مقدمه مجله میدان آزادی: درجدیدترین صفحه از پروندهی «ماجرای انیمیشن ایرانی»، به سراغ فهرستی دربارهی بهترین شخصیتهای انیمیشنهای ایرانی رفتهایم. اکنون در سیامین صفحه از پرونده، این مطلب را، به قلم خانم محدثه سادات محمدی بخوانید:
چندی پیش، استادیوم هزارنفری مجلهی میدان آزادی شاهد رقابتی تنگاتنگ میان شخصیتهای محبوب انیمیشنهای ایرانی بود. در این رقابت و نظرسنجی میان تماشاگران استادیوم، شخصیتهایی از انیمیشنهایی خاطرهانگیز به میدان آمدند که هر کدام ویژگیهای منحصربهفرد داشتند و انتخاب میان آنها بسیار سخت بود. اما بالاخره انتظارها به سر رسید و شخصیتهای برنده مشخص شدند.
در این فهرست قصد داریم هر کدام از این شخصیتها را -از نفر آخر به اول- به خوانندگان مجله معرفی کنیم و با گوشهای از زندگیشان آشنا شویم. همچنین در پایان، این نوید را به شما خوانندگان عزیز میدهیم که با نفر اول رقابت مصاحبه خواهیم کرد. پس تا پایان مطلب ما را دنبال کنید.
این شما و این ده شخصیت محبوب و دوستداشتنی انیمیشنهای ایرانی!

شخصیت «منصور میهندوست» ساختهی «سیاوش زرینآبادی»
10. منصور میهندوست
و حالا میرسیم به نفر آخر مسابقات که شاید نفر آخر لیست ما باشد؛ اما بهخاطر رشادتها و دلاوریهایش، شایستهی جایگاه اول است. «منصور میهندوست»، شخصیت اصلی انیمیشن «شجاعان»، فرمانده گروهی از خلبانان هوانیروز است و در هر قسمت در یکی از عملیاتهای دفاع مقدس، دل رزمندگان را با کمکهای خود قرص میکند. «سیاوش زرینآبادی»، سازندهی انیمیشن شجاعان، با الهام از «شهید منصور وطنپور»، شخصیت منصور میهندوست را خلق کرد. شهید وطنپور، از نخستین خلبانان تکاور هوانیروز بود که در ابتدای حمله عراق به ایران، برای دفاع از کشور به خوزستان رفت و در عملیاتی در سوسنگرد، شهید شد.

شخصیت «امید» ساختهی «فرخ یکدانه»
9. امید
شاید با دیدن اسم «امید»، متوجه نشوید چه شخصیتی مدنظرمان است؛ اما قطعاً با شنیدن این ترانه، همهی خاطرات انیمیشن «دانشمندان بزرگ» برایتان زنده میشود:
«اسم این کشور آباد چیه؟ ایرانه / اسم من امیده، اسم داداشم ایمانه»
امید برادر کوچکتر ایمان است. پسری کنجکاو و اغلب سربههوا که مطمئن است برادرش، ایمان، قرار است در آینده فیلسوف و یک آدم معروف شود؛ اما خودش هنوز سردرگم است. ایمان هم در هر قسمت، وقتی با سؤالات پیدرپی امید مواجه میشود، یک دانشمند را به او معرفی میکند.
برای مثال وقتی در کارنامهی امید نمرهی -۲- در مقابل درس ریاضی جا خوش کرده است، امید از ایمان میپرسد که ریاضی به چه درد میخورد؟ سؤالی که احتمالاً خیلی از ما از خودمان پرسیدهایم! ایمان هم برادر کوچکش را با ریاضیدان بزرگی مانند «غیاثالدین جمشید کاشانی» و فعالیتهایش آشنا میکند. و تقریباً روند هر قسمت از انیمیشن دانشمندان بزرگ، همینطور است.
«فرخ یکدانه»، سازندهی انیمیشن، با استفاده از طنز، زندگی دانشمندان را روایت میکند. «راشین خیریه» طراح کاراکتر انیمیشن و «شوکت حجت» با صدای دلنشینش، صداپیشهی شخصیت امید است.

شخصیت «شادفیل» ساختهی «حامد محمدیان»
8. شادفیل
خانوادهی شاه جنگل منتظر تولد بچهفیلی هستند که قرار است روزی جانشین پدرش شود؛ اما در نهایت فرزندی نصیبشان میشود که تپل، بزرگجثه، دستوپاچلفتی، لوس و تا حدی خرابکار است. اما بهجایش صدایی شاد و سرحال دارد (با صداپیشگی «حامد عزیزی») و به همین علت، «شادفیل» نامیده میشود. شادفیل که انتظارات خانواده را برآورده نکرده است و بیشتر بچهها به او شاسفیل میگویند، از زندگی سرخورده میشود.
آمدن شکارچیان به جنگل و بردن فیلها به سرزمین «صبا» نزد پادشاه «ابرهه»، شاید اتفاق بدی در انیمیشن «فیلشاه» به نظر برسد؛ اما یکی از مهمترین لحظات زندگی شادفیل است. او بعد از فراز و نشیبهای فراوان، بالاخره مسیر زندگیاش را پیدا میکند و در یکی از مهمترین واقعههای تاریخ، نقش مهمی را بر عهده میگیرد. شادفیل نماد بسیاری از بچههایی است که نمیتوانند بر اساس معیارهای خانواده زندگی کنند و مسیر دیگری را در پیش میگیرند؛ مسیری که در نهایت باعث سعادتشان خواهد شد.

شخصیت «پسر دلفینی» ساختهی «محمد خیراندیش»
7. پسر دلفینی
بعد از سقوط هواپیما در دریا، دلفینی به نام «سفید»، نوزادی را پیدا میکند. سفید بعد از مشورت با دیگر ساکنان دریا، تصمیم میگیرد نوزاد را نزد خود نگه دارد و او را «پسر دلفینی» مینامد. پسر دلفینی که فکر میکند جزئی از خانوادهی دلفینهاست، در بزرگسالی متوجه میشود که دلفین نیست. پسر دلفینی قصه، حالا باید بهدنبال سرنوشتش برود و خانوادهاش را پیدا کند. او بعد از جستوجو در دریای سیاه، گردنبندی را با عکس مادرش پیدا میکند؛ اما با حضور هشتپا، همه چیز به هم میریزد. پسر دلفینی هم در خشکی و هم در دریا، برای نجات آبزیان مردم مبارزه میکند و بهدنبال مادرش میگردد.
«محمد خیراندیش»، خالق انیمیشن «پسر دلفینی»، بعد از استقبال مردم از این انیمیشن قسمت دوم آن را هم ساخت و مجموعهانیمیشن آن نیز با کارگردانی «رضا فصاحت»، تولید و از «فیلیمو» پخش شد. پسر دلفینی که در سطح انیمیشنهای درجهیک جهان قرار میگرفت، بهسرعت در دل کودکان جای خود را پیدا کرد و به یکی از بهترین شخصیتهای انیمیشن ایرانی تبدیل شد. «ناهید امیریان» نیز با صدای خود، جانی دوباره به شخصیت پسر دلفینی بخشید.

شخصیت «ریرا» ساختهی «بابک نظری»
6. ریرا
دختربچهای چهارساله که مانند همهی بچههای دیگر کنجکاو است، سؤالات زیادی دارد و دوست دارد تجربههای جدید به دست آورد. او شخصیت اصلی انیمیشن «قصههای ریرا» است که در هر قسمت همراه با دوستانش بهدنبال ماجراجوییهای متعدد میروند و از اشتباهاتشان درس میگیرند. این انیمیشن که به سفارش مرکز پویانمایی صبا و با کارگردانی «بابک نظری» (کارگردان «شکرستان») ساخته شده است، چند نویسندهی زبده دارد و به مسائل مختلف دنیای کودکان میپردازد. «ریرا» در این اثر صدایی ندارد و همهی بار روایت، بر دوش «فرزاد شیرمحمدی» است که هم راوی است و هم با شخصیت «ریرا» صحبت و او را راهنمایی میکند.

شخصیت «بهمن» ساختهی «نادر یغماییان»
5. بهمن
پسری شیطان، بازیگوش، شیرینزبان، شاد و بامزه که در هر قسمت دردسرهایی برای خانواده درست میکند و در پایان هم متنبه میشود؛ اما باز هم از فردا همان آش است و همان کاسه. همهی ما احتمالاً چنین پسری را در اطرافمان دیده باشیم؛ به همین دلیل هم با شخصیت «بهمن» در انیمیشن «خانهی ما» همذاتپنداری میکنیم. حتی خالقان این شخصیت، «نادر یغماییان» و دخترش، «مهکامه یغماییان»، بهمن را جزئی از خانوادهشان میدانستند و با ناراحتیهایش گریه میکردند.
بهمن شاید با خمیر عروسکسازی و خانهی ما هم شاید با تکنیک استاپموشن ساخته شده باشد؛ اما عوامل این انیمیشن آنقدر به جزئیات داستان و طراحی صحنه توجه کردهاند که ما متوجه هیچکدام از اینها نمیشویم. صدای «شوکت حجت» هم طوری است که بهمحض شنیدنش به ویژگیهای شخصیتی بهمن پی میبریم. شخصیتی محبوب که با کارهایش هم مخاطبان را به خنده میاندازد، هم با دردسرهایش به آنها درس عبرت میدهد.

شخصیت «هوهوخان» ساختهی «مجید شاکری»
4. هوهو خان
همه جای شهر را دودی سیاه فرا گرفته بود و هیچکس نمیتوانست نفس بکشد. هیچکس هم نمیدانست باید با دیو سیاه آلودگی چه کار کند؛ تا اینکه صدایی از دوردستها شنیده شد:
شادم و هوهو میکنم
زمین رو جارو میکنم
به هر طرف سر میکشم
گربه میشم پنجههامو
به شیشه و در میکشم
ابرا میشن مسافرم
اونا رو با خود میبرم
هوهو و هاها میکنم
نگاه به هر جا میکنم
هر کسی که کمک بخواد
میره جلو آقای باد!
«هوهو خان، باد مهربان» آمده بود تا مردم را از آلودگی نجات دهد. هوهوخان همیشه در لحظات حساس و سخت به کمک دیگران میآمد، متوجه همهی مشکلات میشد، صدای همه را میشنید، انتقام مظلومان را از ظالمان میگرفت و بدون اینکه ردی از خود به جای بگذارد، بهسراغ مأموریت بعدی میرفت. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از کودکان دههی هفتاد و هشتاد در عوالم بچگی، هوهوخان را تمثیلی از خدا میدانستند. همه آنقدر هوهوخان را دوست داشتند که نمیگذاشتند از شهرشان برود و در پایان هر قسمت میخواندند:
«آهای هوهو خان، باد مهربان / از اینجا نرو، پیش ما بمان!»
«مجید شاکری» هوهوخان را بر اساس مجموعهکتابی به همین نام، به نویسندگی «افسانه شعباننژاد»، ساخت. زندهیاد «اصغر افضلی» صداپیشگی هوهوخان را بر عهده داشت؛ البته بخشهای خوانندگی هوهوخان، با صدای «علی همت مومیوند» است.

شخصیت «ببری» ساختهی «هادی محمدیان» و «حامد جعفری»
3. ببری (ببر مازندران)
ببر مازندران سالهاست که منقرض شده و دیگر امیدی به احیای این گونه نیست. همین چند روز پیش هم «امامعلی حبیبی» که به ببر مازندران شهرت داشت، دار فانی را وداع گفت. این شخصیت کارتونی «ببر مازندران» است که هیچوقت منقرض نخواهد شد و همیشه در دل بچهها جاودان خواهد ماند! شخصیتی که «هادی محمدیان» و «حامد جعفری» خلق کردند.
درواقع اگر بخواهیم صادق باشیم، «سایر گزینهها» نفر سوم نظرسنجی ما بود؛ اما نمیتوانیم شما را با سایر گزینهها آشنا کنیم، پس ببر مازندران را در جایگاه سوم قرار میدهیم. یا حتی میتوانیم مثل مسابقات کشتی، دو نفر سوم داشته باشیم!
ببر مازندران با لهجهی مازنی صداپیشهاش، «هومن حاجیعبداللهی»، از آن شخصیتهای انیمیشن است که قطعاً عاشقش میشوید. او که در کنار «محسن»، شخصیت اصلی انیمیشن «بچهزرنگ» است، قلب کودکان بسیاری را تسخیر کرد؛ تا حدی که در همان ماه اول اکران، فروش بیست میلیارد تومانی داشت و رکودها را جابهجا کرد. محسن که میخواهد ببری را از خطر انقراض دور کند، او را از جنگل به تهران میآورد. در این میان لحظات بامزه و جالبی رقم میخورد. لحظاتی که شخصیت طناز ببر مازندران نقش مهمی در خلقشان دارد.

شخصیت «ننه قمر» ساختهی «بابک نظری»
2. ننهقمر
و چه کسی جز «ننهقمر»، برازندهی جایگاه دوم نظرسنجی مجله است؟ قطعاً هیچکس! (درگوشی بگویم که خودم به ننهقمر رأی دادم و امید داشتم اول شود!)
ننهقمر استاد کارهای غیرمنتظره است. پیرزنی که شاید با نگاه به چادر گلگلی، عینک، پشت خمیدهاش و همینطور شنیدن لهجهی اصفهانیاش (با صداپیشگی «فرانک رفیعی طاری»)، با خودتان فکر کنید که هیچ کاری از دستش برنمیآید؛ اما ننهقمر تسلیم جبر زمانه نمیشود و کارهایی میکند که نمیتوانید حتی تصور کنید! و در همهی این کارها چه کسی کنارش قرار دارد؟ نوزادی قنداقی بهنام «اسکندر» که حرف نمیزند؛ اما توانایی شگفتانگیزی در پریدن و جهیدن دارد!
ننهقمر و اسکندر آنقدر محبوب هستند که عروسکهایی از شخصیتشان درست شد. عروسک ننهقمر به اقصینقاط دنیا هم رفت: کشور چین وارد رقابت تولید انبوه عروسکهای ننهقمر شد. «راشین خیریه»، طراح شخصیت انیمیشنی ننهقمر و بسیاری از شخصیتهای انیمیشن شکرستان، تعریف میکند که در رویداد امضای کتابش در آلمان، مردی آلمانی عروسک بزرگ ننهقمر را روی میز در برابر او میگذارد. این مرد در جریان آمدن به ایران، با شکرستان آشنا میشود و عروسک ننهقمر را با خودش به همه جا میبرد. آرزوی مرد آلمانی چیست؟ روزی تلویزیون آلمان، شکرستان را پخش کند.

شخصیت «پوریای ولی» ساختهی «سیاوش زرینآبادی»
1. پوریای ولی
در آوردگاه بهترین شخصیت انیمیشن ایرانی، بدونشک فقط یک پهلوان میتواند عنوان قهرمانی را به دست آورد: «پهلوان پوریای ولی»! مدال طلای این مسابقات تنها برازندهی اوست و نه هیچکس دیگر.
و حالا بشنوید از زندگی این قهرمان که سالهاست دل کوچک و بزرگ را تسخیر کرده است. «محمود خوارزمی» ملقب به پوریای ولی، در زمان ایلخانیان در شهر «خیوه خوارزم» میزیست. او از جوانی به کشتیگیری مشغول بوده و بعد از سفر به شهرهای مختلف ایران و مبارزه با بسیاری از پهلوانان دلاور دیگر، شهرت پهلوانی را از آن خود کرد.
«سیاوش زرینآبادی» در این شخصیت تاریخی، قهرمانی حماسی و جوانمرد دید که جوانان و نوجوانان ایران میتوانستند او را الگوی خود قرار دهند. پس او را در جایگاه شخصیت اصلی انیمیشن «پهلوانان» قرار داد و با صدای جاودانهی «بیژن علیمحمدی» به او جان بخشید. پس از درگذشت مرحوم علیمحمدی، «حمیدرضا آشتیانیپور» صدای خود را در کالبد پوریای ولی دمید.
و حالا مصاحبهای کوتاه میکنیم با بهترین و محبوبترین شخصیت انیمیشنهای ایرانی.
_ درود بر پهلوان پهلوانان، پوریای ولی! به نظر خودتان چه چیزی باعث شده است تا کوچک و بزرگ به شما علاقه داشته باشند؟
_ پوریای ولی:
این بندهی کمترین درگاه الهی، پوریای ولی، جز خدمت به مردم و مبارزه با ظلم، هدف دیگری در زندگیام نداشتهام. تا به اکنون نیز با توکل بر خدای متعال و ذکر «یا علی مدد» به این هدف پایبند بودهام و شاگردانم را تربیت کردهام. فتوت و جوانمردی و خدمت به مردم برای همهی نسلها فضیلتی والاست. شاید همین، دلیل علاقهی مردم باشد.
_ در افسانهها آمده است که روزی آگاهانه در کشتی شکست خوردید تا دل مادری نشکند؛ با وجود اینکه عنوان پهلوانی را تا مدتها از دست دادید. اگر دوباره در همان موقعیت بودید، چنین کاری را میکردید؟
_ پوریای ولی:
بله، بدون هیچ تردیدی. آن جوان به دختر حاکم علاقهی زیادی داشت و دختر شرط ازدواج را شکست دادن من در مسابقهی کشتی گذاشته بود. من مادر آن پسر را در مسجدی دیدم که از خدا میخواست فرزندش را در این مسابقه پیروز کند. من برای شادی دل مادران سرزمینم، باز هم این کار را خواهم کرد.
_ آیا توصیهای برای نسل امروز دارید؟
_ پوریای ولی:
«افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است»