چهارشنبه 07 آذر 1403 / خواندن: 13 دقیقه
به مناسبت سالروز درگذشت بانوی شاعر؛

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار ژاله اصفهانی

زندگی ژاله در غربت با نگرانی‌ها و سرگردانی‌های بسیاری همراه بود اما او با قدرت از پس همه‌ی ناهمواری‌ها برآمد. عشق او به وطنش ایران، علاقه‌اش به شعر و کوشش مستمر او برای تحصیل و پیشرفت موجب شد که او سفیری از فرهنگ و ادبیات ایران در غربت باشد. ژاله با نوشتن مقالات متعدد، شعر نوی فارسی را به جمهوری‌های شوروی پیشین به‌خصوص تاجیکستان معرفی کرد. از او علاوه‌بر مجموعه اشعارش، مقالات و کتاب‌های پژوهشی به زبان‌های فارسی، روسی و آذربایجانی و نیز ترجمه‌هایی از آثار ادبی سایر ملل به فارسی باقی مانده است.

5
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار ژاله اصفهانی

مجله میدان آزادی: «ژاله اصفهانی» بانوی شاعری است که با این نام مشهور است: شاعرِ امید. به مناسبت سالروز درگذشت این شاعر، یادداشت تک‌نگاری ایشان را بخوانید که به قلم اعظم سعادتمند - شاعر و پژوهشگر ادبیات - نوشته شده است: 

شاعری از اصفهان تا لندن

ژاله اصفهانی در سال ۱۳۰۰ در اصفهان متولد شد. مادرش دوست داشت او را ژاله صدا کند، اما پدرش نام او را اطل گذاشت که یک نام انگلیسی است. در سیزده‌سالگی نام ژاله را به‌عنوان تخلص در اولین شعرش برگزید و بعدها با همین نام شناخته شد.

در بیست و پنج‌سالگی به‌همراه همسرش مجبور به مهاجرتی ناخواسته به شوروی شد. بعد از انقلاب و پس از سی و دو سال دوری، در شب آغاز حمله‌ی عراق به ایران و شروع جنگ تحمیلی، دوباره به وطن بازگشت. مدتی کوتاه در ایران ماند و پس از آن تا پایان عمر هشتاد و شش‌ساله‌اش در لندن اقامت گزید. گویا سرنوشت او همواره کوچیدن بود.

او پیش از مهاجرت به شوروی مدتی با عالیه جهانگیر، همسر نیما یوشیج، همکار بود و از این طریق با افکار نیما در شعر آشنا شد. همچنین در نخستین کنگره‌ی نویسندگان ایران در تهران در کنار نیما و جمع دیگری از شاعران شعرخوانی داشت و همین موضوع موجب شناخت بیشتر او از شعر نیمایی شد. زندگی ژاله در غربت با نگرانی‌ها و سرگردانی‌های بسیاری همراه بود اما او با قدرت از پس همه‌ی ناهمواری‌ها برآمد. عشق او به وطنش ایران، علاقه‌اش به شعر و کوشش مستمر او برای تحصیل و پیشرفت موجب شد که او سفیری از فرهنگ و ادبیات ایران در غربت باشد. ژاله با نوشتن مقالات متعدد، شعر نوی فارسی را به جمهوری‌های شوروی پیشین به‌خصوص تاجیکستان معرفی کرد. از او علاوه‌بر مجموعه اشعارش، مقالات و کتاب‌های پژوهشی به زبان‌های فارسی، روسی و آذربایجانی و نیز ترجمه‌هایی از آثار ادبی سایر ملل به فارسی باقی مانده است.


گل‌های خودرو

ژاله شعر را با غزل و قطعه آغاز کرد. نخستین سروده‌هایش در کتابی با نام «گل‌های خودرو» در سال ۱۳۲۳ به چاپ رسیده‌اند که تأثیر پذیرفتن شاعر از حافظ و میرزاده‌ی عشقی در آن‌ها مشخص است. شاعر در مقدمه‌ی این مجموعه می‌نویسد: «آثار خود را گل‌های خودرو نام نهادم، برای آنکه آن‌ها را نه باغبانی بوده و نه باغ و بستانی که پرورش نیکو یابند.» 

اشعار این کتاب شامل موضوعاتی است چون مذمت دنیا، مدح قناعت، دریغ از رفتن جوانی و ناتوانی انسان در برابر تقدیر.

ملک قناعت گزین که خاطر آرام
نیست نصیب کسی که صاحب زر شد

قسمت من از ازل این طالع برگشته بود
هیچ‌ کس را قدرت پیکار با تقدیر نیست


مجموعه اشعار ژاله اصفهانی، نشر نگاه

درنگی بر مهم‌ترین ویژگی‌های شعر ژاله

۱. واقع‌گرایی

او پس از آشنایی با اندیشه‌های نیما بیشتر به سرودن شعر نو علاقه نشان داد. گرچه سروده‌های هم‌عصرانش در ایران سرشار از نمادپردازی و توجه به سمبولیسم است اما اشعار او بدون پیچیدگی زبانی یا معنایی، صریح و سنجیده و منسجم است. سروده‌های ژاله بیشتر بیانگر واقعیت‌هایی بیرونی است که در جریان زندگی‌اش لمس کرده. برای او اتفاقات و اخبار مهم زمانه‌اش و شخصیت‌های فرهنگی و ادبی و سیاسی الهام‌بخش بوده‌اند. همچنین در جست‌وجوی تازگی سعی کرده است مسائل جدید عصر خود را وارد شعر کند. در کارنامه‌ی او شعرهایی برای اولین زن فضانورد، فیدل کاسترو، پابلو نرودا که در مسکو دیداری نیز با او داشته است، جواهر لعل نهرو، اقبال لاهوری، نیچه، نیما، ابن سینا و... دیده می‌شود.

در مسیر خواندن مجموعه‌های ژاله هرچه پیش می‌رویم عنصر خیال قوت بیشتری می‌گیرد و مضامین با شاعرانگی بیشتری نمایان می‌شوند. از طرفی هر جا شعرها درونی‌تر می‌شوند و هر کجا که شاعر به دیدار خودش می‌رود، سطرها دلپسندتر می‌شوند. شاید اگر ژاله مجبور نمی‌شد سی و دو سال در یک کشور سوسیالیستی زندگی کند و ترس‌ها و دلهره‌های ناشی از آن تبعید اجباری نبود و فرصت می‌یافت با شاعران معاصرش چون فروغ و سهراب و دیگران مراوده داشته باشد و همراه با زبان فارسی درونِ ایران زندگی کند امروز شعرهای درخشان‌تری از او می‌خواندیم. 

من آذرخش شبانم
کز ابر تیره دمیدم
چه غم که شد شب ابری
سر سیاه و سفیدم

به سایه‌روشن مویم
درون آینه گویم
به‌جز تو کیست بداند
که روز و شب چه کشیدم


2. توجه به انسان، وطن، صلح و حماسه

ژاله عاشق صلح است و دوستدار انسان و برای رسیدن به صلح مبارزه با ستمگران و پایداری برابر آن‌ها را ستایش می‌کند. از این نظر بخشی از اشعار او حماسی هستند؛ کودکان کار و ظلمی که در حق آن‌ها می‌شود، زنان مظلوم و ستم ارباب به رعیت از دیگر مضامین اشعار او هستند.

وطن، محبوب اوست و سال‌های دوری از وطن را با امید بازگشت تاب می‌آورد. واژه‌‌ی پرستو از موتیف‌های شعر ژاله است. شاعر خودش را پرستویی می‌بیند دور از بهارِ دیارش که به‌ناچار تن به مهاجرت داده است اما با این همه، یأس در شعر او جایی ندارد.


3. امیدواری

اشاره به رنگ‌ها در آثار او فراوان است. رنگ‌هایی که با وجود خودنمایی پیاپی غم‌ها زنده و درخشان‌اند. جهانی که او می‌بیند علی‌رغم جنگ و بی‌عدالتی امیدوار است به آینده، جهانی که هنوز بهار و پاییز و زمستانش دلکش‌اند و نویدبخش.

بهار رفت
خزان رفت
برگ‌ها همه ریخت
و من هنوز ز دیدار باغ دلشادم
که بوته‌ی گل یخ چون ستاره‌ها زیباست

و آن پرنده‌ی نوپر به نغمه می‌گوید:

بهار آینده
بهار اول من
چندمین بهار شماست؟


ژاله سراسر امید است و از مأیوس‌کنندگان گله دارد:

از آن کسی گله دارم که آیه‌ی یأس است
و همچو برف زمستان
به هر کجا که نشیند 
کند هوا را سرد


4. روایی بودن

روایی بودن، ویژگی پررنگ دیگر اشعار اوست. به‌عنوان مثال مثنوی «ماه و زن» که در مجموعه‌ی‌ زنده‌رود منتشر شده است از زن مغروری حکایت می‌کند که در فکر پایین کشیدن ماه است. چراکه ماه را رقیب زیبایی خویش می‌داند و در پایان، ماه سخاوتمندانه راز زیبایی و درخشانی خود را به زن می‌گوید.

شعر «گناه مقدس» که روایت زندگی چهار زن است و نیز شعر «پرستو» که به‌صورت اپرا در تاجیکستان اجرا شده است از دیگر آثار روایی اوست.


5. توجه به طبیعت و مکان‌ها

توجه به طبیعت و برداشت‌هایی در ستایش صلح از آن و توجه به مکان‌ها و شهرها و کشورها، از دیگر ویژگی‌های آثار ژاله است. شاعر کتاب‌های «زنده‌رود» و «نقش جهان» برای اصفهان و خاطراتش در آن، جایگاه خاصی قائل است. او همچنین از زیبایی شهرهایی که در مسیر زیستنش از آن‌ها عبور می‌کند یا در آن‌ها ساکن می‌شود نیرو می‌گیرد. این است که برای شیراز و مازندران، لندن و تاجیکستان و ایتالیا نیز شعر سروده است.


6. توجه به زنان قدرتمند 

با وجود حضور بانوان ستم‌دیده در شعر ژاله، سروده‌های او عرصه‌ی حضور زنان قوی است. اغلب زنان شعر او در سختی‌ها پایدارند و در عین حال سرشار از مهر مادری، وطن‌دوستی و صلح‌طلبی و از این روست که کلمه‌ی «کودک» نیز از کلیدواژه‌های مهم سروده‌های اوست. گرچه در اشعار ژاله ویژگی خاص زنانه چون مادری نمود دارد، اما او به شعر زنانه اعتقادی ندارد و می‌گوید: «زن بودن نه چیزی به شعر ژاله افزوده و نه چیزی از آن کاسته است. او از آغاز شاعری، چنان استقلالی در خود احساس کرده که متوجه زن یا مرد بودن سرایندگان نشده است. شعر یا خوب است یا بد، یا شعر است یا شعر نیست. از هر که می‌خواهد باشد.» همچنین در مصاحبه‌ی دیگری می‌گوید: «من در مهاجرت با مردها بیشتر مصاحبت داشتم. مردهایی که درد و رنج دوری از وطن را به روی دل و جان خود احساس می‌کردند و من به مصداق چو مرد گریه کند نعره می‌کشد طوفان، در طی اشعارم می‌خواستم به مردها که دور از وطن بودند دلداری بدهم.»


گزیده اشعار ژاله اصفهانی به مناسبت صدسالگی شاعر


که خواهم بود؟

«شکوفه‌های زمستانی»، مجموعه‌ای از آخرین سروده‌های ژاله است. شامل شعرهایی کوتاه با امید و آرزوی جهانی بدون مرز برای انسان، شعرهایی که از خلوت شاعر با خودش بیشتر سخن می‌گویند و حکایت می‌کنند از شاعری که می‌خواهد راز هستی را بداند و بداند که پس از بدرود که خواهد بود.

بیا ای باد عطرافشان
هوای تازه‌ای آور
...
که با آهنگ دیگر 
راز هستی را به بر گیرم
نگویم زندگانی را ز سر گیرم
نه هرگز!
پرسشم این است
پیش از آخرین بدرود
که بودم من؟
چه‌ها کردم؟
که خواهم بود؟


ژاله در هفتم آذرماه سال ۱۳۸۶ به جواب آخرین پرسش خود رسید.
 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
گرچه سروده‌های هم‌عصرانش در ایران سرشار از نمادپردازی و توجه به سمبولیسم است اما اشعار او بدون پیچیدگی زبانی یا معنایی، صریح و سنجیده و منسجم است. سروده‌های ژاله بیشتر بیانگر واقعیت‌هایی بیرونی است که در جریان زندگی‌اش لمس کرده. برای او اتفاقات و اخبار مهم زمانه‌اش و شخصیت‌های فرهنگی و ادبی و سیاسی الهام‌بخش بوده‌اند. همچنین در جست‌وجوی تازگی سعی کرده است مسائل جدید عصر خود را وارد شعر کند. در کارنامه‌ی او شعرهایی برای اولین زن فضانورد، فیدل کاسترو، پابلو نرودا که در مسکو دیداری نیز با او داشته است، جواهر لعل نهرو، اقبال لاهوری، نیچه، نیما، ابن سینا و... دیده می‌شود.

وطن، محبوب اوست و سال‌های دوری از وطن را با امید بازگشت تاب می‌آورد. واژه‌‌ی پرستو از موتیف‌های شعر ژاله است. شاعر خودش را پرستویی می‌بیند دور از بهارِ دیارش که به‌ناچار تن به مهاجرت داده است اما با این همه، یأس در شعر او جایی ندارد.


مطالب مرتبط