چهارشنبه 04 بهمن 1402 / خواندن: 6 دقیقه
به بهانه سالروز درگذشت کارگردان سرشناس یونانی

ریویو: نقد و بررسی فیلم «ابدیت و یک روز»، ساخته «تئو آنجلوپولوس»

ناتمامی یکی از مهم‌ترین بحران‌های زندگی هر هنرمندی است. همه هنرمندان آثاری ناتمام دارند که گمان می‌کنند به پایان بردنشان روح آنان را آرام می‌کند. تفاوت کار ناتمام یک هنرمند حقیقی با پروژه ناتمام یک کاسب این است که کار ناتمام کاسب نهایتا یک ضرر جزئی و موقت اقتصادی است که می‌تواند در فرصتی دیگر یا توسط فردی دیگر جبران شود، اما آنچه در دست هنرمند است به تمام زندگی او معنا می‌دهد

4.33
ریویو: نقد و بررسی فیلم  «ابدیت و یک روز»، ساخته «تئو آنجلوپولوس»

مجله میدان آزادی: امروز چهارم بهمن سالروز درگذشت تئودوروس آنجلوپولوس (Θεόδωρος Αγγελόπουλος) کارگردان سرشناس سینمای هنری یونان است. پیش از نیز ریویویی درباره فیلم ابدیت و یک روز او در مجله میدان آزادی منتشر کرده بودیم. امروز به مناسبت درگذشت این هنرمند و به احترام او، یک ریویوی تازه بخوانید درباره همین فیلم از حسن صنوبری:

هنرمندان بسیاری در آثارشان به اینکه هنر و زیبایی چه نسبتی با مفاهیمی مثل انسانیت و آزادی دارند یا می‌توانند داشته باشند پاسخ داده‌اند. کارگردان صاحب‌سبک یونانی زنده‌یاد تئو آنجلوپولوس هم در شاهکار خود با نام «ابدیت و یک روز» (یا «ابد و یک روز») به این پرسش پاسخ داده است.

«ابدیت و یک روز» قصه‌ی یک شاعر است در مواجهه با کلمات و حقایقشان، قصه‌ی یک هنرمند است در مواجهه با هنر و زیبایی و ظاهر و باطن و ادعاهایشان و قصه‌ی یک انسان است درباره به پایان رساندن زندگی و ماموریت انسانی‌اش. مردی که عمری از معنا و هویت و زیبایی سروده و گفته و خوانده، در واپسین سال‌های عمر خود درگیر ماجراهایی می‌شود که باعث می‌شود هم سیر زندگی خود را به عنوان یک اثر هنری از نظر زیبایی و معنا داوری کند و هم در آخرین روزهای زندگی ثابت کند چقدر همانگونه که زیبا نوشته می‌تواند زیبا زندگی کند.

اما مضمون اندیشه‌محور مهم دیگر فیلم ناتمامی‌ست. ناتمامی یکی از مهم‌ترین بحران‌های زندگی هر هنرمندی است. همه هنرمندان آثاری ناتمام دارند که گمان می‌کنند به پایان بردنشان روح ناآرامِ آنان را آرام می‌کند. مخصوصا آثار مهم و ارزشمندشان. جدا از هنرمندانی که نگاهی اقتصادی و فروشی به اثر خود دارند، تفاوت کار ناتمام یک هنرمند حقیقی با پروژه ناتمام یک کاسب این است که کار ناتمام کاسب نهایتا یک ضرر جزئی و موقت اقتصادی است که می‌تواند در فرصتی دیگر یا توسط فردی دیگر جبران شود، اما آنچه در دست هنرمند است به تمام زندگی او معنا می‌دهد و ناتمامی‌اش ممکن است فقط ناتمامی یک دغدغه از دغدغه‌های او نباشد، بلکه برای هنرمند به ناتمامی همه حیثیت وجودی و معنای زندگی‌اش تفسیر شود.

در میانه‌ی فیلم شخصیت شاعر برای کودک از «دیونیزیوس سولوموس» شاعر ملی یونانی سخن می‌گوید. بگذارید قصه او را به اختصار تعریف کنم: سولوموس از بنیانگذاران ادبیات نوین یونان، شاعری است که یکی از مهمترین منظومه‌های ملی یونان یعنی «سرود آزادی» را سروده است. شعر مربوط به روزگار نبرد یونانیان برای رهایی از اشغال عثمانی است و شاعر برای سرودن آن رنج بسیاری کشیده است. دیونیزیوس سولوموس که پرورش‌یافته‌ی ایتالیاست برای سرودن این شعر دو سفر در پیش داشته، یکی سفر به وطن و یکی سفر به زبان مادری، چون از هردو دور افتاده بوده است، اما با شنیدن صدای انقلاب و تماشای میهن‌پرستی و بیگانه‌ستیزی مردم خود تصمیم می‌گیرد دوباره به یونان برگردد و زبان یونانی را بیاموزد تا بتواند با ذوق  و قریحه‌ی شاعری خود از آن‌ها دفاع کند؛ از مرز یونان، از زبان یونان و از هویت یونانی.

در نبرد مقدس دیونیزیوس سولوموس، هنر، آزادی، انسانیت، هویت، زیبایی و وطن‌پرستی همگی در یک جبهه قرار می‌گیرند و با هم و در کنار هم تفسیر می‌شوند. منظومه‌ی سرود آزادی سرانجام ناتمام می‌ماند اما علی‌رغم ناتمامی در روزگار خود به شدت مشهور می‌شود، حتی مرزهای یونان را در می‌نوردد و در تمام اروپا محبوب می‌شود و کار خود را به عنوان یک اثر هنری و انسانی تمام می‌کند. شاعر در این شعر آزادی را به صورت یک شخصیت انسانی برخاسته از استخوان‌های مقدس یونانی تصویر می‌کند. سطرهای نخستین این شعر تبدیل به سرود ملی یونان می‌شود و حتی بعدتر سرود ملی کشور قبرس نیز از این شعر انتخاب می‌شود.

به فیلم برگردیم: شخصیت اصلی فیلم (الکساندروس)  شاعری است که یکی از ماموریت‌های زندگی خودش را تکمیل شعر ناتمام سولوموس می‌داند، اما خود نیز گوییا به فراخور رنج‌های زندگی (و در مواجهه با چگونه تمام کردن زندگی خود به عنوان یک اثر هنری و انسانی) کارش را ناتمام می‌گذارد.

در فیلم به جز شعر و ادبیات لحظاتی دیگر از هنر را نیز می‌بینیم. از رقص و موسیقی و معماری یونان. قهرمان فیلم در این آثار و در تمام آثار هویتی سرزمین خویش غرق است و کارگردان با نماهای هنری و قاب‌های خیره‌کننده‌اش این غرق‌شدگی در هنر و هویت را بیش از پیش به تصویر می‌کشد. همچنین با موسیقی شاهکار و تاثیرگذار النی کارایندرو که جمع همه‌ی این‌ها تماشای این فیلم را به یک تجربه‌ی هنریِ کامل، جامع و منحصر به فرد تبدیل می‌کند. جایی که هنر محض ایستاده در نزدیک‌ترین شعاعِ انسانیت و در دورترین فاصله از هنر تجاری و مصرفی و عوام‌فریب. امری که در جوایز فیلم هم خودش را نشان می‌دهد.

«ابدیت و یک روز» از برترین شاهکارهای سینمای یونان است. فیلمی که در آخرین سال‌های طلایی جشنواره هنری کن توانست مهم‌ترین جایزه این جشنواره یعنی نخل طلا را به دست بیاورد و در عین حال حتی به عنوان نامزد در یک رشته هم در جایزه‌ی آمریکایی اسکار شرکت داده نمی‌شود. خود فیلم مورد تحسین منتقدان و نخبگان سینمایی جهان قرار گرفته اما موسیقی‌اش که اتفاقا هیچ جایزه جهانی‌ای نگرفته جزو محبوب‌ترین موسیقی‌فیلم‌های جهان برای عموم دوست‌داران هنر است. بسیاری که حتی نام کارگردان این اثر را نشنیده‌اند موسیقی شاهکار النی کارایندرو برای‌ این فیلم را شنیده‌اند و  حتی با آن خاطره دارند. ابدیت و یک روز و موسیقی‌اش محصول سال 1998 است، همان سالی که اسکار بهترین فیلم و بهترین موسیقی فیلم به فیلم عامه‌پسند تایتانیک تعلق گرفت.


تم اصلی موسیقی فیلم ابدیت و یک روز ساخته النی کارایندرو

من گمان می‌کنم آنجلوپولوس در فیلم می‌خواهد بگوید سرانجام سرپناهی جز هنر، برای آزادی، انسان، کودک، هویت و زندگی وجود ندارد، آن‌هم سرپناهی که با همه اهمیت و ارزشمندی‌اش، باز اگر نتواند کودک را و حقیقت را نجات دهد، می‌توان و باید آن را ناتمام رها کرد.




Ho3en
5 فروردین 1403

چه قدر این نقد و متن عالی بود و نهایت استفاده رو بردم

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«ابدیت و یک روز» قصه‌ی یک شاعر است در مواجهه با کلمات و حقایقشان، قصه‌ی یک هنرمند است در مواجهه با هنر و زیبایی و ظاهر و باطن و ادعاهایشان و قصه‌ی یک انسان است درباره به پایان رساندن زندگی و ماموریت انسانی‌اش. مردی که عمری از معنا و و هویت و زیبایی سروده و گفته و خوانده، در واپسین سال‌های عمر خود درگیر ماجراهایی می‌شود که باعث می‌شود هم سیر زندگی خود را به عنوان یک اثر هنری از نظر زیبایی و معنا داوری کند و هم در آخرین روزهای زندگی ثابت کند چقدر همانگونه که زیبا نوشته می‌تواند زیبا زندگی کند

«ابدیت و یک روز» از برترین شاهکارهای سینمای یونان است. فیلمی که در آخرین سال‌های طلایی جشنواره هنری کن توانست مهم‌ترین جایزه این جشنواره یعنی نخل طلا را به دست بیاورد و در عین حال حتی به عنوان نامزد هم در جایزه‌ی آمریکایی اسکار شرکت داده نشد. خود فیلم مورد تحسین منتقدان و نخبگان سینمایی جهان قرار گرفته اما موسیقی‌اش که اتفاقا هیچ جایزه جهانی‌ای نگرفته جزو محبوب‌ترین موسیقی‌فیلم‌های جهان برای عموم دوست‌داران هنر است

مطالب مرتبط