مجله میدان آزادی: در پی تجاوز وحشیانه حکومت کودککش اسرائیل به ایران تصمیم گرفتیم سریالهاییبا موضوع آرامش و تابآوری در شرایط سخت را که توسط هنرمندان ایرانی به تصویر کشیده شده با هم مرور کنیم. ده سریال با موضوع تابآوری در شرایط سخت را در تازهترین مطلب پرونده «ای ایران» با انتخاب و مقدمه خانم مریم رحیمیپور در ادامه بخوانید:
صبح روز جمعه، از جهانِ معمولی خرداد 1404 وارد جهانِ جدیدی شدیم؛ جهانی که تا پیش از این فقط در فیلمها دیده و در کتابها خوانده بودیم. این فهرست شامل سریالهایی است که داستانی دارند که در همین جهان رخ میدهد، در مورد آدمهایی که در شرایط سخت و روزهای دشوار تاب آوردهاند و حتی بیشتر از آن، بالا و پایینهای زمانه موجب کمال آنها شده است.

1. رقص پرواز
«رقص پرواز» داستان دکتر یاوری و ملیحه است. دکتر یاوری (با بازی مهدی هاشمی)، جراح متخصصی است که در زمان جنگ تحمیلی از آمریکا به ایران برگشته و ناچار میشود برای انجام یک عمل جراحی به اهواز سفر کند. در کنار او ملیحه (با بازی لاله اسکندری) قصد دارد به اهواز برود و نامزد خود (با بازی شهاب حسینی) را پیدا کند. آنها در این سفر ناخواسته با یکدیگر همراه میشوند و ورودشان به اهواز همزمان با بمباران شهر توسط نیروهای دشمن است. فضای شهر جنگزده اهواز، کمکهای پشت جبهه، مقایسه زندگی و رفاه شهری با مناطق جنگی و از همه مهمتر بازی بسیار عالی مهدی هاشمی و شهاب حسینی از نقاط قوت این سريال است. نویسنده این اثر علیرضا طالبزاده است و احمد مرادپور کارگردانیاش را به عهده دارد.

2. آرایشگاه زیبا
«آرایشگاه زیبا» اثر نامآشنایی است که در آخرین سال دهۀ شصت، توسط مرضیه برومند با نویسندگی احمد بهبهانی تولید شد. رضا بابک در این سریال نقش آرایشگری با نام «اسد خمارلو» را بازی میکند که سن بالایی دارد اما ازدواج نکرده است. همین ماجرا سبب میشود که هر یک از دوستانش، کسی را برای ازدواج به او معرفی کنند. این ماجرا تا جایی پیش میرود که اسد خسته میشود و تصمیم میگیرد خودش به زندگیاش سروسامان بدهد و در هر قسمت به همراه مادر و خواهرش به خواستگاری میرود. این رفتن و آمدنها به ظاهر هیچ سودی ندارد اما نوعی از همدلی و روابط انسانی را در هر قسمت نمایش میدهد تا در نهایت به پایان خوشی ختم میشود.

3. خاک سرخ
«خاک سرخ» سریالی با کارگردانی ابراهیم حاتمیکیاست که در زمان پخش از تلویزیون توجه مخاطبان زیادی را جلب کرد. این سریال داستان دختری به نام «لیلا» است که در شب عروسیاش میفهمد که پدر و مادرش افراد دیگری هستند و تلاش میکند تا هویت واقعیاش را کشف کند. این جستوجو بعد از دشواریهای فراوان او را به خرمشهر جنگزده میرساند. لیلای نازپرورده در خرمشهر که حالا نماد ایران است میماند و در برابر مسئولیتی سنگین و ناگهانیای که یکباره به عهدهاش گذاشته تاب میآورد. نویسندگی این اثر به عهدۀ مهدی سجادهچی و مسعود بهبانینیا بوده و موسیقی متن آن در لیست موسیقیهای خاطرهانگیز دفاع مقدس جا گرفته است.

4. گل پامچال
سریال «گل پامچال» با نویسندگی کامبوزیا پرتوی و کارگردانی علی طالبی، داستان دختری به نام «لیلا» را روایت میکند که بعد از بمباران شدید محل زندگیاش در جنوب و کشته شدن تمام اهالی، به پیرمردی پناه میبرد تا به او برای یافتن خواهرش کمک کند. این پناه بردن، سرنوشت لیلا را به شمال ایران گره میزند.

5. سرزمین مادری
«سرزمین مادری» اولین بار در سال 1392 با نام «سرزمین کهن» از تلویزیون پخش شد؛ اما پس از مدتی به دلیل حواشی پیش آمده متوقف شد و مجدداً در مهر ماه 1402، با نام سرزمین مادری از رسانۀ ملی به نمایش درآمد. این سریال اثری به کارگردانی کمال تبریزی است که حوادث تاریخی و اجتماعی ایران در زمان جنگ جهانی دوم تا وقوع انقلاب اسلامی را روایت میکند. شخصیت اصلی این قصه پسری به نام «رهی اردکانی» است که اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران از جمله خیانت حزب توده، زندانهای ساواک، اوضاع سلطنتطلبان و... از دید او روایت میشود. نقشآفرینی دوران کودکی، جوانی و بزرگسالی رهی به ترتیب به عهدۀ «علی شادمان»، «شهاب حسینی» و «آرش مجیدی» بوده است. «سرزمین مادری» درواقع روایت پایداری چند دهه ایران معاصر است برای به ثمر رسیدن انقلاب.

6. پشت کوههای بلند
«پشت کوهای بلند»، اثری از امرالله احمدجو است که تا حدی حال و هوای «روزی روزگاری» و «تفنگ سرپر» را تداعی میکند و حتی قسمت پایانی آن تاحدی وابسته به این دو سریال است. فارغ از این وابستگی، پشت کوهای بلند داستان مستقلی دارد؛ روایت پادشاهی به نام «سامشا» که برای خوشگذرانی به سمت اصفهان آمده و حاکم اصفهان در همین زمان سعی دارد دور از چشم او، پادشاهی را از آن خود کند. ماجراهای مربوط به کاروان پادشاه و اهالی اصفهان در این اثر، موجب شده که پشت کوهای بلند از هر نظر یک سریال سرگرمکننده و حتی مناسب روزهای سخت باشد.

7. روزی روزگاری
«روزی روزگاری» اثر به یادماندنی امرالله احمدجو است که داستان راهزنی به نام «مرادبیگ» (با بازی خسرو شکیبایی) را روایت میکند که در طی درگیری با سردستۀ گروه دیگری از راهزنان به نام «حسام بیگ» مجروح میشود و خانوادهای روستایی او را نجات میدهند. همنشینی با این روستاییان و البته پایداری خاله لیلا در تربیت حسام بیگ سبب میشود او به تدریج متحول شود.

8. ذهن زیبا
«ذهن زیبا» اقتباسی آزاد از کتاب «سلولهای بهاری» است و زندگی دانشمند برجستۀ زیستشناسی «حسین بهاروند» را به تصویر میکشد. سیدمحمدرضا خردمندان به عنوان کارگردان اثر، سعی داشته است که چالشهای ذهنی و علمی و حتی خانوادگی و اقتصادی این دانشمند را به نمایش در بیاورد و در کنار آن به گوشهای از زندگی سعید کاظمی آشتیانی، مؤسس پژوهشگاه رویان پرداخته است.

9. هشت بهشت
سریال «هشت بهشت» به نویسندگی و کارگردانی اکبر خواجویی که در سال 1369 پخش شد، روایتی از گروهی راهزن است که در بیابانهای ایران، قافلهها را غارت میکنند. در میان این دزدان، سردستهای هست که شخصیتی متفاوت دارد؛ مردی محجوب که شغل واقعیاش را از مادرش مخفی نگه داشته است.
داستان زمانی پیچیده میشود که کاروانی از زائران خانۀ خدا در نزدیکی کاروانسرایی توقف میکند که راهزنان در آنجا حضور دارند. دزدان برای شناسایی این کاروان به آنجا میروند و در این میان، کشمکشهای درونی و بیرونی شکل میگیرد.
هشت بهشت، از متون کهن فارسی مثل «گلستان سعدی» و «مثنوی معنوی» الهام گرفته و روایتگر پیچیدگیهای اخلاقی، وفاداری و تناقضهای انسانی است. این سریال به ما یادآوری میکند که حتی کسانی که در تاریکی گام برمیدارند، میتوانند با انتخابهای خود مسیر دیگری را در پیش بگیرند.
تماشای هشت بهشت فرصتیست برای تفکر درباره مرزهای اخلاق، توبه و انسانیت در شرایطی دشوار و پرچالش.

10. هتل
داستان سریال «هتل»، در هتل دو ستارۀ مروارید اتفاق میافتد و هر قسمت ماجراهای کارکنان با یکدیگر و مشتریان هتل را به تصویر میکشد. کارکنانی که مانند اعضای یک خانواده هستند و در کنار یکدیگر هم کار می کنند و هم زندگی.
در هر قسمت از سریال، چند مهمان تازه، وارد یک هتل قدیمی میشوند. یکی از راه رسیده و دلخسته است، دیگری در آستانه جدایی با همسرش دعوا دارد، آن یکی از زندگی ناامید است و یکی دیگر درگیر یک راز قدیمی. مسافران میآیند و میروند، اما هرکدامشان در چند ساعت یا چند شب اقامت در این هتل، بخشی از خودشان را مرور میکنند یا تغییری کوچک اما مهم را از سر میگذرانند.
کارکنان هتل هم، با اینکه زندگی بیدغدغهای ندارند، گاهی تبدیل میشوند به تکیهگاه آدمهایی که حتی اسمشان را نمیدانند.
سریال «هتل» ساخته مرضیه برومند و به قلم پیمان قاسمخانی درباره آدمهای معمولی است؛ آدمهایی که نه قهرماناند و نه خاص، اما با بخشیدن، شنیدن، صبر کردن یا دلسوزی، در دل سختیها به یکدیگر امید میدهند.

11. من یک مستاجرم
«من یک مستاجرم» ساخته پریسا بختآور، داستان پیرزنی به نام «زمانه خانم» است که پس از سالها زندگی در خارج از کشور، به تهران بازمیگردد. او صاحب یک ساختمان پنجواحده است که مباشر سابق بدون اجازهاش آن را اجاره داده است. در فرودگاه، زمانه خانم با پسری به نام مسعود آشنا میشود که او را تا خانه همراهی میکند. مسعود به عنوان مباشر جدید، مسئول پیدا کردن مستاجران تازه برای ساختمان میشود.
اولین مستاجران، زوجی به نام ناصر و نیره هستند که ناصر دوست مسعود و نیره از اقوام اوست. این زوج همراه با یک زوج دیگر در خانه ساکن میشوند.
ورود نیلوفر، خواهرزاده زمانه خانم که نیمه مالک خانه است، اتفاقاتی جدید را رقم میزند؛ مستاجران باید خانه را ترک کنند و در همین زمان، پدر ناصر از شهرستان میآید.
این سریال به قلم شادمهر راستین که در سال 1383 پخش شد، با نگاهی نزدیک به زندگی روزمره، چالشهای همزیستی در فضای محدود یک ساختمان را نشان میدهد. من یک مستاجرم، روایتگر تابآوری، صبر و همدلی میان افراد متفاوتی است که ناچار به زندگی در کنار هم شدهاند و در این مسیر، راههایی برای کنار آمدن با اختلافها و یافتن حال خوب پیدا میکنند.