در نتیجه باغ ایرانی فضایی عارفانه و شاعرانه برای تأمل به شمار می‌رود. آدمی با تفرج در باغ ایرانی در تعامل مستقیم با طبیعت است.

این فلسفه و این کارکرد از زمان شکل‌گیری نخستین باغ ایرانی در کاخ‌‌های هخامنشی تا پارک‌های شهری امروزی دستخوش تغییراتی بوده است. حال سؤال اینجاست که پارک‌های دوران معاصر تا چه میزان میراث‌دار باغ‌های ایرانی هستند؟

همچنان که تکنولوژی، فرهنگ، جامعه و اقتصاد در حال تغییرند، این عوامل محیط شهری را نیز تغییر می‌دهند. پارک‌ها و فضاهای سبز نیز که جزئی از محیط شهری هستند تحت تأثیر این تغییرات قرار خواهند گرفت. فضای سبز نمادی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است و همواره از جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی مورد توجه عموم مردم بوده و در برنامه‌ریزی شهری جایگاه مهمی دارد. پارک‌های شهری ما زاییده‌ی تحولاتی است که در عرصه‌ی اجتماعی و شیوه‌های باغ‌سازی همگام با سایر جنبه‌های معماری و شهرسازی از قاجار آغاز شد و نتایج آن با نیم قرن تأخیر در فضای شهری نمود پیدا کرد.

آغاز گذار از باغ ایرانی به پارک ایرانی را می‌توان دوره‌ی قاجار و تأسیس «باغ ملی» و «باغ فردوس» دانست، اما به‌طور مشخص تأسیس پارک‌های شهری به‌شکل مدرن در دوره‌ی پهلوی اول و دوم آغاز شد. «پارک شهر» تهران که در سال ۱۳۳۹ افتتاح شد یکی از نخستین پارک‌های عمومی مدرن در ایران است. 


سردر باغ ملی تهران

معماری پارک‌های مدرن شهری امروز ترکیبی از عناصر سنتی ایرانی و رویکردهای مدرن طراحی شهری است. در ادامه معماری باغ ایرانی و پارک ایرانی را از جنبه‌های مختلف مقایسه می‌کنیم.


1.    فلسفه‌ی طراحی و مفاهیم مؤثر در شکل‌گیری

باغ ایرانی

باغ ایرانی فلسفه‌ای عمیق بر پایه‌ی نظم کیهانی دارد که نشان‌دهنده‌ی توازن بین طبیعت، انسان و معنویت است. باغ ایرانی به‌عنوان نمادی از بهشت در نظر گرفته می‌شود و هدف از طراحی آن، ایجاد آرامش روحی و ارتباط انسان با طبیعت است. مسیرهای باغ به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که بازدیدکننده بتواند در فضایی آرام و روح‌نواز حرکت کند. وجود چشم‌اندازهای عمیق و باز در محورها و مسیرهای اصلی باغ، فقدان موانع بصری و هدف‌دار بودن این مسیرها (رسیدن به فضای ساخته‌شده یا یک نشانه‌ی بصری) نشانه‌های دیگر از طبیعت‌گرایی‌اند.

از عوامل اصلی شکل‌گیری باغ‌های ایرانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

 اقلیم و جغرافیا: ایران سرزمینی خشک و نیمه‌خشک است، بنابراین طراحی باغ‌ها با تأکید بر مدیریت آب، سایه و فضای سبز انجام می‌شد. باغ «دولت‌آّباد» یزد نمونه‌ی بارزی از این کارکرد باغ ایرانی در دل کویر است.

 نظام آبیاری: قنات‌ها، چاه‌ها و جوی‌ها نقش مهمی در تأمین آب باغ‌ها داشتند. به‌طور مثال یکی از ویژگی‌های باغ «شازده ماهان»، آب‌رسانی با استفاده از قنات‌های کوهستانی است. آب از ارتفاعات جوپار تأمین می‌شود و به کمک شیب طبیعی زمین و بدون نیاز به پمپ در حوض‌ها و جوی‌ها جریان پیدا می‌کند.

اصول هندسی: باغ‌های ایرانی معمولاً طرحی متقارن و چهارگوش داشتند که به نام «چهارباغ» شناخته می‌شود.

فرهنگ و مذهب: باغ‌ها علاوه‌بر زیبایی، مفهومی عرفانی و الهی داشتند و بازتابی از تصویر بهشت در ذهن ایرانیان بودند.

تحولات اجتماعی و سیر تاریخی: در دوران هخامنشی، باغ‌ها معمولاً در کنار کاخ‌ها ساخته می‌شدند و ترکیبی از نظم هندسی، جویبارها و کاشت درختان بودند. در دوره‌ی اشکانیان طرح چهارباغ شکل گرفت و استفاده از آب و فضای سبز در شهرها گسترش یافت. دوره‌ی ساسانیان اوج شکوفایی باغ‌های ایرانی بود و مفهوم «چهارباغ» به‌عنوان الگوی اصلی باغ‌سازی تثبیت شد. از باغ‌های این دوره میتوان به باغ فیروزآباد و بیشاپور اشاره کرد که نشان‌دهنده‌ی هندسه‌ی دقیق و طراحی محوری هستند. آب در این دوران محور اصلی طراحی بود و از طریق قنات‌ها و نهرهای مصنوعی در سراسر باغ جریان می‌یافت. نقوش روی کاشی‌ها و ظروف ساسانی نشان می‌دهند که باغ‌های سلطنتی محل تفریح شاهان و اشراف بودند. 

با ورود اسلام به ایران، باغ‌های ایرانی تحت تأثیر مفاهیم اسلامی قرار گرفتند و ویژگی‌های جدیدی پیدا کردند: باغ‌ها به‌عنوان نمادی از بهشت قرآنی در معماری اسلامی ادغام شدند. مساجد، آرامگاه‌ها و کاروانسراها در کنار باغ‌ها ساخته شدند؛ مانند باغ مسجد جامع اصفهان. در دوره‌ی سلجوقیان باغ‌ها ساده‌تر شدند و بیشتر در اطراف بناهای مذهبی و خانقاه‌ها گسترش یافتند. تیموریان باغ‌های ایرانی را با تأکید بر تقارن، هندسه و شکوه معماری توسعه دادند. نمونه‌هایی از این دوران مانند «باغ شاهزاده» در هرات و سمرقند الهام‌بخش باغ‌های مغولی هند شدند. در دوران زندیه و قاجاریه، باغ‌های ایرانی همچنان پایدار بودند اما تحت تأثیر باغ‌سازی اروپایی قرار گرفتند. نمونه‌هایی مانند «باغ ارم» شیراز و «باغ دولت‌آباد» یزد تلفیقی از معماری سنتی و الگوهای جدیدتر هستند.


پارک‌های ایرانی معاصر

در سال‌های اخیر رشد سریع جمعیت و شهرنشینی باعث کمبود فضای سبز موجود در شهرها شده است. در عین حال گرایش و توجه مردم به این گونه فضاها به‌خاطر رشد آگاهی‌شان از این فضاها به‌عنوان مکان‌هایی برای تفریح و کاهش استرس و سایر فواید آن افزایش یافته. این‌ها باعث شده تقاضا برای گسترش پارک‌ها و فضاهای سبز در شهرها بالا رود. 


تصویر قدیمی از پارک شهر تهران

آغاز شکل‌گیری فضاهای سبز عمومی در شهرهای ایران، هم‌زمان با سایر تحولات معماری و شهرسازی ایران، از اواسط دوره‌ی قاجار (دوره‌ی ناصرالدین شاه) و به‌دنبال افزایش مراودات ایران با غرب است. ایجاد پارک به‌شکل اولیه در تهران نشان‌دهنده‌ی بروز تحولاتی در عرصه‌ی زندگی فردی و اجتماعی و ترویج فرنگی‌مآبی در میان بزرگان عصر قاجار است. در بررسی‌ها می‌توان تمایزات کالبدی قابل توجهی از لحاظ سطح، نوع زیباییشناسی و فرهنگ بهره‌برداری در میان پارک‌ها دید. در پارک‌سازی اولیه مانند «پارک شهر» بیشتر جنبه‌ی اقلیمی و خنک‌کنندگی با تأکید بر الگوی باستان‌گرایی مد نظر بوده است. طراحی پارک‌های پهلوی دوم، ارگانیک بود و بیشتر بر جنبه‌ی تفرجی و روابط جدید اجتماعی تأکید داشت. در پارک‌سازی اوایل انقلاب به جنبه‌ی خدماتی و کارکردی پارک توجه شد. در ادامه در پارک‌هایی مانند «پارک گفتگو» به ابعاد فرهنگی و سپس به جذابیت بصری پارک اهمیت داده شد. پس از آن، پارک‌های عظیمی در جنوب شهر در جهت عدالت‌محوری ایجاد شد. به این ترتیب اولویت اصلی در سیر تحولات گونه‌ها، حساسیتهای اقلیم و کارکرد، فرهنگ، زیبایی‌شناسی و عدالت اجتماعی بوده است. با این حال زمینهها و شرایط گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عوامل مستقیم و تأثیرگذاری هستند که الگوی پارک در هر دوره را تحت تأثیر قرار میدهند و ویژگی‌هایی مانند سادگی اوایل انقلاب و تجمل‌گرایی بعد از آن بر همین مبنا قابل تفسیر است.


بوستان گفتگو در تهران

‎۲. ساختار و طراحی فضایی   

باغ ایرانی

باغ ایرانی معمولاً ساختار هندسی منظم، محورها و مسیرهای مستقیم، تقارن، حوض‌ها و جوی‌های آب دارد که از بالاترین نقطه‌ی باغ به پایین‌ترین سطح جاری می‌شوند. این باغ‌ها اغلب محصور هستند و ورودی مشخصی دارند. باغ ایرانی معمولاً به چهار قسمت مساوی تقسیم می‌شود که این را از الگوی چهارباغ الهام گرفته است. این الگو از نگاه ایرانیان به جهان هستی و تقسیم‌بندی آن به چهار عنصر اصلی (آب، باد، خاک و آتش) می‌آید. مسیرهای آبی، خیابان‌های اصلی و درختان به‌گونه‌ای قرار گرفته‌اند که تقارن و نظم در تمام بخش‌های باغ دیده شود. «باغ فین» کاشان و «باغ ارم» شیراز نمونه‌ی بارزی از این ساختار در طراحی باغ ایرانی هستند.


باغ فین کاشان

پارک‌های ایرانی معاصر

طراحی پارک‌ها اغلب ارگانیک‌تر، با مسیرهای منحنی، فضاهای باز و رویکردی منعطف است. شبکه‌ی ارتباطی ارگانیک حس نزدیکی به طبیعت را تشدید میکند و طی مسیر، خود اهمیت زیادی دارد. در حالی‌که در شبکه‌ی ارتباطی هندسی نقاط مبدأ و مقصد اهمیت پیدا می‌کنند. از نظر منطق رفتاری کاربری این پارک‌ها چندان قرابتی با باغ‌های ایرانی ندارد که غالباً در کنار یک کاخ یا زیارتگاه بوده‌اند و کاربری روزمره و تفریح نداشتند و به الگوی باغ‌شهری سنتی که حالتی ارگانیک و زمینه‌ای طبیعی دارد نزدیکتر هستند. بررسی هندسه‌ی این پارک‌ها افزایش استفادة عموم مردم را در خلال این سال‌ها نشان می‌دهد که این موضوع خود می‌تواند نزدیک شدن به نیاز واقعی مردم و اصلاح تدریجی الگوی پارک را نشان دهد.


‎۳. عناصر آب و گیاهان

باغ ایرانی

آب یکی از مهم‌ترین عناصر باغ ایرانی است و به‌شکل‌های مختلفی مانند جویبار، استخر، فواره و آب‌نما در باغ جریان دارد. مسیر آب به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که هم از لحاظ بصری زیبا باشد، هم نیاز درختان و گیاهان را تأمین کند. حوض‌ها و استخرهای بزرگ اغلب در مرکز باغ قرار می‌گیرند و تصویر درختان و ساختمان‌ها در آن‌ها منعکس می‌شود.

درختان در باغ ایرانی نه‌تنها زیبایی ایجاد می‌کنند، بلکه نقش مهمی در ایجاد سایه و خنک‌سازی هوا دارند. معمولاً از درختان مثمر مانند انار، انگور، انجیر و توت در کنار درختان غیرمثمر مانند سرو و چنار استفاده می‌شود. گل‌های معطر مانند گل محمدی، یاس و نرگس نیز در باغ کاشته می‌شوند. 


باغ ارم شیراز

پارک‌های ایرانی معاصر

در دوره‌ی ‌پهلوی دوم به‌علت رواج سمبل‌گرایی، از جنبه‌ی تزیینی آب استفاده شده و در دوره‌های اخیر نیز رابطه‌ی آب و انسان بیشتر شده است. تغییر در استفاده از آب در طول دوره‌های مختلف مشهود است. در «پارک رازی» از آب برای تفریح و ورزش‌های آبی استفاده شده و در «پارک گفتگو» حوض و آب‌نماهای متعدد به‌شکل خطی و متمرکز در جهت ایجاد فضای حرکتی و مکث احداث شده است. در «پارک آب و آتش»، آب به‌شکلی متفاوت از پارک‌های قبلی عمل میکند و در بازی کودکان و افزایش رابطه‌ی میان آب و مخاطب نقش دارد. در بررسی کلی میتوان دریافت که ابتدا از آب در جهت خنک‌کنندگی و کارکرد اقلیمی آن استفاده میشده، در حالی‌که کم‌کم جنبه‌ی نگاه تجملاتی به آن اضافه شده و نورپردازیهای جذاب و پرهیجان و حتی رابطه‌ی نزدیک و بازی‌گونه با آب بیشتر شده است. استفاده از مجسمه در کنار آب در «پارک شهر» و «ملت» دیده می‌شود. 


پارک ملت تهران

برخی پارک‌های معاصر با رویکرد پایدار طراحی شده‌اند و از انرژی‌های تجدیدپذیر و فضای سبز در قالب بام‌های سبز، دیوارهای سبز و سیستم‌های ذخیره و بازچرخانی آب در راستای پایداری بهره می‌برند. «پارک نهج‌البلاغه» تهران و «پارک شهر جدید پردیس» از این مواردند. 


بوستان نهج‌البلاغه تهران

به‌تدریج و با گسترش روابط بین‌الملل اگرچه تنوعی در گیاهان دیده می‌شود ولی به‌طور کلی تراکم و جذابیت گیاهان به‌کاررفته در پارک‌ها چندان افزایش نیافته‌ است. 
 

‎۴. کاربری و تعامل اجتماعی

باغ ایرانی 

باغ ایرانی بیشتر برای خلوت، استراحت و تفکر بود و کمتر به‌عنوان فضای عمومی شلوغ استفاده می‌شد. در باغ‌های ایرانی، معمولاً یک کوشک (عمارت کوچک) در میانه‌ی باغ ساخته می‌شد که محل اقامت یا استراحت بود. برخی باغ‌ها سردرهای ورودی باشکوه، طاق‌نماهای بلند و ایوان‌هایی با چشم‌انداز زیبا به باغ داشتند. «باغ چهلستون» اصفهان نمونه‌ی شاخصی از طراحی کاخ‌ها، تالارها و ایوان در باغ ایرانی است. 


باغ چهلستون اصفهان

پارک‌های ایرانی معاصر 

پارک‌ها در حکم فضای عمومی برای انواع فعالیت‌های جمعی ازجمله ورزش، تفریح کودکان، گردهمایی‌های خانوادگی و فرهنگی هستند. در طراحی پارک‌های معاصر، فضاهای فرهنگی مانند آمفی‌تئاتر، نمایشگاه‌های روباز و کتابخانه‌ها تعبیه می‌شوند. «پارک آبشار» تهران و «پارک پرواز» مثال‌های بارزی از این ترکیب هستند. 


بوستان آبشار تهران

با وجود همه‌ی این تفاوت‌ها میتوان گفت پارک ایرانی با الهام از فلسفه و کارکرد باغ ایرانی، سعی در پاسخگویی به نیاز دنیای معاصر دارد. دنیایی که در آن بیشتر ساعات زندگی روزانه‌ی افراد در فضاهای خصوصی و در منازل شخصی، پای رایانه‌های شخصی، در اتومبیل‌های شخصی، در مکان‌های کار خصوصی و مراکز خرید و فروش کنترل‌شده می‌گذرد و ارتباطات مستقیم افراد با یکدیگر و با طبیعت کم‌رنگ شده است. آدمی گاه از یاد می‌برد که برای فراغت و آسودگی خیال باید به جایی غیر از فضای کنترل‌شده‌ی خصوصی پناه برد. جایی که در آن، بستر هر گونه تعامل با جهان مادی و معنوی فراهم است. 

با وجود گوناگونی انواع پارک‌های ایرانی از نظر ویژگی‌های معمارانه و عملکردی، به‌طور کلی نمی‌توان پارک‌های معاصر ایران را وارث باغ‌های ایرانی دانست اما بی‌شک در معماری آن‌ها عناصری از باغ ایرانی (مانند توجه ویژه به عنصر آب) به جا مانده است. این عناصر در تلفیق با اصول طراحی فضای سبز در معماری غرب، تحت تأثیر شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دوره‌های مختلف تاریخ معاصر سعی دارند در کنار نمایش زیبایی، پاسخگوی نیازهای اجتماعی و زیست‌محیطی جامعه هم باشند. در نهایت میتوان گفت پارک ایرانی با الهام از فلسفه و کارکرد باغ ایرانی و به کارگیری آن در کالبد معماری فضای سبز غربی تلاش دارد نیاز دنیای معاصر را پاسخ دهد. دنیایی که در آن ارتباطات مستقیم افراد با یکدیگر و با طبیعت کم‌رنگ شده و گاه فراغت آدمی جز با حضور و تعامل در یک محیط جمعی آمیخته با طبیعت میسر نمی‌شود.




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
آغاز گذار از باغ ایرانی به پارک ایرانی را می‌توان دوره‌ی قاجار و تأسیس «باغ ملی» و «باغ فردوس» دانست، اما به‌طور مشخص تأسیس پارک‌های شهری به‌شکل مدرن در دوره‌ی پهلوی اول و دوم آغاز شد. «پارک شهر» تهران که در سال ۱۳۳۹ افتتاح شد یکی از نخستین پارک‌های عمومی مدرن در ایران است. 

. در پارک‌سازی اولیه مانند «پارک شهر» بیشتر جنبه‌ی اقلیمی و خنک‌کنندگی با تأکید بر الگوی باستان‌گرایی مد نظر بوده است. طراحی پارک‌های پهلوی دوم، ارگانیک بود و بیشتر بر جنبه‌ی تفرجی و روابط جدید اجتماعی تأکید داشت. در پارک‌سازی اوایل انقلاب به جنبه‌ی خدماتی و کارکردی پارک توجه شد. در ادامه در پارک‌هایی مانند «پارک گفتگو» به ابعاد فرهنگی و سپس به جذابیت بصری پارک اهمیت داده شد. پس از آن، پارک‌های عظیمی در جنوب شهر در جهت عدالت‌محوری ایجاد شد. به این ترتیب اولویت اصلی در سیر تحولات گونه‌ها، حساسیتهای اقلیم و کارکرد، فرهنگ، زیبایی‌شناسی و عدالت اجتماعی بوده است.

مطالب مرتبط