مجله میدان آزادی: در چهارمین صفحه از پرونده «باغ ایرانی» به سراغ قالی ایرانی رفتهایم که تار و پودش آینهای تمام قد است از باغ ایرانی! شما را میهمان میکنیم به خواندن جستار فرش و باغ ایرانی، نوشته ناعمه اصفهانیان:
قالی در آینهی باغ ایرانی
چشمانتان را لحظهای ببندید و انگشتری زمردین را در نظر بیاورید که بر انگشتان دستی گندمگون نشسته است. این همان تصویرِ باغ ایرانی است که از بالا به چشم میآید؛ مستطیلی زمردفام که بر پیکر دشت یا کویری دور از آبادی قرار گرفته است.
ایران طبیعت متنوعی دارد و هر خطه بنا بر اقتضای طبیعتش معماری خاص و هنر بومی خود را. خاستگاه باغهای ایرانی از دیرباز عموماً در نقاط مرکزی ایران بوده که طبیعتی گرم و خشک دارند و از دریا و جنگل دورند. باغها معمولاً در مناطق هموار و دشتمانند و بیرون از شهر بهعنوان تفرجگاهی برای شاهان یا خوانین ساخته میشدهاند. این باغها عموماً مستطیلشکل بوده و در مسیر قناتها بنا شدهاند. معماران سرچشمهای از این قناتها را در باغ به روی زمین میآوردند و این آب حیاتبخش به جویهایی ختم میشده که از میان باغ عبور میکردند و در امتداد آن به شهرها و آبادیهای اطراف جاری میشدند.

پلانی از باغ ایرانی و نقشه قالی چهارباغ
از معماری باغ ایرانی چه میدانیم
باغ ایرانی همیشه با دیوارهایی بلند از فضای بیرون جدا میشده و در هر گوشه، برجکی کوچک برای نگهبانی از باغ و ساکنانش قرار داشته است. هرچه از کنار دیوارها به وسط باغ نزدیک میشویم به پیچیدگی مسیرها و چم و خمشان افزوده میشود.
در باغ ایرانی همه چیز حول مرکز طراحی شده است. این مرکزیت همان بنای کوشک است که در وسط باغ قرار گرفته و تمام راهها در هر صورت به این مرکز ختم میشود. معماری باغ بهگونهای است که از در ورودی که وارد شوید، با وجود انبوه درختان، کوشک در مرکز دیدِ شما و درست روبهرویتان خواهد بود.

قالی چهارباغ- محل نگهداری موزه آلبرت هال- انگلیس
کوشک یا ساختمان اصلی در وسط یا یکسوم میانی باغ قرار گرفته و روبهروی آن حوضی بزرگ با فوارههای سر به فلککشیده تعبیه شده که صفایی دوچندان را برای چشمان ساکنان به ارمغان میآورد. در اطراف کوشک تا نزدیکی دیوارها باغچههای متعدد و مربعشکل قرار دارد. باغچهها مملو از درختان سایهدار مثل چنار و نارون، درختان همیشه سبز چون سرو و کاج، بوتههای گل و گهگاه درختان میوه است. باغها از دیرباز جولانگاه انواع پرندگان و ماکیان و حیوانات اهلی، این همدمان همیشگی انسانها بودهاند.
در میان باغچهها راهروهای باریک سرتاسر فضای باغ را به هم متصل میکنند. معابری که سقفشان پوشیده از شاخههای درختان است و این سایهسار گسترده و ممتد، علاوهبر منظرهی دلنشینی که ایجاد میکند، عابران را از گرمای تابستان حفظ کرده و از آفتاب نیمروز در امان میدارد.

قالی چهارباغ- محل نگهداری موزه ویکتوریا و آلبرت- انگلیس
آنچه از قدیم گفته شده این است که باغ ایرانی را باید تماشا کرد. اصطلاحی که در زبان فارسی، قدیمترها برای آن استفاده میشده گلگشت است؛ یعنی گشت و گذار. و این بهمعنی حرکت موقع تماشاست. یعنی شما برای دیدن باغ ایرانی باید در آن قدم بزنید. بنای کامل با یک نگاه بهعنوان منظره قابل دیدن نیست و بایستی سر فرصت و با طمأنینه در باغ حرکت کنید تا بتوانید تمامش را تماشا کنید.

قالی چهارباغ- محل نگهداری موزه متروپولیتن نیویورک- آمریکا
یاقوتی بر خاک
حال دوباره چشمان خود را لحظهای ببندید. این بار دستی گندمگون را تصور کنید که انگشتری با نگین یاقوتفام بر خود دارد. این همان منظرهی قالی ایرانی است که بر روی زمین پهن شده. اغراق نیست بگویم، حیرت خواهید کرد اگر از شباهت جزء به جزء قالی ایرانی با باغ ایرانی و الگو گرفتن از آن بدانید.

نمایی از درون کوشک قاجاری- باغ فین کاشان
اگر باغ ایرانی را جلوهای از بهشت بر روی زمین بدانیم، فرش ایرانی را هم گاهی جلوهای از بهشت و گاهی آرزو و خیال ایرانی از بهشت میدانند که با نگاه به باغ بافته شده است. از این رو قالیبافی در مناطقی از ایران که باغها متداول بودهاند، رواج بیشتری داشته است؛ مثل کرمان، کاشان، اصفهان، شیراز و… . آنچه که در معماری باغ ایرانی پیشتر گفتیم، همه را در نقش قالی، در اوج کمال و در نهایت انتزاع میتوان مشاهده کرد.

نمایی جانبی از کوشک صفوی- باغ فین کاشان
نقشهی قالی به ما چه میگوید
قالی محدودهای عموماً مستطیلشکل است که گستردنی است، یعنی قرار است روی زمین پهن شود و محدودهای است برای دور هم قرار گرفتن آدمها. قالی در واقع باغ متحرک و کوچکی است که میتواند از ایوان به اتاق، از اتاق به اتاقی دیگر و از اتاق به حیاط برده شود تا معاشران را روی خود و کنار هم جمع کند.
اگر نقشهی عموم قالیها را در نظر بیاورید، همهی آنها با کادرهای مستطیلی باریک و پهنی به نام طُرّه و حاشیه کادربندی شدهاند. این حاشیهها و طرهها که معمولاً تعدادشان از سه به بالاست نقش همان دیوارهای دور باغ را دارند که با طرحی تکرارشونده دورتادور قالی را احاطه کردهاند تا مرز میان زمین و بهشت مشخص باشد.

نمایی از معابر باغ فین کاشان
همچون باغ که حول بنای کوشک طراحی شده، در قالی نیز همهی نقشها گِرد ترنج جمع میشوند؛ ترنجی بزرگ بهشکل لوزی یا مربع که در میانه قرار دارد و هم نشانی است از خورشید، شمسه یا مهر، هم نگاهی دارد به اصل وحدت وجود در اندیشهی ایرانی.

برچک نگهبانی- باغ فین کاشان
در بسیاری از قالیها بخش دیگری وجود دارد به نام لچک. لچک در لغت به معنای مثلث است؛ همانند لچکی که زنان به سر میکنند. لچک عموماً بهشکل مثلثی مورب در گوشهی قالی بعد از حاشیه و طره قرار میگیرد. لچکها که در نقشه گاه شبیه و گاه متفاوت از ترنجاند، در واقع یکچهارم آناند و شبیه به دستانِ بازی هستند که رو بهسوی ترنج دارند. پر بیراه نیست اگر که بگوییم لچکها یادآورِ همان برجهای کوچک نگهبانیِ گوشهی باغاند.

قالی فرادنبه بختیار- هشتاد ساله- مجموعه لاک
از لچکها تا ترنج، متن قالی یا همان فضای باغ را میبینیم؛ همانجا که درختان باغ دست در گردن هم آویختهاند. شاخههای در هم تنیده، برگهای رنگانگ و بوتهها و گلهای گاه ساده و گاه پیچیده، تودرتوی هم اما با نظمی زیبا بافته شدهاند. سادهبافی لابهلای شاخ و برگها را اگر دنبال کنید، همه در نهایت به ترنج ختم خواهند شد، همانند آن معابر منتهی به کوشک باغ. همانگونه که باغها پر از پرندگان و حیوانات اهلی بودهاند، در قالی هم حضور پرندگان و حیوانات لابهلای نقوشِ انتزاعی یا بهواقع نزدیکشدهی گیاهان و گلها، چشمگیر است.

قالیجه ارمنیبافت لیلیان- شصت ساله- مجموعه لاک
به تماشا سوگند
نکتهی جالبی در مورد نقشها که شاید متوجهشان شده باشید، این است که نقشهای قالی پرسپکتیو یا زاویه دید ندارند. آنها به گونهای طراحی و بافته شدهاند که ممکن است گاه از بالا به نظر برسند، گاه از پایین و گاهی از روبهرو؛ به این معنا که با دیدنشان، ممکن است زمانی خود را بالای باغ تصور کنید، گاهی لابهلای درختان و گاه درازکشیده زیر سایهشان.
همچون باغ ایرانی که برای دیدن گوشهگوشهاش نیاز به گشت و گذار در معابر باغ است، برای دیدن تمام جزئیات قالی هم به حرکت و تماشا نیاز است. چشم ببینده از پایین قالی را یک جور میبیند و از بالا و کنار جور دیگر؛ حتی در دیدن طیف رنگها. پس برای دیدن تمام جزئیات نمیتوان به ایستادن در یک سمت آن یا دیدنش از روبهرو بسنده کرد، باید گِردش چرخید و چشمها را میان نقشها به رقص درآورد.

قالیچه شلمزار بختیار- مجموعه لاک
آرزوی ایرانی
برای آخرین بار چشمان خود را چند دقیقه ببندید و خود را در صد سال، دویست سال یا پانصد سال پیش تصور کنید. خود را میان مردمانی ببینید که در حاشیهی کویر یا بر دامنهی دشتها با سختکوشی روزگار میگذرانند. صبح با طلوع خورشید رهسپار کوچه و بازار و مزارعشان میشوند و شب گِرد چراغی پیهسوز یا شمعی، کنار هم جمع میشوند. مردمانی که در داستانهای شبانه، از بزرگترها و در مرور رؤیای جمعیشان، همیشه از بهشت و از آن باغ جاودان شنیدهاند و آرزوی آن را بارها در ذهن پروراندهاند. اما اراده و اشتیاقشان چنان بلند بوده که تنها به رؤیا بسنده نکردهاند و دست به کار شدهاند؛ از طبیعت الهام گرفتهاند، باغ را که عینیترین مظهر آبادانی میدانستهاند الگو قرار دادهاند، پشم چیده و ریسیده و رنگ کردهاند، گره بر روی گره گذاشتهاند و بهشت، آن نابترین آرزوی ایرانی را، درون خانههای خشت و گِلی یا در میانهی سیاهچادرها، در روی زمین به حقیقت رساندهاند.