پنجشنبه 25 مرداد 1403 / خواندن: 14 دقیقه
پرونده هزار و یک سریال | صفحه یازدهم

ریویو: نقد و بررسی سریال «قورباغه» ساخته «هومن سیدی»

ممکن است سریال «قورباغه» برای همه‌ی مخاطبان جذاب نباشد ولی ساخت چنین سریال‌هایی، خارج از فضای درام‌های تکراری، نقطه عطفی در سریال‌سازی شبکه‌ی نمایش خانگی محسوب شده و آن را به یکی از آثار برجسته و قابل توجه در میان تولیدات نمایش خانگی بدل کرده است و هومن سیدی با این سریال نشان داده که توانایی بالایی در کارگردانی دارد.

4.5
ریویو: نقد و بررسی سریال «قورباغه» ساخته «هومن سیدی»


مجله میدان آزادی: در یازدهمین صفحه از پرونده‌ی تازه گشوده شده‌ی «هزار و یک سریال» به سراغ سریال ایرانی دیگری رفتیم. سریال «قورباغه» اولین تجربه‌ی سریال‌سازی هومن سیدی است و خانم پارمیس ثاقب‌فر در متن پیش رو به نقد و بررسی آن پرداخته‌اند که در ادامه می‌توانید بخوانید:

 

آب که سر بالا می‌‌رود

«قورباغه» از آن سریال‌هایی است که یک عده خیلی دوستش دارند و یک عده نیز به‌شدت از آن بدشان می‌آید که شاید کمی از این دوست داشتن و نداشتن به شناسنامه و سن افراد ربط داشته باشد! باید حداقل اسم چند مدل مواد مخدر به گوشت خورده باشد و یا درباره‌ی سوژه‌های مربوط به مواد مخدر کنجکاوی داشته باشی و آن‌قدری هم فیلم ندیده باشی که تفاوت کپی از اصل را تشخیص بدهی تا «قورباغه» و تصاویری که ارائه می‌‌دهد را درک کنی.

«قورباغه» محصول سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ است و ژانر جنایی، معمایی، درام و دلهره‌آور دارد. این سریال که اولین تجربه‌ی هومن سیدی به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان در سریال‌سازی و در شبکه‌ی نمایش خانگی است هنگام فیلم‌برداری به پاندمی کرونا برخورد کرد و به همین دلیل در فیلم‌برداری آن وقفه‌ها‌یی افتاد.

هومن سیدی که با آثاری مانند «مغز‌ها‌ی کوچک زنگ‌زده»، «خشم و هیاهو»، «سیزده» و... نشان داده با قاب‌بندی‌‌ها‌ی غیرکلاسیک عاشق روایت‌هایی جنایی و روانشناختی است، توانسته موفقیت‌ها‌ی زیادی را در این حوزه کسب کند. او که از زمان ساخت آثار کوتاهش نیز نشان داده بود دل‌بسته‌ی فرم‌گرایی و اسلوب ژانر است، با سبک آثارش باعث می‌‌شود که مخاطب با دیدن آن‌ها به یاد آثار خارجی بیفتد. نکته‌ای که در مورد «قورباغه» نیز صدق می‌کند. (تنها «مغزهای کوچک زنگ‌زده» از این قاعده مستثنا بوده و به نظر می‌رسد بومی است.)

هومن سیدی، نوید محمدزاده و صابر ابر در سریال «قورباغه»

داستان سریال «قورباغه»

داستان «قورباغه» به‌صورت خلاصه از این قرار است که سه سارق به نام‌های فرید (اشکان حسن‌پور)، جواد (شهروز دل‌افکار) و رامین (صابر ابر) دست به سرقت از یک فرد پولدار به نام نوری (نوید محمدزاده) می‌زنند، اما نوری متوجه شده و با استفاده از قدرت هیپنوتیزم خود، فرید را هیپنوتیزم می‌کند تا به جواد و رامین و خودش شلیک کند. رامین که جان سالم به در می‌‌برد طی فرآیندی به خانه‌ی نوری آمده و برای مدت کوتاهی آنجا ساکن می‌‌شود. او متوجه می‌‌شود که نوری به ماده‌ای مخدر دسترسی دارد که از طریق آن می‌تواند افراد مختلف را وادار کند به میل او رفتار کنند. رامین در تلاش است که این ماده را به دست آورد. او در این راه تنها نیست و البته تنها کسی هم نیست که اشتیاق تصاحب این سرچشمه‌ی قدرت را دارد...

خلاصه‌ی داستان بسیار زیبا، متفاوت و هیجان‌انگیز است اما این خلاصه در تبدیل شدن به فیلم‌نامه ناکام مانده. زیرا پرواضح است که کل کار بر اساس یک ایده جلو رفته و فیلم‌نامه‌ای در کار نیست.

رامین به‌عنوان راوی در ابتدای هر قسمت جملاتی می‌‌گوید که قرار است برای رفتن به لایه‌ها‌ی زیرین داستانی به ما کمک کند. ولی این عبارات مانند سایر جمله‌های حکیمانه‌ی شخصیت‌ها‌ی سریال نچسب و بی‌کارکرد باقی می‌‌مانند. جملاتی مانند: «برنده کسیه که آروم و بی‌صدا به یه سمتی بره که هیچ‌ کس فکرش رو نمی‌کنه.» از قسمت سوم، یا «من خود سرطانم. هر چقدر کوچیک، اما اومدم انتقام بگیرم. عقب نمی‌کشم. من خود دردم.» از قسمت هفتم!

این سریال پر است از فلاش‌بک‌ها‌ و خاطرات، تا حدی که جایی یک قسمت کامل به گذشته اختصاص دارد. این تکنیک کار را خوش‌رنگ و لعاب کرده ولی صرفاً برای پر کردن زمان بوده و تأثیری در قصه ندارد.

شخصیت‌پردازی‌ها‌ در این اثر کامل نیستند و ما نمی‌توانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم. نکته‌ای که گاهی باعث می‌‌شود دلیل عکس‌العمل‌های آن‌ها را نسبت به مسائل ندانیم. مثلاً در تصویری رامین در خاطرات کودکی‌اش دنبال قورباغه است و در برکه می‌افتد و حالا در بزرگسالی نیز ماده‌ی سمی قورباغه را می‌خواهد و به بدبختی و خون‌ ریختن افتاده. نکته‌ای بدون عمق و دلیل و تصنعی و بدون پیوند با داستان که فقط به‌دنبال یک تناظر مصنوعی است؛ مانند باران ماهی و قورباغه در پایان فیلم که بی‌دلیل از فیلم «مگنولیا» (Magnolia) اثر پل توماس اندرسن کپی شده و دلیلش در این فیلم مشخص نیست و کارکردی هم ندارد.


اقتباس یا کپی؟

هومن سیدی در تیتراژ به برداشت آزادی از فیلم فرانسوی «نفرت» اشاره می‌‌کند، در صورتی که این برداشت به هیچ وجه آزاد نبوده و کلیه‌ی محتوا و نماها تقریباً عین به عین تقلید شده‌اند. تقلیدی که در تیتراژ هم ادامه پیدا می‌‌کند (از سریال True Detective) و با موسیقی تقلیدشده‌اش هماهنگ است. رد پای فیلم‌‌ها‌ی Amores Perros و Pulp Fiction در قسمت دوم و همچنین «شهر خدا» و بازی GTA نیز در ادامه به چشم می‌‌خورد.

پوستر سریال «کارآگاه حقیقی» (ترو دتکتیو)

البته از انصاف نگذریم هومن سیدی لحظات زیبایی را نیز خلق کرده؛ اکشن‌‌ها‌ با کمک جلوه‌ها‌ی ویژه‌ی درست، نماها و قالب‌های بصری زیبا و میزانسن‌ها‌ی درست از کاربلدی هومن سیدی حکایت دارد که اگر قصه‌ای بهتر و منطقی‌تر (نه باور‌پذیر، صرفاً واجد منطق داستانی) می‌داشت، می‌‌توانست به پدیده‌ای خاص منجر شود.

در رابطه با بازی‌ها نیز به‌قطع می‌‌توان گفت که نوید محمدزاده یکی از بدترین بازی‌ها‌ی خود را در معرض نمایش گذاشته و ترکیب این بازی با شخصیت نوری که با آن قدرت حتی نمی‌تواند رامین را حذف کند، بسیار آزاردهنده شده است. فرشته حسینی در نقش لیلا، صابر ابر در نقش رامین، هومن سیدی در نقش شمس‌آبادی، مهران غفوریان در نقش کیان و سحر دولتشاهی در نقش فرانک شخصیت‌‌ها‌یی را بازی می‌کنند که عقبه و پختگی ندارند، اما با این حال بازی‌ها‌ی قابل قبولی از خود ارائه داده‌اند. 

نوید محمدزاده در سریال «قورباغه»

حواشی سریال قورباغه

حواشی سریال «قورباغه» بارها و بارها باعث توقیفش شد. اما چرا؟ برخی علت توقیف این سریال را خشونت و پلیس‌کشی می‌‌دانستند. در آن روزها روزنامه‌ی کیهان در این رابطه نوشت: «سازندگان یکی از سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی حاضر به انجام اصلاحیه‌های نهاد‌های نظارتی نیستند. این اثر، یکی از خشن‌ترین سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی است که در نخستین قسمت مخاطب خود را به پلیس‌کُشی ترغیب و تشویق می‌کند! نقطه عطف روایت قسمت اول این سریال، کشته شدن مأمور انتظامی است و این ماجرا طوری طراحی شده که مخاطب به این کار تشویق می‌شود.»! همچنین این روزنامه تأکید کرده بود: «مسئولان نیروی انتظامی به‌خصوص ناجی هنر از محتوای ملتهب این سریال مطلع نیستند و سازندگان هم از حذف مفهوم پلیس‌کشی در این سریال امتناع می‌کنند.» در حالی که نماوا به‌عنوان پلتفرم پخش‌کننده‌ی این سریال تأکید کرد که «قورباغه» پروانه‌ی نمایش از «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، مجوز از «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا)» و تأییدیه از «مؤسسه‌ی ناجی هنر» دارد. البته بعد‌ها‌ ساترا سن تماشای این سریال را از مثبت پانزده به مثبت هجده تغییر داد که با واکنش‌هایی از سمت سیدی و پلتفرم‌ها همراه شد. 

نمایی از سریال «قورباغه» و بازیگرانش

حاشیه‌ی دیگری که دامن «قورباغه» را گرفت همکاری سابق علی اسدزاده، تهیه‌کننده‌ی «قورباغه» در ساخت سریال «شهرزاد» بود. علی اسدزاده، مدیرعامل تصویرگستر پاسارگاد، یکی از شرکای محمد امامی در پروژه‌ی «شهرزاد» بود. محمد امامی یکی از متهمان اصلی پرونده‌ی فساد در صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان و بانک سرمایه است. نگرانی بابت ورود سرمایه‌‌ها‌ و پول کثیف در تولید «قورباغه» نیز ظاهراً یکی از دلایل توقیف سریال بود. اگرچه علی اسدزاده اذعان داشت: «پلتفورم نماوا سرمایه‌گذار «قورباغه» است و من تهیه‌کننده‌ی آن و این سریال ارتباط مالی و معنوی با هیچ شخص حقیقی و حقوقی و همچنین تصویرگستر پاسارگاد ندارد و لیست تمام اسناد و مدارک مالی سریال «قورباغه» موجود و در صورت درخواست مراجع رسمی آماده‌ی ارائه است.»


باز هم سرقت هنری 

نکته‌ی دیگری که در توقیف سریال تأثیری نداشت ولی از سوی مخاطبان به‌شدت با بازخورد مواجه شد موسیقی سریال، اثر بامداد افشار بود. شباهت بی‌اندازه‌ی موسیقی سریال به موسیقی متن سریال‌ها و فیلم‌های مختلف ازجمله «دارک»، «جوکر»، «ندیمه»، «لئون» و «تنت» باعث شده بود که بسیاری از هنردوستان نسبت به این موسیقی متفاوت که برای سریال بسیار جذاب به نظر می‌‌رسید انتقاد داشته باشند. نکته‌ای که از نظر بامداد افشار کاملاً اتفاقی و ناخواسته بوده و دلیل آن استفاده از نت رونده‌ای است که به آن پرتامنتو گفته می‌شود و از جنس سازهای زهی و با فضای افکتیو است و در همه‌ی آثار مذکور هم استفاده شده است. 

«قورباغه» با تمام نقاط قوت و ضعف خود یکی از تلاش‌های موفق و متفاوت در سریال و فیلم ایران است. هومن سیدی با این سریال نشان داده که توانایی بالایی در کارگردانی دارد. اگرچه ممکن است این سریال برای همه‌ی مخاطبان جذاب نباشد ولی ساخت چنین سریال‌هایی، خارج از فضای درام‌های تکراری، نقطه عطفی در سریال‌سازی شبکه‌ی نمایش خانگی محسوب شده و آن را به یکی از آثار برجسته و قابل توجه در میان تولیدات نمایش خانگی بدل کرده است. مخاطب جوان این سریال می‌‌توانست از دیدن صحنه‌ها‌یی که تاکنون فقط در آثار خارجی دیده بود، لذت ببرد. این سریال که توانست مخاطبان جوان را به نماوا جذب کند برای این پلتفرم یک موفقیت محسوب می‌‌شود. 


 




تصاویر پیوست

نیکا نجفی
3 شهریور 1403

واقعا؟
دلم میخواست مظلب رو لایک کنم ولی این صفحه و یه سری صفحات دیگه به من اجازه نمیده.
اینکه سریال تا این حد کپی داشته رو نمیدونستم! ولی یه نکته! آیا نظارتی روی این سریالها نیست؟ کسی تا در نیاد نمیدونه این حجم از کپی کاری توشه؟

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«قورباغه» محصول سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ است و ژانر جنایی، معمایی، درام و دلهره‌آور دارد. این سریال که اولین تجربه‌ی هومن سیدی به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان در سریال‌سازی و در شبکه‌ی نمایش خانگی است هنگام فیلم‌برداری به پاندمی کرونا برخورد کرد و به همین دلیل در فیلم‌برداری آن وقفه‌ها‌یی افتاد.

هومن سیدی در تیتراژ به برداشت آزادی از فیلم فرانسوی «نفرت» اشاره می‌‌کند، در صورتی که این برداشت به هیچ وجه آزاد نبوده و کلیه‌ی محتوا و نماها تقریباً عین به عین تقلید شده‌اند. تقلیدی که در تیتراژ هم ادامه پیدا می‌‌کند (از سریال True Detective) و با موسیقی تقلیدشده‌اش هماهنگ است. رد پای فیلم‌‌ها‌ی Amores Perros و Pulp Fiction در قسمت دوم و همچنین «شهر خدا» و بازی GTA نیز در ادامه به چشم می‌‌خورد.

مطالب مرتبط