مجله میدان آزادی: سریال «نون خ» که یکی از محبوبترین سریالهای این روزهای تلویزیون است توسط سعید آقاخانی ساخته شده و از شبکه یک سیما پخش میشود. پیش از این در یادداشتی به نقد و بررسی چهار فصل اول نون خ پرداخته بودیم. فصل پنجم از این سریال از پانزدهم فروردین آغاز شد و به تازگی نیز پایان یافته است. به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا «پرونده روزی روزگاری تلویزیون» را با ریویوی نقد و بررسی فصل پنجم نون خ به روز کنیم که به قلم خانم نامیه اصفهانیان نوشته شده است:
ربودن گوی رقابت
طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما فصل پنجم سریال «نون خ» با ۴۱ درصد بیننده، امسال هم مثل سال قبل پرمخاطبترین سریال تلویزیون شد. این فصل که به کارگردانی سعید آقاخانی، تهیهکنندگی مهدی فرجی و با فیلمنامهی امیر وفایی تولید شده، بیست و چهار قسمت دارد و از فروردینماه از شبکهی یک سیما در حال پخش است. «نون خ» در همهی این پنج فصل جزو سریالهای پرمخاطب تلویزیون بوده و فصل آخر هم نشان داد که نهتنها مخاطبانش را حفظ کرده، که حتی در جذب مخاطب از بقیهی سریالها پیشی گرفته است.
داستان فصل پنجم «نون خ»
در این فصل نورالدین خانزاده با خانواده و همولایتیهایش برای شرکت در جشنوارهی صنایع دستی و اقوام ایرانی، با مینیبوسی که روناک میرانَد راهی کرمان میشوند و بخش زیادی از اتفاقات داستان در جاده رقم میخورد. خلیل هم که شاهینی پیدا کرده و میخواهد به قاچاقچیان محیط زیست بفروشد با آنها همراه میشود. همچنین در ابتدای فصل مشخص میشود شیرین و سلمان عقد کردهاند و این سفر دستهجمعی، سفر ماهعسل آنها هم هست. شخصیت خاص سلمان و تعاملات زمخت و آزاردهندهی او با شیرین، جاهطلبیهای خلیل و دوز و کلکهای پیوستهاش، سادگی و حماقت مهیار و مسئولیت سنگین ادای نماز و روزهی قضای میت که اوایل داستان به دوش او میافتد، اصرار نورالدین به انجام کار درست و نصیحتهایی که با استناد به دیالوگهای سریال «مختارنامه» میکند، نقش پررنگ روناک در هدایت مینیبوس، اتفاقاتی که در تعامل با اهالی کرمان و چابهار میافتد و نیز، نمایش جاذبههای ایران در جادهها و شهرها و مناطقی که از آنها عبور میکنند، فضای کلی این فصل از سریال را تشکیل میدهند.
کِشدار ولی پرطرفدار
با وجود نقدهای زیادی که بهخصوص از فصل چهار به انسجام داستانی «نون خ» و کند و کشدار بودن خیلی از موقعیتهای آن وارد میشود، سریال در فصل پنجم هم توانسته پرمخاطبترین سریال تلویزیون شود. بخشی از این اقبال به کارگردانی خوب آقاخانی و بازیهای واقعی بازیگران محلی آن برمیگردد که بهتدریج و با گذشتِ فصلهای مختلف پختهتر و جاافتادهتر شدهاند. اما شاید مهمترین عامل محبوبیت «نون خ» فضایی باشد که ساخته است. «نون خ» سریالی ملی است؛ یعنی با وجود اینکه حال و روز مردمانی از کردستان را روایت میکند ولی روح ایرانی در آن دمیده شده است. شخصیتهای سریال با همهی ویژگیهای مثبت و منفی، با آرزوها و جاهطلبیها، بخششها و کینهورزیها و همهی نقاط تاریک و روشن وجودیشان، بازتابی از روح جمعی ایرانیان این روزگارند. این ویژگی در فصل پنجم نمود بیشتری پیدا کرده، زیرا دوربین از کرمانشاه و کردستان خارج شده و استانهای دیگر کشور را با اقوام مختلف، تنوع زیستی، لهجههای محلی، لباس و موسیقی و رقص و فرهنگ بومیشان نمایش میدهد. بخش پررنگی از این بازنمایی مربوط به جشنوارهی اقوام در کرمان است که گروههای محلی مختلف در حال اجرای موسیقی و رقص زیر پرچم ایراناند. همچنین سریال در اقدامی تحسینبرانگیز و در ادامهی تلاش برای به تصویر کشیدن قومیتهای ایرانی به چابهار میرود و زندگی مردمان استانی را روایت میکند که در فضای رسانه عموماً مهجور و نامرئیاند و تنها وقتی مورد توجه دوربینها قرار میگیرند که حادثهای تروریستی یا سیلی ویرانگر اتفاق میافتد. اما از نگاه دوربین «نون خ»، چابهار شهری باصفا و دیدنی با مردمانی خونگرم و مهربان و فرهنگی رنگارنگ است که محرومیتهای حاصل از کمخدمتیهای دولتی چیزی از غنای فرهنگ و نوعدوستی اهالیاش کم نکرده است.
راز ماندگاری
فصل پنجم با این نمایش دیدنی از تنوع فرهنگی و تعامل همدلانهی شخصیتهایی از اقوام مختلف با یکدیگر، بیش از پیش نشان میدهد که پربیننده بودن «نون خ» به توانش در جذب مخاطبانی از سراسر کشور مربوط است. هرچند صرف پرداختن به موضوعات ملی و بازنمایی فرهنگ اقوام به حفظ مخاطب منجر نمیشود، بلکه چگونگی پرداختن به آنهاست که توانسته مخاطب را تا فصل پنجم همراه کند. احساسی که با تماشای سریال به مخاطب منتقل میشود امید و آرامش است و این دو احساس بنیادین، گمشدهی سریالهای این روزگارند. «نون خ» در این فصل هم مثل فصل گذشته، به خاطرات مشترک ما از موضوعات روز اجتماعی و سیاسی و فرهنگی اشاره میکند ولی برخلاف عموم سریالهایی که درونمایههایی از همین جنس دارند، این مرور خاطرات و پرداختن طنز به روحیات ایرانیان، همراه با خودخوارپنداری و تحقیر ملی نیست. بلکه به آن شکلی است که از یک سریال ملی انتظار میرود؛ یعنی بازتاب واقعیت با همهی شیرینی و تلخیاش در قالب داستان و القای حس خوش ایرانی بودن، آن هم با طنزی که تلاش میکند به لودگی و لیچارگویی نیفتد.
«نون خ» با وجود همهی نقدها، تا اینجای کار قدر مخاطبانش را دانسته و انتظار میرود در فصلهای بعدی، با تمرکز بیشتر روی فراز و فرودهای داستانی و فاصله گرفتن از سکانسهای کند و تکراری، روند روبهرشد محبوبیتش را حفظ کند.
مطلب مرتبط:
نقد و بررسی چهار فصل اول سریال «نونخ»، ساخته «سعید آقاخانی»