ﺳﻪشنبه 13 شهریور 1403 / خواندن: 23 دقیقه
پرونده پرتره محمدعلی بهمنی | صفحه ششم

فهرست: ده ترانه از بهترین ترانه‌های محمدعلی بهمنی

در این یادداشت ماندگارترین ترانه‌ها و غزل‌ترانه‌های محمدعلی بهمنی در نزدیک به پنجاه سال گذشته را مرور خواهیم کرد. ‌بیشتر آن‌ها با صدای زنده‌یاد ناصر عبداللهی شکل گرفته و جلوه‌ی تمام و کمال این همکاری موفق را باید در آلبوم پرطرفدار و بی‌تکرارِ «عشق است» دید.

5
فهرست: ده ترانه از بهترین ترانه‌های محمدعلی بهمنی

مجله میدان آزادی: در جدیدترین صفحه‌ی پرونده «پرتره محمدعلی بهمنی» به سراغ ترانه‌های زنده‌یاد بهمنی رفتیم. محمدعلی بهمنی در سرایش ترانه چیره‌دست بود و برخی از ترانه‌های ماندگار دهه‌های اخیر که در حافظه‌ی موسیقایی مردم ایران مانده است، از سروده‌های اوست. در هفتمین صفحه‌ی این پرونده به سراغ این ترانه‌ها رفته‌ایم به انتخاب و شرح خانم نیلوفر بختیاری، شاعر و پژوهشگر حوزه شعر. این فهرست را در ادامه بخوانید:

 

از «بهار بهار» تا «دلی که به دریا زد و رفت»

شاید آسان‌ترین معیار شناخت یک ترانه‌ی ماندگار، زیست ادامه‌دار آن ترانه در حافظه‌ی جمعی مخاطبان موسیقی باشد. ترانه‌ای که بتواند نبض عواطف چند نسل را در دست بگیرد و همگام با موسیقی و البته فراتر و پیشگام‌تر از آن خود را به رخ بکشد. البته گاهی نیز یک غزل آن‌قدر در خود تازگی و ترانگی دارد که تلفیقش با موسیقی به زاده شدن یک غزل‌ترانه می‌انجامد. در این زمینه برخی آثار حسین منزوی، سیمین بهبهانی، قیصر امین‌پور و محمدعلی بهمنی گواه روشنی هستند. 

همین موضوع سبب می‌شود در آثار اجراشده‌ی محمدعلی بهمنی مرزگذاری‌های میان شعر و ترانه به هم بخورد تا به این بهانه ذهن مخاطب خاص را به بازتعریف و آشتی میان این تعاریف دعوت کند. چراکه تلفیق موفق آواز و آهنگ با واژه به تولد دوباره‌ی یک شعر، چه محاوره باشد، چه نباشد، می‌انجامد؛ آنچه در اجرای موسیقایی بسیاری از ترانه‌ها و غزل‌های محمدعلی بهمنی با صدای ناصر عبداللهی، حبیب، همایون شجریان و علیرضا قربانی و دیگران شاهدش هستیم.

در این یادداشت ماندگارترین ترانه‌ها و غزل‌ترانه‌های محمدعلی بهمنی در نزدیک به پنجاه سال گذشته را مرور خواهیم کرد. آثار محمدعلی بهمنی علاوه‌بر شکل غزل، در شکل‌هایی چون مثنوی و نیمایی نیز اجرا شده‌اند. لازم به یادآوری است که ‌بیشتر این همکاری‌های موفق با خواننده‌ی فقید معاصر، ناصر عبداللهی شکل گرفته و البته جلوه‌ی تمام و کمال این همکاری موفق را باید در آلبوم پرطرفدار و بی‌تکرارِ «عشق است» مشاهده کرد. 

طرح جلد آلبوم «عشق است»با ترانه‌سرایی محمدعلی بهمنی، صدای ناصر عبدالهی و دکلمه پرویز پرستویی

 

بهترین ترانه‌های محمدعلی بهمنی که تبدیل به موسیقی شدند

 

1. ترانه «مثل روزای بارونی»

ناصر عبداللهی سال 1379در آلبوم «دوستت دارم» ترانه‌ی «مثل روزای بارونی» را اجرا کرده و بهنام ابطحی و ناصر عبداللهی آهنگ‌سازی آن را بر عهده داشته‌اند. چه روزهای بارانی که در تاکسی آن را از رادیو شنیده‌ایم یا در روزهای ابریِ دلتنگی به آن پناه برده‌ایم.

متن ترانه:

یه روز دلم گرفته بود، مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت حال‌وهواشو می‌دونی

اگه بشه با واژه‌ها حالمو تعریف بکنم
تو هم من و شعر منو با همه‌ حست می‌خونی

یه حالی داشتم که نگو، یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من، جایی گذاشتم که نپرس

یه جایی که می‌گردم و دوباره پیداش می‌کنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش می‌کنم

اسم قشنگ شهرمو تو می‌دونی چی می‌ذارم
دونه‌دونه کوچه‌هاشو به اسمای کی می‌ذارم

آخه تو هم مثل منی، مثل دلای ایرونی
وقتی هوا ابری می‌شه، حال‌و‌هوامو می‌دونی

 
2. ترانه «دل‌سپرده»

این غزل را هومن بختیاری به آهنگ‌سازی تورج شعبان‌خانی و حمیدرضا صدری خوانده است. آهنگی که در زمان انتشار و پخشش در تلویزیون محبوبیت بسیاری پیدا کرد و خیلی زود به حافظه‌ی مخاطبان موسیقی راه یافت. هومن بختیاری در آیین بدرقه‌ی محمدعلی بهمنی، در 11 شهریور 1403، بار دیگر این ترانه را برای حاضران اجرا کرد تا خاطره‌ی آن را در ذهن سوگواران حاضر در مراسم زنده کند.

متن ترانه:

من زنده بودم اما، انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم

یک‌عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه
او سرسپرده می‌خواست، من دل سپرده بودم

یک‌عمر می‌شد آری، در ذره‌ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دل‌گیر، وقتی غروب می‌شد
گویی به‌جای خورشید من زخم خورده بودم

وقتی غروب می‌شد، وقتی غروب می‌شد
کاش آن غروب‌ها را، از یاد برده بودم
 

3. ترانه «خرچنگ‌های مردابی»

این ترانه‌ از پرطرفدارترین غزل‌های اجراشده‌ی محمدعلی بهمنی است که خواننده‌ی فقید، حبیب محبیان آن را به آهنگ‌سازی واروژان در آلبومی به نام «کویر باور» خوانده است. ترانه‌ی «خرچنگ‌های مردابی» در سال 1378 در خارج از ایران به اجرا درآمده و همین بعد مسافت سبب شده خواننده در ادای یکی از مصراع‌ها دچار اشتباه شود. البته متأسفانه بعدها نیز به‌رغم یادآوری شاعر اشتباهش را در قالب بازخوانی اثر تصحیح نکرده است. در بیت ششم این غزل به‌جای مصراعِ «کمالِ دار برای منِ کمال‌پرست»، خوانده شده است: «کمال‌دار را برای منِ کمال‌پرست». این مسؤله معنای کلی بیت را مختل می‌کند. بااین‌حال همچنان این ترانه در صدر پرطرفدارترین و تأمل‌برانگیزترین آثار اجراشده‌ی شاعر قرار دارد.

متن ترانه:

در این زمانه‌ی بی‌هیاهوی لال‌پرست
خوشا به‌ حال کلاغان قیل‌ و قال‌پرست

چگونه شرح دهم، لحظه‌لحظه‌ی خود را
برای این همه ناباور خیال‌پرست

به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به ‌پای هرزه‌علف‌های باغ کال‌پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمالِ دار برای من کمال‌پرست

هنوزم زنده‌ام و زنده‌ بودنم خاری ا‌ست
به تنگ‌چشمیِ نامردم زوال‌پرست


4. ترانه «نامهربانی» (ای دوست)

«ای دوست» حاصل یک همکاری مشترک میانِ ناصر عبداللهی و امیر کریمی ا‌ست که درنهایت با حضور محمدرضا چراغعلی به‌عنوان آهنگ‌ساز، مثلث این همکاری کامل شد. این ترانه سال 1387 در آلبوم «عشق است» عبداللهی منتشر شده و در شمار عاطفی‌ترین غزل‌های محمدعلی بهمنی قرار دارد. در آغاز بسیاری از ترانه‌های این آلبوم دکلمه‌های پرویز پرستویی به گوش می‌رسد و حتی برخی غزل‌ها تنها با همراهی موسیقی و صدای او اجرا شده‌اند. انتشار تصویر محمدعلی بهمنی در کنار ناصر عبداللهی و پرویز پرویز پرستویی در کاور این آلبوم، خود گویای نقش پررنگ شاعر در شکل‌گیری این اثر و شعرمحور بودن قطعات آن است.

متن ترانه:

در دیگران می‌جویی‌ام، اما بدان ای دوست
این‌سان نمی‌یابی ز من، حتی نشان ای دوست

من در تو گم گشتم مرا در خود صدا می‌زن
تا پاسخم را بشنوی، پژواک‌سان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این‌چنین آتش‌به‌جان ای دوست

گفتی بخوان، خواندم، اگرچه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی، پس خود بخوان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

من قانعم، آن بخت جاویدان نمی‌خواهم
گر می‌توانی یک‌نفس با من بمان ای دوست

یا نه تو هم با هر بهانه، شانه خالی کن
از من، منی بر شانه‌ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می‌کوشی بمانی مهربان ای دوست

آن‌سان که می‌خواهد دلت، با من بگو، آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست
ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست


5. ترانه «ماه من»

«ماه من» نیز مانند غزل «ای دوست» با صدای خاطره‌انگیز ناصر عبداللهی در آلبوم «عشق است» به اجرا درآمده. این اثر را محمدچراغعلی آهنگ‌سازی کرده و شباهت میان وزن و حال‌ و هوای آن با «ای دوست» باعث شده از نظر موسیقی حس‌ و حالی نزدیک به هم داشته باشند. 

متن ترانه:

از خانه بیرون می‌روم اما کجا امشب؟
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها، روی درخت شب
می‌جویم، اما نیستی در هیچ‌ جا امشب

ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی‌ماجرا امشب؟

می‌دانم، آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به‌دنبالت چرا امشب؟

هرشب تو را بی‌جستجو می‌یافتم، اما
نگذاشت بی‌خوابی به دستانم تو را امشب

هر شب صدای پای تو می‌آمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب

تا سایه‌ای دیدم شبیهت نیست اما، حیف
ای کاش می‌دیدم به چشمانم خطا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من، بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه‌ها را یک‌نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی‌آرم تو که می‌دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی‌تو تا امشب


6. ترانه «طعنه‌ی ناشنیده»

«طعنه‌ی ناشنیده» سومین ترانه‌ی محبوب ناصر عبداللهی در آلبوم «عشق است» به شمار می‌رود که آهنگ‌سازی و تنظیمش را شادمهر عقیلی بر عهده داشته و از شنیده‌شده‌ترین آثار ناصرعبداللهی است. در آغاز دهه‌ی هشتاد بارها و بارها این ترانه را از رادیو و تلویزیون شنیده‌ایم و هنوز هم شنیدنی ا‌ست.

متن ترانه:

این شفق است یا فلق، مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

آینه در جواب من باز سکوت می‌کند
باز مرا چه می‌شود ای تو حقایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام، طعنه‌ی ناشنیده را
در همه‌ حال، خوب من، با تو موافقم بگو

پاک کن از حافظه‌ات شور غزل‌های مرا
شاعر مرده‌ام بخوان، گور علایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام طعنه‌ی ناشنیده را
در همه ‌حال، خوب من، با تو موافقم بگو

با من کور و کر ولی واژه به‌ تصویر مکش
منظره‌های عقل را با منِ سابقم بگو

من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو

یا به زوال می‌روم، یا به کمال می‌رسم
یک‌سره کن کار مرا بگو که عاشقم بگو

من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

 

7. ترانه «هوای حوا»

مثل بسیاری از ترانه‌های به‌یادماندنی محمدعلی بهمنی قرعه‌ی خواندن «هوای حوا» هم به نام ناصر عبداللهی افتاد تا ترانه‌ای را بخواند که به‌نوعی مرگ‌سروده‌ی محمدعلی بهمنی است. البته در روزهای پرکشیدن ناصر عبداللهی نیز این ترانه زمزمه‌ی طرفداران سوگوار او بود. آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده‌ی این اثر فرزاد فرومند است. هوای حوا سال 1382 در آلبومی به همین نام منتشر شد. البته اولین ‌بار عماد رام پیش از انقلاب این ترانه را اجرا کرده و ناصر عبداللهی به‌دلیل تعلق خاطر خود آن را با حال‌ و هوای خاص صدایش از نو خوانده است.


 

متن ترانه:

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه‌ی کفش فرارو ور کشید
آستین همتو بالا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه‌ی فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

دفتر گذشته‌ها رو پاره کرد
نامه‌ی فرداها رو تا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

زنده‌ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده‌ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش می‌خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می‌گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه‌ی فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت


8. ترانه «بهار بهار»

در ترانه‌های بهاری معمولاً شاهد یک نگاهِ امیدبخش مطلق و گاه تکراری هستیم. اما نگاه محمدعلی بهمنی نسبت به بهار نگاهی پرسشگرانه و حتی تردیدآمیز است. او ما را با این سؤال مهم درونی مواجه می‌کند که آیا واقعاً آمدن بهار ما را به یک بهار درونی‌شده در وجودمان سوق داده یا فقط دربند تقویم و گذر فصل‌هاییم؟ درنهایت پیوند میان بهار بزرگسالی با بهار کودکی می‌تواند بهار سومی را در وجود مخاطب زنده کند.

این ترانه نخست با صدای تورج شعبان‌خانی اجرا شد اما علاقه‌ی ناصر عبداللهی به آن سبب شد بار دیگر نسخه‌ی مختص به خود را بازخوانی کند که اتفاقاً کمتر از نسخه‌ی اول طرفدار ندارد. آهنگ‌سازی این قطعه نیز برعهده‌ی تورج شعبان‌خانی بوده و پیش از انقلاب آن را در آلبوم‌ «پرستوهای عاشق» منتشر کرده. متن پیش روی ترانه با نظر به اجرای تورج شعبان‌خانی تنظیم شده است.

متن ترانه:

صدا همون صدا بود
صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی!
صدات میاد اما خودت کجایی؟

وا بکنیم پنجره‌ها رو یا نه؟
تازه کنیم خاطره‌ها رو یا نه؟

بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد

بهار اومد با یه‌بغل جوونه
عیدو آورد از تو کوچه تو خونه

حیاط ما یه ‌غربیل
باغچه‌ی ما یه ‌گلدون
خونه‌ی ما همیشه
منتظر یه ‌مهمون

بهار بهار، یه ‌مهمون قدیمی
یه‌ آشنای ساده و صمیمی

یه‌ آشنا که مثل قصه‌ها بود
خواب و خیالِ همه بچه‌ها بود

یادش به‌خیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

آخ که چه زود قُلّکِ عیدیامون
وقتی شکست، باهاش شکست دلامون

بهار اومد برفارو نقطه‌چین کرد
خنده به دل‌مردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهارو دوس داشت
وا شدن پنجره‌ها رو دوس داشت

بهار اومد پنجره‌ها رو وا کرد
منو با حسی دیگه آشنا کرد

یه‌حرف یه‌حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که همه‌ش سؤال بی‌جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صُب تا شب دنبال آب و نون بود


 9. ترانه «چه آتش‌ها»

به احتمال زیاد این ترانه را با صدای همایون شجریان در آلبوم پرسر‌وصدای او به همین نام شنیده‌اید. آهنگ‌ساز این اثر علی قمصری است و در سال 1392 ساخته شده.

متن ترانه:

تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هر شب
بدین‌سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هر شب

تبی این کاه را چون کوه سنگین می‌کند آن‌گاه،
چه آتش‌ها که در این کوه، برپا می‌کنم هر شب

مرا یک ‌‌شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می‌کنم هر شب

دلم فریاد می‌خواهد، ولی در انزوای خویش
چه بی‌آزار با دیوار نجوا می‌کنم هر شب

کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هر شب


10. ترانه «پرده‌نشین»

این غزل را علیرضا قربانی با آهنگ‌سازی مهیار علیزاده و به‌عنوان تیتراژ فیلم سینمایی پرده‌نشین اجرا کرده است. «پرده‌نشین» سال 1393 منتشر شده و تقریباً از متأخرترین غزل‌های پرطرفدار محمدعلی بهمنی است. اجرای حماسی این اثر توانسته به حافظه‌ی مخاطب موسیقی امروز راه پیدا کند؛ تا جایی که در روز درگذشت محمدعلی بهمنی بسیاری از دوستداران او احساس بهت و ناباوری‌شان را از مرگ شاعر با مصراع «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» ابراز کردند.

متن ترانه:

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!

اکسیر من! نه این که مرا شعرِ تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال، ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ‌ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل‌های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم
اما چقدر دل‌خوشی خواب‌ها کم است

خونِ هر آن غزل که نگفتم به‌پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟!

و همچنان «چیزی شبیه عطر حضور شما کم است»... .
 




تصاویر پیوست

حبیب
14 شهریور 1403

چقدر این ترانه ها زیبا بودند
و چه معرفی کامل و جامعی
ممنونم که فایل صوتی با کیفیت آهنگ را هم برای شنیدن گذاشتید
کاش لینک دانلود هم داشتند آهنگ ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
آسان‌ترین معیار شناخت یک ترانه‌ی ماندگار، زیست ادامه‌دار آن ترانه در حافظه‌ی جمعی مخاطبان موسیقی باشد. ترانه‌ای که بتواند نبض عواطف چند نسل را در دست بگیرد و همگام با موسیقی و البته فراتر و پیشگام‌تر از آن خود را به رخ بکشد. البته گاهی نیز یک غزل آن‌قدر در خود تازگی و ترانگی دارد که تلفیقش با موسیقی به زاده شدن یک غزل‌ترانه می‌انجامد. در این زمینه برخی آثار حسین منزوی، سیمین بهبهانی، قیصر امین‌پور و محمدعلی بهمنی گواه روشنی هستند.

غزل «دل‌سپرده» را هومن بختیاری به آهنگ‌سازی تورج شعبان‌خانی و حمیدرضا صدری خوانده است. آهنگی که در زمان انتشار و پخشش در تلویزیون محبوبیت بسیاری پیدا کرد و خیلی زود به حافظه‌ی مخاطبان موسیقی راه یافت. هومن بختیاری در آیین بدرقه‌ی محمدعلی بهمنی، در 11 شهریور 1403، بار دیگر این ترانه را برای حاضران اجرا کرد تا خاطره‌ی آن را در ذهن سوگواران حاضر در مراسم زنده کند.

مطالب مرتبط