مجله میدان آزادی: امروز ۲۹ بهمنماه زادروز استاد شهرام ناظری، خوانندهی مشهور و چهرهی ماندگار و محبوب موسیقی ایرانی است. شهرام ناظری ۲۹ بهمن ۱۳۲۸ در محله برزهدماغ در شهر کرمانشاه متولد شد. او که در خانوادهای آشنای شعر و موسیقی و فرهنگ متولد شده بود، از ابتدای پیروزی انقلاب و در همکاری با کانون موسیقی چاووش به شهرت و محبوبیت رسید و به مرور جزو چهرههای اصلی جریان موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی سنتی در بخش آواز شد. ناظری امروز 75ساله شد. حسن صنوبری منتقد موسیقی به همین بهانه فهرست بهترین آهنگهای کردی او را برای مجله میدان آزادی فراهم کرده است. همچنین صنوبری در مقدمه خود از گونهشناسی و سیر هنری تصنیفهای کردی شهرام ناظری برای شما نوشته است. این یادداشت و فهرست را در ادامه بخوانید و بشنوید.
موسیقی کردی یکی از اصیلترین و باستانیترین گونههای موسیقی ایرانی از گذشته تاکنون است و موسیقیدانان کردنژاد از مهمترین بازیگران صحنه امروز موسیقی ایراناند. هوشنگ کامکار، بیژن کامکار و کلا خانوادۀ کامکارها، سیدخلیل عالینژاد، سیدجلال محمدیان، کیهان کلهر، کیخسرو پورناظری، شهرام ناظری و کلا خانوادههای پورناظریها و ناظریها، صدیق تعریف، علیاکبر مرادی و... از جمله اسامی سرشناس موسیقی اصیل و هنری ایران امروزند که همگی کردنژاد هستند؛ اما طبیعتا در این میان «شهرام ناظری» مشهورترین و محبوبترین چهره است و بیشترین تاثیرگذاری را در موسیقی ایرانی چه فارسیزبانش و چه کردزبانش دارد.
موفقیت و محبوبیت ناظری دلائل گوناگی دارد. اولین نکته همراهی و همکاری با چهرههای مهم و متنوع آهنگساز و گروههای حرفهای موسیقی است، مثل زندهیاد استاد محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، زندهیاد جلال ذوالفنون، پرویز مشکاتیان، کامبیز روشنروان، فریدون شهبازیان، هوشنگ کامکار، کیخسرو ناظری، زندهیاد فرامرز پایور، جلیل عندلیبی و... . دلیل دوم اهتمام به نوع خاص و متمایزی از آوازخوانی و تسلیمنشدن به جو عمومی و تقلیدی آواز دیگر همعصران است که برای او نوعی امضای هنری را به ارمغان آورده است. سومین نکته هم تلاش برای رسیدن به تمایز موسیقایی و معنایی است که با انتخاب بعضی گونههای خاص موسیقایی (مثلا موسیقی مبتنی بر موسیقی مقامی تنبور)، فضاهای خاص محتوایی (مثلا فضای عرفانی و حماسی) و اشعار خاص (مثلا تاکید بر شعر مولوی) است.
آهنگهای شادِ کُردی شهرام ناظری
به بحث اصلی برگردیم. ما نمیخواهیم همه کارنامه ناظری را بررسی کنیم، بلکه فقط میخواهیم به بهترین آثار کردی او بپردازیم: در میان آثار کردی ناظری دو شاخه اصلی را میبینیم. یک شاخه بازخوانیهای او از ترانهها و آهنگهای قدیمی و بومی کردی است که عموما فضاهای شادی هم دارند و شاید کارهای محبوبتر او در میان عموم مخاطبان کردزبانش باشند. از این شاخه من دو اثر «لرزان لرزان» و «حریرهحریره» از آلبوم نوروز و سه آهنگ «شیرین شیرین»، «واران واران» و «هی داد هی بیداد» از آلبوم کنسرت 77 او را برمیگزینم و به مخاطبان و دوستداران موسیقی ایرانی پیشنهاد میکنم.
1. تصنیف لرزان لرزان
متن ترانه:
له رزان له رزان هو له رزانه شایی و هه/ لپه رکیی کوردانه چین چین چین چین ده چنه بانه/ قوبانت بم قوربانی له سيوه سوورهی سه ر کانیله
2. تصنیف حریرهحریره
متن ترانه:
میر من چه وتم عهزیزم باوانم/ تو دویر وهلیم گردی/ ئای وه زولفت قهسهم عهزیزم باوانم/ من نهیرم تهقسیر/ حهریره و حهریره، حهریره/ حهریره ههراتی/ دهم کولو پا چهرمی ئهرا دیر هاتی
3. شیرین شیرین
متن ترانه:
ئەرێ کوانێ مەیلەکەی گیانە جاری جارانت/ ئەرێ کوانێ هاتوچووی سەر هەوارانت/ ئای بۆ هەلامە و شیرین هەلامە/ شیرین گیان بۆ شیرین عەمرم تەمامە/ ئای شیرین شیرین شیرین شیرین/ شیرین گیان بۆ شیرین عەمرم تەمامە/ ئەرێ ئاخەرین قسەم گیانە هەر ناوی تۆیە/ ئەرێ هەر چاوەکانم تەنگاوی تۆیە/ ئای بۆ هەلامە و شیرین هەلامە/ شیرین گیان بۆ شیرین عەمرم تەمامە/ ئای/ شیرین شیرین شیرین شیرین/ شیرین گیان بۆ شیرین عەمرم تەمامە/ ئەرێ کوانێ مەیلەکەی گیانە جاری جارانت/ ئەرێ کوانێ مەیلەکەی گیانە جاری جارانت/ ئەرێ کوانێ هاتوچووی سەر هەوارانت/ ئای بۆ هەلامە و شیرین هەلامە
4. واران واران
متن ترانه:
واران وارانه واران وارانه عزیزکم گُل ریزه ریزه/ وعدهیِ وهار دای عزیزکم یه خو پاییزه/ واران وارانه عزیزکم واران وارانه/ واوارن وارانه واران تَرم کرد/ سوزهیِ چاو خُمار عزیزکم له دین دَرم کرد/ نازنین له دین دَرم کرد/ شرطو له داخت عزیزکم هرگز نه خنم/ برگی آزییتی عزیزکم له ور نکنم/ شیرین شیرینم شیرین شَمامه/ ساتی نینمت عازیزکم عمرم تمامه/ نازنین عمرم تمامه
5. هی داد هی بیداد
متن ترانه:
ههی داد ههی بیداد ده ردم كارییه ن/ هی داد و بیداد دردم كاریه/ دهرمانی دهردم نادیارییه ن/ درمان دردم ناپیداست/ ئامان به لهنجهو لار هاوار به مالم/ امان از ناز و كرشمه فریاد و فغان/ ههر وهك پهروانه سوزانی بالم/ همچو پروانه سوزاند پر و بالم/ شهمعی بی پهروانه یارم لی توریاوه/ شمع بیپروانه یارم از من رنجیده/ كوتری بیبال و پهر هیلانم سوتیاوه/ كبوتر بیبال و پر آشیانهام سوخته/ ئاوارهی كیوو ههردانم مهكه/ آواره كوه و كوهستانم نكن/ ئاره زووی چاوی گریانم مهكه/ در آرزویت چشمانم رو گریان نكن
آهنگهای عرفانی و حماسی کُردی شهرام ناظری
اما شاخه دوم که برای خود من همواره جذابتر بوده است و البته که تمایز اصلی او با دیگر خوانندگان کردزبان است و ارزش هنری بسیار بالاتری دارد، کارهایی هستند که مبتنی بر موسیقی مقامی تنبور کردها (کرمانشاه و کردستان) است. اشعار، محتوا و فضای کلی این آثار عرفانی هستند و بسیاریشان مناجاتی و توحیدیاند.
موسیقی کردی در آلبوم صدای سخن عشق
از نخستینباری که شهرام ناظری بهطور رسمی سراغ خواندن اینگونه موسیقایی رفت حدود چهلسال میگذرد. آلبوم «صدای سخن عشق» سال ۱۳۵۸ به همت «گروه تنبور شمس» با سرپرستی «کیخسرو پورناظری» (همان علی ناظری) و با نوازندگی و همراهی چهرههای مهم تنبورنوازی کرد یعنی علیاکبر مرادی و سیدخلیل عالینژاد راهی بازار موسیقی شد. میشود گفت مهمترین و موثرترین فرد در شکلگیری این آلبوم و مخصوصا همین بخش عرفانی کردیاش مرحوم عالینژاد و روایت و تکنوازی تنبورش بود. در این آلبوم آوازها و تصنیفهای فارسی معروفی وجود دارد که معروفترینشان «مردان خدا»ست (که البته نسخه خواندهشده توسط سیدجلال محمدیانش محبوبتر و فراگیرتر است) و دو تصنیف کردیاش یکی «تجلی طور» (معروف به «همسران») است با تنظیم سیدخلیل عالینژاد و دیگری «یارب شو زندهداران» با تنظیم «سیاوش نورپور». هردو تصنیف عرفانی، مناجاتی و به تعبیر بنده از گروه «یاربخوانی»ها هستند و شاعر هردو «سید صالح ماهیدشتی» (معروف به «حیرانعلیشاه») است.
6. «تجلی طور»
متن ترانه:
ههمسهران شوورهن ههمسهران شوورهن/ کهلهم هات وه جووش ههم یهچ شوورهن/ له سینای سینهم تهجهلی طوورهن/ باب قهلب مهفتووح پر له سروورهن/ باب قهلب مهفتووح پر له سروورهن/ یارهب وه رندان کوی خهراباتت/ وه ذات بی عهیب پر له صفاتت / باد مرادت بدهی کهمانه/ تا نار عشقم بدهی زهبانه/ ههمسهران شوورهن ههمسهران شووره/ کهلهم هات وه جووش ههم یهچ شوورهن/ کهلهم هات وه جووش ههم یهچ شوورهن/ یارهب وه رندان مهست مهیخانهت/ وه حهق پهرهستان دهیری دیوانهت/ وه یارب یارب شهو زنده داران/ کزهی سووز دل دوعای بیماران/ باد مرادت بدهی کهمانه/ تا نار عشقم بدهی زهبانه/ ههمسهران شوورهن ههمسهران شوورهن/ کهلهم هات وه جووش ههم یهچ شوورهن/ له سینای سینهم تهجهلی طوورهن/ باب قهلب مهفتووح پر له سروورهن/ یا رب وه پیغام پیغمبرانت/ وه دو نوقطهی قاف قهلهندهرانت/ وه دیدار دوست دیدهم روشن که/ له ظلمات تهن ، له ظلمات تهن نجاتم بده/ ههمسهران شوورهن ههمسهران شوورهن/ کهلهم هات وه جووش ههم یهچ شوورهن
7. «یارب شو زندهداران»
متن ترانه:
یا رب وَ رندان مست مِیخانت/ وَ حقپرستان دِیْری دیوانت/ وَ یا رب یا رب شُو زندهداران/ كزهی سُز دل «آزیز» دوعای بیماران/ وَ آو دیدهی دل سُختََگانت/ عشاق صادق دایم گریانت/ آی وای امانهای داد خُوا/ همسران دردم له سر تا و پا آلودهی دردم/ آی وای امانهای داد خُوا/ مجنون سُختهی بیاوان گردم/ له عشق لیلی و بیكس مِردم/ هجر دوس بردم و شرای مردن/ كس نمزانو دردم چه دردن/ یا رب وَ رندان مست میخانت/ وَ حقپرستان دِیْری دیوانت/ وَ یا رب یا رب شُو زنده داران/ كزه ی سُز دل « آزیزم» دوعای بیماران/ باد مرادت «گیان» بدَر كمانه/ تا نار عشقم بدهی زبانه
موسیقی کردی در آلبوم مهتابرو
دومین آلبوم مهم ناظری که در آن تصنیف کردی زیبایی از همین جنس عرفانی و یاربخوانی وجود دارد نیز توسط همین گروه تنبور شمس (البته با تغییراتی: مثلا عالینژاد دیگر نیست و چهرههای جوانتری مثل افشین رامین و بیژن کامکار با گروه همراهند) رقم خورد. آلبوم «مهتابرو» سال ۱۳۷۱ راهی بازار شد و مطلع درخشانی برای کارهای درخشان عرفانی و مبتنی بر تنبور شهرام ناظری و کیخسرو پورناظری شد. دو تصنیف فارسی مهم «مطرب مهتابرو» و «گندم» دو اثر جذاب و نفسگیر این آلبوم بودند هردو با شعر مولوی. اما تصنیف کردی عرفانی آلبوم نیز «گل و خار» نام دارد و شاعرش احتمال دارد «درویش ذوالفقار» باشد. (در اطلاعات داخل جلد آلبوم برای این آهنگ فقط نوشته شده «آهنگ قدیمی»).
8. «گل و خار»
متن ترانه:
یا رب گریانم دیدم وینهی اور/ دیدم وینهی اور، عازیز، وهار گریانه/ جرگم کواوه، دیدم، سُختو بریانم/ له سر تا و پا سیا برگمه / بیدوس قرچه قرچ، عازیز، ریشهی جرگمه / بیدوس قرچه قرچ، دیدم، ریشهی جرگمه / نمندم طاقت، دیدگم، تاب و توانم، عازیزم / عشق تو سُزان، چاوکم، مغز سُغانم، دیدگم / له قلندران آزیزم بیاوان گردم دیدکم / کس نمزانه آزیزم دردم چه درده / نور چاومی گل و خاک
موسیقی کردی در آلبوم حیرانی
«حیرانی» محصول سال ۱۳۷۵ نام سومین آلبومی است که در آن شهرام ناظری سراغ موسیقی عرفانی کردی میرود و با این آلبوم سهگانهی تنبوری عرفانی کیخسرو پورناظری و گروه شمس (باز با تغییراتی) هم کامل میشود هم به کمال میرسد. با اینگونه آثار است که کیخسرو پورناظری برای خودش کسی است در عالم موسیقی، انکارناشدنی و ماندنی. در این آلبوم هم تصنیفهای عرفانی فارسی زیبایی حضور دارد اما برخلاف آلبوم قبلی وزنهی تصنیفهای عرفانی کردیاش به فارسیاش میچربد. در این آلبوم دو تصنیف قدرتمند کردی وجود دارد هردو با شعر سید صالح ماهیدشتی (حیرانعلیشاه) و چهبسا یکی از دلایل انتخاب نام حیرانی برای این آلبوم همین حضور پررنگ حیرانعلیشاه در متن آن است. این دو تصنیف یکی «یاوران مهسم» است و دیگری «سرّ مگو» است که این دومی از جنس همان یاربخوانیهاست و با اینحساب میشود چهارمین یاربخوانی توحیدیِ شهرام ناظری و شاید لطیفترین و زیباترینشان. این آخرین همکاری ناظری با پسرعموی خود کیخسرو پورناظری است و شاید بهترینش. قطعا تاریخ موسیقی ایرانی و عرفانی قدر این همکاری خانوادگی موفق را خواهد دانست. اگر شهرام ناظری صدای رسایی شد برای نمایش ذهنیت هنری و قدرت اهنگسازی کیخسرو پورناظری، پورناظری هم یکی از اصلیترین سازندگان شخصیت و چهره ناظری به عنوان یکی از ستونهای مهم و دستخطهای صاحب امضای موسیقی عرفانی است، در کنار آهنگساز زبردست دیگری چون جلال ذوالفنون.
9. «یاوران مهسم»
متن ترانه:
یاوَران مَسِم / مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم/ لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم / شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم / خالی ﮊَه خودی مَملو ﮊَه دوسِم / یاوَران مَسِم/ مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم/ لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم/ یاوَران مَسِم/ فَرماوَه ساقی باوه مینای مِن / سَرشار که سا غَر بِدهَ پَیا پِی / پَیا پِی پِر کِرد پَیا پِی نوشام/ / تا کِه دیده ی دِل هِجرَ دوس نوشا/ شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم /خالی ﮊَه خودی مَملو ﮊَه دوسِم / یاوَران مَسِم/ اِی دِل تا کَسی چُو خوم نای وَ جوش / حَلقه ی بَندَگی عِشق نَه کِی وَ گوش/ مَحرَمِ نمو هرگز وَ اَسرار / نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار
10. «سرّ مگو»
یا رب و حرمت ذات بیعیبت / و سر مگو کارخانهی غیبت / قلبی عطا کن له هجران خوت / سوزیا و برشیا کوت و کوت و لت لت / قلبی عطا که رو و ایمه بو / له سودای عشق قیمهقیمه بو...
موسیقی کردی در آلبوم آواز اساطیر
آلبوم «آواز اساطیر» ساخته «علیرضا فیض بشیپور» محصول سال ۱۳۷۹ چهارمین آلبوم موفق ناظری با محتوای اشعار کردی است و البته متفاوتترین. از چند جهت. یکم: این آلبوم دیگر مثل سه آلبوم پورناظری عرفانی نیست، حماسی است (هرچند حالوهوا و گرایش عرفانی در بعضی قطعاتش حضور دارد). دوم: تمام قطعات به زبان کردی هستند. سوم: موسیقی هم کاملا بر مبنای موسیقی مقامی تنبور و بسیار دور از موسیقی ردیفدستگاهی است (چه اینکه میدانیم کیخسرو پورناظری علیرغم کردبودن و تنبورنوازبودن، ابتدا تارنواز بوده و ذهنیت اولیهاش موسیقی ردیفدستگاهی است). چهارم: این آلبوم بیش از دیگر آثار ناظری در آنها به فضای فکری و آیینی یارسان نزدیک است، چه اینکه آهنگسازش نیز اگر نه جزئی از آنان به تحقیق شاگرد بزرگان موسیقی این گروه بوده است. پنجم: اشعار بیشتر قطعات آواز اساطیر از شاهنامه کردی انتخاب شدهاند. کتابی که نوعی بازسرایی شاهنامه فردوسی تقریبا با همان قهرمانها و قصهها به زبان کردی است. به استثنای قطعه نخست که شعری است از «درویش ذوالفقار» و آنهم بیگانه با سنت و اساطیر و عرفان ایرانی نیست. در حقیقت این آلبوم سیری روایی است در اساطیر، فرهنگ و عواطف دیرین ایرانی و کردی. از مجموع این عوامل «آواز اساطیر» را میتوان یکی از مهمترین و اصیلترین آلبومهای موسیقی ایرانی دانست، همچنین مهمترین و بهترین آلبوم برای معرفی موسیقی مقامی تنبور و موسیقی بومی کردستان و کرمانشاهان. تقریبا جایگاهی که میشود برای آلبوم «خونپاش و نغمهریز» در تراز موسیقی مقامی دوتار جنوب خراسان و تربتجام قائل بود (با این تفاوت که خواننده و نوازنده آن اثر یعنی غلامحسین سمندری و ابراهیم شریفزاده خود از نسل اساطیر بودند! و البته که تکنیک نوازندگی سمندری در میان تمام نوازندگان مقامی و غیرمقامی ایران و جهان نظیر ندارد) و یا آلبوم موسیقی شمال خراسانِ «حاج قربان سلیمانی» در معرفی موسیقی مقامی دوتار قوچان و شمال خراسان. علیایحال قطعا اگر کسی دنبال تنبور و موسیقی مقامیاش و موسیقی باستانی کردها باشد بعید است از این آلبوم جالبتر پیدا کند.
آنچه گفتهشد بخشی از اهمیت این آلبوم است، اما دقیقا به همین دلایل که شاید این یکی از فنیترین آلبومهای موسیقایی با صدای شهرام ناظری است، از آنطرف هم نتوانسته و نتواند در میان مخاطبان عمومی (مخصوصا غیرکردزبان) چون آلبومهای تنبورمحور قبلی اقبال فراوانی کسب کند.
طبیعتا اگر بخواهم از میان قطعات این آلبوم انتخاب کنم باید همهشان را برگزینم. اما بهخاطر حمایت از اثر، فقط دو اثر زیبای «خورآوا» و «روسم» را بر میگزینم. اولی با شعری از درویش ذوالفقار و دومی از شاهنامه کردی. خورآوا که برای خود بهتنهایی یک آلبوم کامل است و روسم بهتنهایی روایتی از قهرمانیها و عواطف رستم، پهلوان ایرانزمین.
11. «خورآوا» (آواز خورشید)
متن ترانه:
یا رب و حرمت ذات بی عیبت / و سر مگو کارخانه ی غیبت / قلبی عطا که له هجران خوت/ سوزیا و برشیا کوت و کوت و لت لت/ قلبی عطا که رو و ایمه بو / له سودای عشق قیمه قیمه بو / قلبی بیده پیم پاره پاره بود/ نرم و سخت چو گل و سنگ خاره بو همچون گل / قلبی بیدر پیم روشن چو روژ بو/ له آگره عشق دایم و سوز بو/ قلبی بیده پیم دایم بریان بو / چو اور وهار دایم گریان بو / یا رب و حرمت ذات بی عیبت/ و سر مگو کارخانه ی غیبت/ قلبی بیده پیم پسنده ویت بو/ عاشق و مجنون دیوانه و شیت بود / قلبی بیده پیم پسنده ویت بو/ عاشق و مجنون دیوانه و شیت بود/ یا رب و حرمت ذات بی عیبت/ و سر مگو کارخانه ی غیبت/ قلبی بیدر پیم روشن چو روژ بو / له آگره عشق دایم و سوز بو
12.«روسم» (رستم)
متن ترانه:
وَ یاد ا و روﮊَه تا ج وَ زال سَنیْ/ گِلیمْ پوشْ کِردی، پوسِ بورْ کَنی/ فِدایْ نامِتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ روسَم/ فِدایْ نامتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ/ پوسِ بورِ رَزْمْ بپوشَ نَوَرْ/ ران بِنْیَهْ رِکاوْ رَخْشِ تَکاوَر/ اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر/ وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَنْ/ روسم اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر/ وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَن ْ/ روسم وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ/ وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ/ وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن/ روسم وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن/ سِپاهیْ بورِزجانْ کََردی سَرْ نگونْ/ زنون جادو قَلْتانی وَ خون/ سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار/ روسم سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار/ لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ/ لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ/ بی دوس قِرْچَهْ قِرْچْ ریشِیْ جَرْگُمِهْ/ لَهْ تاوِ دوریتْ دِل بی قَرا ره ن/ بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن/ بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن/ روسَم وَه فدای رَخْشِ گُلْگونِتْ/ ایرانی تَه نیا وه توش هَن اومید/ جای ئومیدشان مه که نا ئومید
پ ن: قطعا میدانیم در موسیقی سنتی فاخر، شنیدن هر قطعه در آلبوم و در ادامه قطعات پیشین خود لذت حقیقی شنیدای و معنای اصلی خود را دارد
پ ن دو: شاید نیاز به یادآوری نباشد یا باشد که ما وقتی داریم از موسیقی عرفانی سخن میگوییم داریم از «هستها» سخن میگوییم نه «بایدها». یعنی نه آنچه حقیقتا موسیقی عرفانی است و ارتباطی کامل با عرفان و معنویت و الوهیت دارد، بلکه سخن از بهترین آثاری است که هماکنون در بازار موسیقی با این نام و حال و هوا موجود است.