مجله میدان آزادی: نوزدهمین صفحه از پروندهی «هزار ویک سریال» را به یک سریال جنایی اختصاص دادهایم. سریالی که در زمان پخش خود طرفداران پروپا قرصی داشت. سریال جنایی-معمایی «اوزارک» (Ozark) سال 2017 از طریق سکوی پخش نتفلیکس تقدیم به سریالبازها شد و در چهار فصل آنها را پای گیرندههایشان نشاند. مرور این سریال را به قلم خانم آزیتا ناهیدفر در ادامه بخوانید:
سریال «اوزارک» ساختهی مارک ویلیامز و بیل دوبوک، یکی از موفقترین و تأثیرگذارترین سریالهای دههی اخیر است. جیسون کنت بیتمن، ستارهی این سریال علاوهبر بازی در نقش اصلی سریال که بهعنوان کارگردان چند اپیزود سریال اوزارک نیز در تولید آن نقش داشته، توانسته است با خلق شخصیتهای پیچیده و داستانی پرتنش، توجه منتقدان و بینندگان را به خود جلب کند.
این سریال که ژانر جنایی، درام و هیجانانگیز دارد اولینبار در سال ۲۰۱۷ از شبکهی نتفیلیکس پخش شد. فصل اول این سریال چهارفصلی شامل نه قسمت شصت دقیقهای و یک قسمت هشتاد دقیقهای است. فصل دوم و سوم ده قسمت و فصل چهارم هم چهارده قسمت است. در مجموع این سریال در چهل و سه قسمت به نمایش گذاشته شد و توانست امتیاز ۸٫۵ از ۱۰IMDb را کسب کند. «اوزارک» جوایزی را از آن خود کرد که شامل دو نامزدی در بخش بهترین سریال درام و هشت جایزه از جوایز امی میشود. از سه جایزهی اوزارک در فصل دوم و سوم، دو جایزه به جولیا گارنر در نقش روث لنگمور اختصاص داده شد که از پس ایفای نقش خود خیلی خوب برآمده بود.
در این سریال جیسون بیتمن که از سال ۱۹۸۱ پا به عرصهی هنر گذاشت و تاکنون فعالیت دارد، در نقش مارتی بیرد بازی میکند. لورا لینی نیز نقش مکمل بیتمن، یعنی نقش همسر مارتی به نام وندی بیرد را بر عهده دارد. لورا هنرپیشهی موفقی است که در حرفهی خود موفق به کسب جوایز امی، گلدن گلوب و بفتا بوده. از دیگر بازیگران سریال، میتوان به جولیا گارنر (در نقش روث)، سوفیا هابلیتس (در نقش شارلوت) و اسکایلر گرتنر (در نقش جوانا بیرد) اشاره کرد.
داستان و طرح کلی سریال اوزارک
سریال با نمایی از دریاچه شروع میشود و صدای مارتی که با خود زمزمه میکند: «پول، دارا را از ندار جدا میکنه. ولی پول چی هست؟ اگر نداشته باشیش همه چیزه، نه؟»
همین موقع دوربین مارتی بیرد را از پشت نشان میدهد که در حال کشیدن دو جعبهی یخ بر روی زمین است.
سریال از همان ابتدا کشش خاصی دارد و حس کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد، بهطوریکه بیننده دوست دارد کلمه به کلمهی مارتی را بشنود.
داستان «اوزارک» حول محور مارتی بیرد و خانوادهاش میچرخد. مارتی یک مشاور مالی است و خود را یک سرمایهگذار فرشته معرفی میکند. سرمایهگذار فرشته یعنی کسی که با منابع مالیاش کمک میکند که تجارتهای در حال سقوط دوباره جان بگیرند. اما مارتی بیرد بهطور ناگهانی خود را درگیر فعالیتهای پولشویی برای یک کارتل مواد مخدر مکزیکی میبیند.
مارتی بیرد و خانودهاش، شخصیتهای اصلی سریال اوزارک
وقتی شریک تجاری او سعی میکند از کارتل سرقت کند، مارتی مجبور میشود بههمراه خانوادهاش به منطقهی دریاچهی اوزارک در میزوری نقل مکان کند تا از چنگ کارتل نجات یابد و همزمان به پولشویی ادامه دهد.
این جابهجایی اجباری به معنای ورود مارتی و خانوادهاش به دنیای جدید و ناآشنایی است که نهتنها مملو از خطرات و تهدیدهای جدید است، بلکه باعث بروز مشکلات خانوادگی و شخصی نیز میشود.
در طول سریال، شاهد تلاشهای مارتی برای حفظ تعادل بین فعالیتهای غیرقانونی و حفظ خانوادهاش هستیم در حالی که خطرات و تهدیدهای مختلف از سوی کارتل، مقامات دولتی و حتی ساکنان محلی، او را محاصره کردهاند.
شخصیتپردازی و عمق روانشناختی
یکی از نقاط قوت اصلی «اوزارک» شخصیتپردازی عمیق و پیچیدهی کاراکترهاست. مارتی بیرد بهعنوان شخصیت اصلی بهخوبی نمایانگر فردی است که تحت فشار شدید، تصمیمات اخلاقی و غیراخلاقی اتخاذ میکند.
شخصیت او نهتنها بهعنوان یک مشاور مالی که مجبور به همکاری با کارتل است، بلکه بهعنوان یک پدر و همسر که تلاش میکند خانوادهاش را در شرایط دشوار حفظ کند، بسیار خوب پرداخت شده است.
این تعارضات درونی و فشارهای خارجی باعث میشود مارتی بهتدریج به فردی تبدیل شود که شاید در ابتدا هرگز فکر نمیکرد. مارتی همچون یک شطرنجباز عمل میکند. درست در لحظهای که فکر میکنید مارتی و خانوادهاش این بار میبازند، او چنان ماهرانه مهرهها را جابهجا میکند که همراه او مینشینی و موفقیتش را جشن میگیری.
جیسون بیتمن و لورا لینی در سریال اوزارک
در مقابل، وندی بیرد (با بازی لورا لینی) همسر مارتی، با اینکه یک سیاستمدار است ولی شغل خانهداری را انتخاب کرده است. او شخصیت قدرتمند و پیچیدهای دارد که با تصمیمات لحظهای باعث حیرت بیننده میشود. وندی نهتنها خود را با شرایط جدید وفق میدهد، بلکه بعضی مواقع حتی از مارتی نیز پیشی میگیرد.
وندی، با تمام تصمیمات بحثبرانگیز و گاه بیرحمانهای که اتخاذ میکند، یکی از پیچیدهترین شخصیتهای سریال است. از این جهت تاحدی میتوان وندی بیرد را شبیه اسکایلر وایت، همسر والتر وایت در سریال «برکینگ بد» دانست. در بسیاری از نقد و تحلیلها این دو سریال را با هم مقایسه میکنند. گاهی بیننده با خود فکر میکند که این دو سریال یک نویسنده دارند، چون چهارچوب این دو سریال حول و حوش یک داستان میچرخد؛ مواد، کارتل، پولشویی و خشونت. حتی به تعبیری میتوان گفت «اوزارک» از «برکینگ بد» الهام گرفته است.
تصویرپردازی و فضای بصری
«اوزارک» از نظر بصری بسیار موفق عمل کرده است. فضای تاریک و ملانکولیک سریال بهخوبی با محتوای داستان هماهنگ است. استفاده از رنگهای سرد و نورپردازی کم، حس تنگنا و فشار را به بیننده منتقل کرده و به تقویت فضای تاریک و پرتنش سریال کمک میکند.
جیسون در بسیاری از قسمتهای سریال، با استفادهی هوشمندانه از زوایای دوربین و تدوین دقیق باعث شده «اوزارک» از لحاظ تکنیکی به یک اثر برجسته تبدیل شود. بهویژه در صحنههای تنشزا و لحظات کلیدی داستان، کارگردانی دقیق و حساس بیتمن بهخوبی به چشم میآید.
جیسون بیتمن بازیگر و یکی از کارگردانهای سریال اوزارک
اوزارکس نام رشتهکوهی است در ایالات آرکانزاس و میزوری در ایالات متحده و نام سریال از نام همین رشتهکوه اوزارکس گرفته شده است. از طرفی دریاچه اوزارک و مناظر طبیعی اطراف بهعنوان پسزمینهی طبیعی زیبا، تضادی جذاب با دنیای تاریک و پر از جنایت داستان ایجاد میکند.
تمها و مفاهیم اخلاقی
«اوزارک» نهتنها یک داستان جنایی پرتنش است، بلکه به بررسی مفاهیم اخلاقی و فلسفی عمیقی نیز میپردازد. یکی از مهمترین موضوعاتی که در طول سریال بررسی میشود، مسئلهی اخلاق و تصمیمات اخلاقی در شرایط بحرانی است.
مارتی و وندی، بهعنوان شخصیتهای اصلی، بارها با تصمیماتی مواجه میشوند که آنها را به چالش میکشد. سریال بهخوبی نشان میدهد که چگونه شرایط محیطی و فشارهای خارجی میتواند فرد را به تصمیمگیریهایی وادار کند که شاید در شرایط عادی هرگز به آنها فکر نمیکرد.
یکی دیگر از تمهای مهم سریال مسئلهی خانواده و وفاداری است. با وجود تمام مشکلات و خطراتی که مارتی و وندی با آنها مواجه هستند، تلاش آنها برای حفظ خانوادهشان یک انگیزهی قوی در طول داستان است. این موضوع که تا چه حد میتوان برای حفاظت از خانواده پیش رفت و چه هزینهای باید پرداخت، یکی از محورهای اصلی سریال است.
بازیگران سریال اوزارک
نقاط ضعف سریال
با وجود تمام نقاط قوت «اوزارک»، این سریال بینقص نیست. برخی از منتقدان به تکراری شدن برخی از مضامین و الگوهای داستانی در فصلهای آخر سریال اشاره کردهاند. بهعنوان مثال، برخی از خطوط داستانی که در فصلهای قبلی بهخوبی پرداخته شده بودند، در فصلهای آخر تکرار میشوند یا بهطور کامل کنار گذاشته میشوند.
همچنین، سرعت روایت در بعضی از قسمتها ممکن است برای برخی بینندگان کند و یکنواخت به نظر برسد. این مسئله بهویژه در قسمتهایی که تمرکز بیشتری بر توسعهی شخصیتها و روابط خانوادگی وجود دارد، مشهود است. هرچند که این کندی در برخی مواقع به تقویت عمق روانشناختی شخصیتها کمک میکند، اما ممکن است برای برخی از مخاطبان که بهدنبال اکشن بیشتر هستند، ناامیدکننده باشد.
پایانبندی سریال
یکی از مهمترین بخشهای هر سریال، پایانبندی آن است و «اوزارک» نیز از این قاعده مستثنا نیست. پایانبندی «اوزارک» مورد توجه و بحثهای فراوانی قرار گرفت. برخی از مخاطبان و منتقدان، پایان سریال را بهدلیل وجود برخی ابهامات و پاسخ نگفتن به تمام سؤالات مطرحشده در طول سریال، ناکافی و ناامیدکننده دانستهاند. از طرف دیگر، برخی معتقدند که پایان باز سریال، با ماهیت پیچیده و غیرقابل پیشبینی داستان همخوانی دارد و اجازه میدهد که هر بیننده برداشت خود را از سرنوشت شخصیتها داشته باشد. سریال این واقعیت را به نمایش میگذارد که اگر در فصل یک، یکی از شخصیتها مرتکب قتل عمد شود تا انتهای فصل و حتی تا انتهای سریال درگیر این تصمیم خود است.
نظر آخر را خودم میدهم، آن هم بدون پیچیدگی و داستانسرایی و در یک جمله: این سریال ارزش وقت صرف کردن را دارد. البته همانطور که نتفلیکس اعلام کرده برای رده سنی بالای 17 سال!