شنبه 20 خرداد 1402 / خواندن: 14 دقیقه
به بهانه‌ی روز جهانی صنایع دستی و روز ملی فرش دستباف ایرانی

یادداشت: صنایع دستی به مثابه هنر، نه صنعت

اطلاق واژه‌ی «هنر» به صنایع‌دستی گاه محل بحث بین هنرمندان و زیباشناسان بوده ‌است. بسیاری از کسانی که با هنر دانستن صنایع‌دستی مخالف‌اند بر این عقیده‌اند که صنایع‌دستی تنها تکرار نوعی مهارت دست‌ورزی است. نتیجه‌ی این مهارت نیز یک محصول سفارشی است. محصولی که از ابتدا هدفمند ساخته شده و در آن از نبوغ، فردیت، خلاقیت ذهنی و زیباشناسی هنری خبری نیست. در این دیدگاه، هنرمند نهایتاً به‌مثابه یک صنعتگر است که محصولی کاربردی می‌آفریند.

5
یادداشت: صنایع دستی به مثابه هنر، نه صنعت

مجله میدان آزادی: دهم ژوئن و بیستم خردادماه مصادف است با «روز جهانی صنایع دستی» که در ایران به نام «روز ملی فرش» خوانده می‌شود. به همین مناسبت، خانم «معصومه سلامی» که از هنرمندان مشغول در حوزه‌ی صنایع دستی هستند، سطرهایی را درباره‌ی صنایع دستی و فرش ایرانی نگاشته است. با این یادداشت همراه شوید: 


صنایع‌دستی به‌مثابه هنر، نه صنعت

صنایع‌دستی تقریباً فراگیرترین هنر ایرانیان از روزگار باستان تا به امروز بوده‌ است. در واقع قدمت صنایع‌دستی به قدمت تمدن است. از ساخت اشیای کاربردی مثل چاقو و نیزه برای آشپزی و شکار تا ساخت ظروف و پارچه و مصالح و اشیای زینتی. امروزه نیز صنایع‌دستی به‌جز بازنمایی سنت و مذهب و اجتماع و بوم و فرهنگ، بازدهی اقتصادی بالا دارند. بخش قابل‌توجهی از منبع درآمد بسیاری از کشورهای در حال توسعه از صادرات صنایع‌دستی (صنایع غیرمتکی به نفت) است. اما ماهیت صنایع‌دستی یا صنعت دست به‌عنوان هنر چیست؟

https://azadisq.com/Portals/0/images/content/1401/%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9%20%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%20%D8%AA%D9%85%D8%A8%D8%B1%20%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87%20%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%20%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C.jpg?ver=12dgYBcn5PF5n5aBHm_wNg%3d%3d

اطلاق واژه‌ی «هنر» به صنایع‌دستی گاه محل بحث بین هنرمندان و زیباشناسان بوده ‌است. بسیاری از کسانی که با هنر دانستن صنایع‌دستی مخالف‌اند بر این عقیده‌اند که صنایع‌دستی تنها تکرار نوعی مهارت دست‌ورزی است. نتیجه‌ی این مهارت نیز یک محصول سفارشی است. محصولی که از ابتدا هدفمند ساخته شده و در آن از نبوغ، فردیت، خلاقیت ذهنی و زیباشناسی هنری خبری نیست. در این دیدگاه، هنرمند نهایتاً به‌مثابه یک صنعتگر است که محصولی کاربردی می‌آفریند.

گروه مقابل اما ارزش یک شیء را نهفته در میزان کاری که روی آن انجام شده می‌دانند و با اینکه محصولی هدفمند و کاربردی خلق شود مشکلی ندارند. این گروه البته عمدتاً این انتقاد را دارند که وقتی نبوغ و نوآفرینی امری نسبی و فرهنگی است، چرا محصول هنر ایرانی باید در چارچوب زیباشناسی غربی سنجیده شود؟ و حتی اگر این‌طور هم باشد باز هم صنایع‌دستی ایرانی هنر به مفهوم آرت (Art) است و نه کرافت (Craft). در صنایع‌دستی ایرانی اگرچه غالب اوقات از نظام نمادشناسی منسجمی استفاده می‌شود اما خالق یک اثر هنری با استفاده از خلاقیت و ذوق هنری‌اش در محصول خود از این نمادها استفاده‌ی منحصربه‌فردی می‌کند. شاهد این مدعا نیز قالی ایرانی اعم از گلیم و جاجیم و انواع فرش‌های عشایری است که عمدتاً ذهنی‌باف و غیرتکراری هستند. همچنین حضور انواع و اقسام صنایع‌دستی ایرانی در موزه‌های غرب نشان از پذیرش این صنایع به‌عنوان «هنر» است.

با این مقدمه می‌توان گفت تقریباً تمام دست‌سازه‌هایی که از ترکیب مواد اولیه‌ی‌ بومی و طبیعی با ذوق و قریحه‌ی سازنده و خصوصیاتی برگرفته از زیست‌بوم، تاریخ، باورها، ادبیات، اعتقادات مذهبی، فرهنگ، هنر و تمدن مردم هر اقلیم ساخته می‌شوند، صنایع‌دستی به شمار می‌آیند. در دوران معاصر البته چند ویژگی دیگر برای اثری که بتوان به آن صنایع‌دستی گفت برمی‌شمرند؛ از جمله نیاز به سرمایه‌ی اولیه‌ی اندک نسبت به سایر هنرها و صنایع، داشتن هویت و شناسنامه‌ی فرهنگی و خودکفا بودن از لحاظ تأمین مصالح کار در داخل اقلیم.

این صنایع به این دلیل که بدون یا با کمترین دخالت ماشین‌آلات صنعتی ساخته می‌شوند، بیانگر خلاقیت، سلیقه و فکر شخص سازنده، مواد اولیه‌ی‌ موجود در هر ناحیه و حتی نحوه‌ی گذران زندگی انسان‌های هر دوره‌ی تاریخی در نواحی مختلف جهان هستند.

 

ورود به دنیای صنایع‌دستی

اما اگر بخواهیم به اولین صنعت دست ایرانیان در تاریخ اشاره کنیم باید به شش هزار سال قبل از میلاد و استفاده از خاک و سفالینه‌ها برگردیم. در واقع اولین ظهور و بروز جدی صنعت دست ایرانیان طبق یافته‌های باستان‌شناسی، سفالینه‌ها و بعد از آن، فلزکاری‌ و مجسمه‌سازی در دو هزار و هفتصد سال قبل از میلاد بوده است. به شکل بسیار خلاصه دوره‌های صنایع‌دستی ایران را می‌توان این‌طور شرح داد که ایرانیان باستان در صنعت دست فلز و سنگ و سفال به‌شدت مهارت داشتند. در دوره‌ی هخامنشی ظریف‌کاری و افزودن نقش گیاهان و حیوانات و انسان‌ها به دست‌سازه‌ها باب شد. در دوره‌ی ساسانیان صنایع‌دستی در شاخه‌ی فلز و فرش به اوج شکوفایی خود رسید. بعد از اسلام نیز هنرهایی چون تذهیب و تجلید و تشعیر پا گرفت. در دوره‌ی سلجوقیان ایرانیان تسلط چشمگیری در صنایع‌دستی نوظهور و به‌خصوص کاشی‌کاری پیدا کردند. بعدها و در دوره‌ی ایلخانان نگارگری مهم‌ترین صنعت دست زمانه‌ی خود شد.

جدای از استفاده‌ی بشر از صنایع‌دستی به‌عنوان تولید موارد موردنیاز در گذشته، امروز این صنعت منبع درآمد ثانویه‌ی روستاییان و عشایر در کنار کشاورزی و دام‌پروری است.

دسته‌بندی

صنایع دست با توجه به مواد اولیه و شیوه‌ی تولید به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر دسته به‌تنهایی شاخه‌های تخصصی خودش را دارد. از این بین می‌توان به صنایع‌دستی چرم، سفال، دست‌بافته‌های داری و زیراندازی، فلزی، سنگی، آبگینه، چوبی، صنایع مستظرفه، صنایع وابسته به معماری، رنگ‌سازی، رودوزی‌ها (قلاب‌دوزی و پارچه‌بافی)، کاشی‌کاری و انواع دوخت‌های سنتی اشاره کرد.

از میان این‌ها صنایع مستظرفه که شامل نگارگری، تذهیب، گل و مرغ، نقش‌مایه و تشعیر می‌شود، زاینده‌ی‌ نقوش اغلب صنایع دیگر است. برای مثال هنرمند طراح، طرح اولیه را با مدد دانش طراحی خود خلق کرده و هنرمند دیگری طرح را بر روی ظروف (به‌صورت قلم‌زنی یا نقاشی)، کاشی، فرش، چوب (به‌صورت منبت یا مشبک) و... اجرا می‌کند.

https://azadisq.com/Portals/0/images/content/1401/ghalam-zani-iran-ghalamzan-8b5802.jpg?ver=Sm8u6itgosa0_FMQTKqrFQ%3d%3d

هنر قلم‌زنی در ایران

فرش دست‌بافت ایرانی

از اصلی‌ترین، مشهورترین، کاربردی‌ترین و از همه مهم‌تر محبوب‎ترین صنعت دست ایرانیان در دنیا، فرش دست‌بافت است که همواره معرف فرهنگ، هنر و باورهای عمیق ما ایرانیان در طول تاریخ بوده است. اگرچه که به‌علت فرسودگی بافته‌های قدیمی، از تاریخ دقیق شروع این هنر در ایران چیزی در دست نیست، اما قدیمی‌ترین فرش جهان به نام «پازیریک» در جنوب سیبری با بافتی تکامل‌یافته و پیشرفته کشف شده که با بررسی نقوش آن، به دوران هخامنشیان نسبت داده می‌شود.

https://azadisq.com/Portals/0/images/content/1401/iranian-woman-weaving-persian-rugs-nazmiyal-antique-rugs.jpg?ver=I50Ul8dpDBW2OJ0ujhROhA%3d%3d

بانوی ایرانی در حال فرش‌بافی

تقسیم‌بندی

فرش دست‌بافت ایرانی، صنعت دست مشترک همه‌ی نواحی ایران است که جذابیت‌های ملیِ یکسان و خاصی دارد و در طول تاریخ به‌صورت یکپارچه در تمام نواحی با زبان هر قوم تولید شده‌ است. بدین معنا که هر نقش فرش در عین داشتن هویت ایرانی، به‌صورت منحصربه‌فرد می‌تواند معرف ناحیه و حتی نوع تفکر شخص بافنده باشد.

فرش‌ها از لحاظ جغرافیایی، ابعاد، جامعه‌ی بافت (شهری، روستایی و عشایری) و نوع طرح و نقش تقسیم‌بندی‌ می‌شوند. فرش ایرانی از منظر طرح شامل شاه‌عباسی، درختی، بته‌ای، ترکمن، خشتی، گل فرنگ، شکارگاهی، ماهی درهم، محرابی و... است.

به‌صورت مشترک، به‌علت شرایط جغرافیایی خاص و خشک فلات ایران، در همه‌ی فرش‌های ایرانی، طبیعت‌گرایی و علاقه‌ی منحصربه‌فرد هنرمند به باغ مصفای بهشتی دیده می‌شود. در واقع هنرمند ایرانی با بافت زیراندازی برگرفته از طبیعت، باغ آرزوهای خویش را به زیر پاهای خود در خانه می‌آورد. همچنین الگوی باغ ایرانی سرچشمه‌ی مشترک فرش ایرانی و هنر معماری ایرانی‌اسلامی ا‌ست.

نمادگرایی

در کنار طبیعت‌گرایی، تلفیق و وجود نمادها، نقوش اسطوره‌ای، صورت‌های فلکی و... هم هنر نقش فرش را تکامل بخشیده است.

هر گلی که در نقوش فرش جای‌گذاری می‌شود به‌دنبال خود معنای خاصی را دارد که این از عمق هنر و ذکاوت ایرانیان نشئت می‌گیرد. به‌طور مثال، گل مشهور شاه‌عباسی، ریشه در تقدس گل نیلوفر آبی در آیین مهر ایرانیان دارد و نماد برکت، زایندگی و زندگی است. یا نقش گلِ سه‌گانه، که در قالی‌بافی استفاده‌ی مکرر و مداوم دارد و از سه شاخه گل بوته‌ای تشکیل می‌شود که گل میانی ارتفاع بلندتری نسبت به طرفین دارد، نماد آسمان سه‌لایه و افلاک سه‌گانه است و در حقیقت نشان‌دهنده‌ی مراحل سه‌گانه‌ی طلوع و نیم‌روز و شامگاه خورشید است. همچنین گل سرخ که مفهومی مذهبی و آیینی را از قبل و بعد از اسلام نشان می‌دهد. درخت‌های مقدس به کار رفته در نقوش، به‌خصوص سرو، یادگار تفکر زرتشتیان و احترام ایشان به طبیعت و آزادگی ا‌ست. بعد از اسلام هم طبق آیات قرآن، این درختان نماد نعمات الهی، تسبیح پروردگار و طی طریق از زمین به عرش الهی‌ هستند. مثال‌های فراوانی از این دست وجود دارد که در این وجیزه نمی‌گنجد.

در حقیقت ما با شناخت ماهیت و ارزش دست‌بافتگی و همچنین معنای نقوش «فرش دست‌بافت ایرانی» متوجه می‌شویم که هر فرش، پیامبری از باورهای عمیق هستی‌شناسانه و هوشمندانه‌ی ایرانیان است که هنرمند ایرانی، در طول تاریخ، آن‌ها را به دست خود در تار و پود این بافته‌ها گنجانده و در قالب نمادها مانند رازی سر به مُهر، در اختیار آیندگان قرار داده است. این تلفیق زیبای هنر و ارزش‌ها، به‌صورت دست‌بافته، در تمام نقاط جهان، نگهدارنده‌ی هویت جمعی ما ایرانیان است.

در پایان بد نیست بدانیم حدود نه سال قبل شورای جهانی صنایع‌دستی (WCC) عنوان «شهر جهانی صنایع‌دستی» را مصطلح کرد. عنوانی که به شهرهای مشهور به یک یا بیش از یک رشته صنعت دست به‌همراه امتیازات آموزشی و هنری ارزشمند دیگر اطلاق می‌شود. اصفهان با حدود صد و سی رشته‌ی صنایع‌دستی اولین شهر ثبت‌شده در این فهرست است. میبد شهر جهانی زیلو، تبریز شهر جهانی فرش، روستای قاسم‌آباد شهر جهانی چادرشب‌بافی، ملایر شهر جهانی مبل و منبت، مریوان شهر جهانی کلاش (گیوه) و زنجان شهر جهانی ملیله، برخی از شهرهای ایرانی ثبت‌شده در این فهرست هستند.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
اگر بخواهیم به اولین صنعت دست ایرانیان در تاریخ اشاره کنیم باید به شش هزار سال قبل از میلاد و استفاده از خاک و سفالینه‌ها برگردیم. در واقع اولین ظهور و بروز جدی صنعت دست ایرانیان طبق یافته‌های باستان‌شناسی، سفالینه‌ها و بعد از آن، فلزکاری‌ و مجسمه‌سازی در دو هزار و هفتصد سال قبل از میلاد بوده است.

به‌صورت مشترک، به‌علت شرایط جغرافیایی خاص و خشک فلات ایران، در همه‌ی فرش‌های ایرانی، طبیعت‌گرایی و علاقه‌ی منحصربه‌فرد هنرمند به باغ مصفای بهشتی دیده می‌شود. در واقع هنرمند ایرانی با بافت زیراندازی برگرفته از طبیعت، باغ آرزوهای خویش را به زیر پاهای خود در خانه می‌آورد. همچنین الگوی باغ ایرانی سرچشمه‌ی مشترک فرش ایرانی و هنر معماری ایرانی‌اسلامی ا‌ست.

مطالب مرتبط