مجله میدان آزادی: سریال «تد لَسو» یا «تد لاسو» (Ted Lasso) سریال محبوبی است که در ژانر درام، کمدی و ورزشی ساخته شده است. در چهل و نهمین صفحه از پرونده «هزار و یک سریال» ریویوی نقد، تحلیل و بررسی این سریال را به قلم فاطمه دهقان خواهید خواند:
در آمریکا فوتبال آمریکایی بسیار محبوبتر از فوتبال کلاسیک است، به همین دلیل شبکهی انبیسی با هدف ترویج پخش لیگ برتر انگلیس در آمریکا، در سال ۲۰۱۳ شخصیت «تد لسو» را برای تبلیغات ورزشی خود ساخت؛ یک مربی فوتبال آمریکایی که مطلقاً هیچ چیز از فوتبال کلاسیک نمیداند و مجبور میشود مربیگری یک تیم فوتبال در انگلیس را قبول کند. این شخصیت آنقدر محبوب شد که سرانجام شبکهی اپل تیوی سریالی به همین نام، در ژانر کمدی-درام-ورزشی-خانوادگی ساخت.
البته «جیسون سودیکیس» و «برندن هانت»، دو نویسندهی اصلی این سریال که بهترتیب در نقشهای «تد لسو» و «مربی بیرد» هم بازی کردهاند، در مصاحبهای گفتهاند که حدود بیست سالی ایدهی ساخت چنین سریالی را در ذهنشان میپروراندهاند. این سریال از سال ۲۰۲۰ تا سال ۲۰۲۳ در سه فصل پخش شد و در مجموع سی و چهار قسمت دارد.

«جیسون سودیکیس»، «برندان هانت» و «برت گلدشتاین»، از بازیگران اصلی و نویسندگان سریال «تد لسو»
داستان سریال تد لسو
«تد لسو» سریالی سرشار از کمدی، احساسات عمیق باورپذیر و همینطور پیامهای اخلاقی و درسهای انگیزشی است که حول شخصیت اصلی یعنی تد لسو، با بازی «جیسون سودیکیس» شکل میگیرد. تد که مربی فوتبال آمریکایی است، شخصیتی بسیار خوشبین دارد و وقتی برای مربیگری تیم ریچموند، یک باشگاه انگلیسی در لیگ برتر دعوت میشود با وجود اینکه هیچ تجربه و اطلاعاتی دربارهی فوتبال اروپایی ندارد، میپذیرد و همراه دستیار خود، «مربی بیرد» با بازی «برندن هانت»، به لندن میرود.
این تصمیم عجیب را «ربکا ولتون»، با بازی «هانا وادینگهام»، همسر سابق صاحب باشگاه برای انتقام از همسر خیانتکارش گرفته است. چون این باشگاه مهمترین مسئلهی زندگی او بوده و ربکا میخواهد باشگاه نابود شود.

شخصیتهای اصلی سریال «تد لسو»
نقد سریال تد لسو
«آوا دوورنی»، کارگران مینیسریال «وقتی آنها ما را میبینند» (۲۰۱۹) در مصاحبهاش با ددلاین گفت: «تد لسو یک سریال نیست، بلکه جنبشی فرهنگی است که مخاطبان را به بازتعریف مفاهیمی مانند مردانگی، رهبری و همدلی دعوت میکند. همچنین او گفت که این اثر الهامبخش جامعهی هنری است.»
«تد لسو» در این عصر بدبینی و سیاهی مانند پادزهری عمل میکند که با تمرکز بر مهربانی و امید، بدون تلاش برای سادهانگاری کامل، مخاطب را مجذوب خود میکند. با اینکه این رویکرد در مقابل خشم و شکافهای نسلی و فرهنگی زمانهی ما بسیار تأثیرگذار است اما گاهی با تمرکز بیش از حد بر مهربانی و نادیده گرفتن پیچیدگیهای زندگی واقعی، مخصوصاً در مواجهه با مسائل جدی مانند بحرانهای روانی یا اختلافهای فرهنگی، ممکن است سطحینگر به نظر برسد و حتی این خوشبینی بیش از حد ممکن است برخی از مخاطبان را دلزده کند. همانطور که در اوایل سریال خوشبینی تد حتی برای برخی از کاراکترهای سریال نیز آزاردهنده بود.
شخصیتپردازی در بیشتر موارد یکی از نقاط قوت سریال است. رشد چشمگیر شخصیتهای «روی کنت»، «جیمی تارت» و «ربکا ولتون» باعث میشود آنها از کلیشههای عادی فراتر رفته و به کاراکترهایی پیچیده و انسانی تبدیل شوند که بسیار باورپذیر هم از کار درآمدهاند. اما برخی از شخصیتهای فرعی مثل هواداران تیم از تیپهای آشنا فراتر نمیروند و تنها برای شوخی گرفتن، از آنها استفاده میشود و عمق چندانی ندارند. که برای سریالی با شخصیتهای نسبتاً زیاد ایراد به حساب نمیآید.

«فیل دانستر» در نقش «جیمی برت» در کنار «برت گلدشتاین» در نقش «روی کنت»
پرداختن به سلامت روان یکی دیگر از مواردی است که سریال «تد لسو» بهخاطر آن تحسین شده است. اما نمایش سریع بهبود تد از اختلال اضطراب و حل مشکلات نیت بهشکلی عجولانه در فصل سوم، از پیچیدگی واقعی این مسائل میکاهد و باید فقط با دید یک سریال به آن نگاه کرد تا ناخودآگاه دچار مقایسهی اشتباه شرایط آنها با شرایط خودمان نشویم.
همچنین طولانی شدن برخی قسمتها حتی تا نود دقیقه و تمرکز بیش از حد بر خرده پیرنگهایی که شاید اهمیت چندانی هم نداشته باشند، باعث شده فصل سوم سریال نقدهای منفی بیشتری دریافت کند. به هر حال این سریال که در فصل اول یک کمدی سبک و فرحبخش است، بار درام آن در فصلهای دوم و سوم بیشتر میشود و این حجم از درام گاهی برای مخاطب سنگین است. شاید برخی مخاطبان این تغییر را پس بزنند، اما شاید اگر به همزمانی فیلمبرداری فصل دوم و شروع همهگیری کووید توجه کنیم این تغییر قابل توجیه باشد. هرچند که بهتر بود برای تماشاگرانی که در قرنطینه به تماشای سریال مینشستند لحن طنز فصل اول در فصلهای بعدی نیز حفظ شود، اما آن طنز شیرین و هوشمندانه جای خود را به گفتوگوهای طولانی احساسی میدهد و این را به یادمان میآورد که هنرمندان نیز انساناند و آنها نیز تحت تأثیر همان چیزهایی قرار میگیرند که ما را متأثر میکنند.

اما پایانبندی سریال علیرغم برخی پیشبینیپذیریها، توانست قوسهای داستانی اصلی را با احترام به شخصیتها و همینطور احساسات مخاطب به نتیجه برساند.
در مجموع نقدهای مثبت سریال بیشتر از نقدهای منفی آن است و این نشان میدهد که «تد لسو» نه تنها یک کمدی ورزشی، بلکه یک اثر هنری با تأثیر اجتماعی عمیق بوده است و اگرچه برقراری تعادل بین خوشبینی و واقعگرایی همواره چالشی برای سازندگان بوده است اما بسیاری معتقدند این سریال موفق شد امید را بدون نادیده گرفتن کامل تاریکیهای زندگی به تصویر بکشد.
موفقیتها و حاشیههای تد لسو
همانطور که بالاتر اشاره شد، در میانهی فیلمبرداری فصل دوم این سریال همهگیری کووید شروع شد و باعث شد فیلمبرداری متوقف شود و طرحهای داستانی تغییر کند، اما با از سر گرفتن تولید، بهمرور این اثر در دوران همهگیری کووید بهعنوان سریالی امیدبخش شناخته شد و شعار «باور داشته باش» (believe) به نمادی فرهنگی تبدیل شد. فصل اول «تد لسو» توانست در راتن تومیتوز ۹۴ درصد امتیاز کسب کند و همچنین تحسین منتقدان را برای تنوع شخصیتها برانگیزد.

همچنین در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ یازده جایزه ازجمله بهترین سریال کمدی، بهترین بازیگر مرد (جیسون سودیکیس) و بهترین بازیگران زن و مرد مکمل (وادینگهام، گلدستین) را به دست آورد. در ۲۰۲۱ جایزهی بهترین بازیگر مرد را در جشنوارهی گلدن گلوب از آن خود کرد و همینطور در سال 2022 جایزهی SAG را برای بهترین بازیگران مجموعهی کمدی به دست آورد. جدای از اینها سریال «تد لسو» نه تنها بهخوبی توانسته میان سبکهای مختلف کمدی تعادل ایجاد کند بلکه مهمتر از آن موفق شده بدون اینکه چندان دچار شعارزدگی شود تعادل بین کمدی و درام را برقرار کند.

«جیسون سودیکیس» همراه با جوایز امی
از همین رو به یکی از تأثیرگذارترین سریالهای دهه تبدیل شد و استانداردهای جدیدی برای سریالهای کمدی درام تعریف کرد. بعد از موفقیت جهانی سریال «تد لسو» بسیاری از پلتفرمها به تولید آثاری با ترکیب کمدی و درام، شخصیتهای آسیبپذیر اما سرسخت و الهامبخش، و پرداخت به موضوعات روانی-اجتماعی روی آوردند. همچنین تأثیر سریال «تد لسو» را میشود در سریالهای Trying (2020)، Shrinking (2023)، Somebody Somewhere 2022، Abbott elementary (2021) و We are lady parts (2021) و... مشاهده کرد.
طنز سریال از شوخیهای کلامی گرفته تا سکانسهای فیزیکی اغلب بینقص است و دیالوگهایی مانند «مثل گلدفیش باش» یا «باور داشته باش» به نمادهای فرهنگی تبدیل شدهاند.
برخی از طرفداران بین شخصیت «تد لسو» و «یورگن کلوپ» (سرمربی سابق لیورپول) ارتباط برقرار کردهاند و معتقدند که «جیسون سودیکیس»، «تد لسو» را از او الهام گرفته است اما خود «سودیکیس» در مصاحبهای میگوید این شخصیت ترکیبی از مربیان آمریکایی فوتبال دانشگاهی (با انرژی مثبت و تأکید بر روحیهی تیمی) و شخصیتهای کمدی قدیمی مانند «نورمن دیل» است. با این حال او تأیید میکند که پس از شروع سریال به برخی از شباهتهای کلوپ و تد پی برده و از آنها استقبال کرده است. «بیل لارنس»، یکی از خالقان سریال نیز گفته است «تد لسو نماد یک رهبر ایدئال است و طبیعی است که چنین شخصیتی شبیه مربیان بزرگ واقعی مانند کلوپ به نظر برسد.» همچنین برخی دیگر از طرفداران شخصیت تد را به «پپ گواردیولا» (سرمربی منچسرسیتی) و «جرژ ژزوس» (سرمربی الهلال) نسبت میدهند.

حضور «پپ گواردیولا» در قسمتی از سریال «تد لسو»
«جیسون سودیکیس» بعد از اتمام فصل سه گفته بود که برای حفظ انسجام سریال، به ساخت آن ادامه نمیدهند، اما بهتازگی اعلام شده است که فصل جدید سریال «تد لسو» ساخته میشود و در آن قرار است تد مربی تیم فوتبال زنان باشد.
این سریال برای چه کسانی مناسب نیست؟
اگر روحیهی سخت و تلخی دارید که خوشبینی و مثبتانگاری بر تلخی شما میافزاید این سریال را تماشا نکنید. همچنین اگر انتظار دارید یک درام ورزشی با صحنههای واقعی و تحلیلهای حرفهای ببینید حتماً ناامید خواهید شد.

این سریال برای مخاطبان بزرگسال مناسب است چرا که گاهی دیالوگهایی حاوی کلمات رکیک یا شوخیهای بزرگسالانه را به نمایش میگذارد. البته محتوای غیراخلاقی یا خشونتآمیز صریح ندارد.
در نهایت «تد لسو» یک سریال همهپسند است اما انتخاب آن به سلیقه و انتظارات شما بستگی دارد. اگر به داستانهای مثبت و امیدوارکننده با شخصیتهای جذاب و طنز دلگرمکننده علاقه داشته باشید احتمالاً از تماشای آن لذت خواهید برد.