مجله میدان آزادی: سریال محبوب «پایتخت» در ایام نوروز سال 1404 با فصل هفتم خود به تلویزیون بازگشت. این سریال که با کارگردانی «سیروس مقدم» بر اساس طرحی از «محسن تنابنده» ساخته شده، قرار است در 22 قسمت میهمان خانههای ایرانیان باشد. نویسندگی این دوره از پایتخت برعهدهی «آرش عباسی» بوده که پیش از این، نگارش فیلمنامهی فصل ششم این مجموعه را هم در کارنامهی خود داشته است. پیش از این در پروندهی «روزی روزگاری تلویزیون» با یک ریویو به نقد و بررسی مجموعه سریال پایتخت پرداخته بودیم و حالا، به مناسبت پخش فصل هفتم آن، با یک ریویوی دیگر به قلم مینو رضایی، به نقد این سریال خواهیم پرداخت. این ریویوی نقد فصل هفتم پایتخت را در ادامه بخوانید:
ما حواسمان هست! به چه چیز؟ ما حواسمان هست به شوخیهای توئیتری فصل هفت سریال «پایتخت». ما حواسمان هست به انرژی پایین بازیگران فصل هفت «پایتخت». حواسمان هست به برداشتهای طولانی و بدون کات. حواسمان هست به ریتم زیادی کند و خمیازهآور. حواسمان هست به کشدادن قصه. حواسمان هست به کمرنگ شدن لهجهی مازنی. حواسمان هست به حذف تمام خردهداستانهای موازی آدمهای علیآباد که پایتخت را در فصلهای قبل صمیمیتر و دیدنیتر میکرد. حواسمان هست به تناقض شخصیتپردازیها با نسخههای قبلی. حواسمان هست به تعدد سوژههای فرعی و نصفهنیمهی لابهلای کار. حواسمان هست به تعدد بالای شوخیهای کلامی با تلفظ اشتباه کلمات که هیچ هم خندهدار نیست؛ از مقانشه گرفته تا فیفی و شهلا و مهلا. اصلا حواسمان هست به اینکه «هر کاراکتر پایتخت هرجا ایستاده، یک جهش کند به سمت مثبت شدن؛ چون قرار است الگوی جامعه باشد». ما حواسمان هست دست نویسنده در تولید طنز مختص به خودش لرزیده و به جایش از این طرف و آن طرف طنز، وام گرفته و اصلا ما خیلی خوب حواسمان هست از وقتی «خشایار الوند» مرحوم شد، کُمیت پایتخت لنگ میزند.

بازیگران سریال «پایتخت 7» در پشت صحنه
اما خب راستش ما حواسمان به خیلی چیزهای دیگر هم هست. حواسمان هست مدتها بود برای دیدن یک سریال خانوادگی دور هم جمع نشده بودیم. حواسمان هست از ساعت نه شب به بعد آدمها از هم میپرسند چقدر به «نقی» مانده؟! حواسمان هست مامانها و خیلی از زنان خانهدار تنها دلخوشی تلویزیون روشن کردنشان، تماشای «پایتخت» است. حواسمان هست به آن شادی دستهجمعی که با تماشای یک سریال در جمع خانوادگی رخ مینمایاند. حواسمان هست یک سریال طنز چه پناه خوبی است برای شبهای نوروز و رمضان و بهار. حواسمان هست تلویزیون سالها برنامههای عالی کاشت و آدم معرفی کرد و فصل درو که شد همه را دودستی تقدیم کرد به شبکهی نمایش خانگی و دست مخاطبانش را خالی گذاشت. حواسمان هست که دستاندرکاران سازمان، بعد از چندین سال خود را به «آن کوچه» زدن، بالاخره فقط کمی فهمیدند که تلویزیون برای همهی مخاطبان است. ما حواسمان هست اوضاع جریان سریالسازی تلویزیونی به خصوص بعد از سند تحول، جوری ناامیدکننده است که حتما باید هوای بارقههای امیدی چون «پایتخت 7» را داشت. از همه مهمتر ما حواسمان هست که بامعرفت باشیم و حالا که تلویزیون و به دنبالش «پایتخت» از روزهای اوجش دور شده، دستش را بگیریم و تشویقش کنیم و آرامآرام راهش بیندازیم تا دوباره به روزهای طلایی برگردد و بهانهی دور هم جمع شدن ما باشد. «ما» که هنوز به تلویزیون خودمان بیشتر از ماهواره و تمام برنامههای رنگارنگش امید داریم.
مطالب مرتبط:
یادداشت: نقد و بررسی سریال «پایتخت»، ساخته «سیروس مقدم»