مجله میدان آزادی: پنجمین شماره از «کاغذ اخبار هنر» مجله میدان آزادی منتشر شد. طبق سنت مجله میدان آزادی، پایان هر ماه، سررسید انتشار کاغذ اخبار آن ماه است. این شماره به اخبار عالم هنر در مرداد ماه ۱۴۰۲ اختصاص دارد. در ادامه و به قلم خانم «حنانه شکیبا» خواهید خواند.
کاغذ اخبار هنر مرداد ۱۴۰۲
خب کاغذ اخبار تیرماه را با درگذشت میلان کوندرا شروع کردیم اما بگذارید این بار به روال همیشهی کاغذ اخبار برگردیم و کاغذ اخبار مرداد ماه را با سینما افتتاح کنیم!
بسته جدید جواب نداد!
در سینمای ایران با وجود بستهی جدید اکران در اواسط مردادماه، اما گیشه چندان تکانی نخورد و فسیل نه تنها همچنان در صدر فروشهای سال 1402 قرار دارد که با قرار گرفتن در جایگاه سوم فیلمهای پرفروش چهل سال اخیر، در مردادماه، رکورد جدید زد.
تسخیر صورتی
سینمای هالیوود اما به عکس ایران در یک وضعیت غیرقابل انتظار قرار دارد، در حالیکه همه منتظر بودند اوپنهایمر مرزهای گیشه را رد کند، با فیلمی که هیچکس انتظارش را نداشت غافلگیر شد و این باربی بود که رکورد جدیدی در سینمای هالیوود ثبت کرد، حالا همه چیز در سینمای هالیوود در انحصار باربی است.
اما ثبت رکورد جدید باربی را نمیتوان موفقیتی در عالم هنر سینما به حساب آورد بلکه این موفقیت یقینا موفقیت صنعت تبلیغات است تا جایی که حتی بازیگران فیلم اوپنهایمر -که رقیب باربی بود- هم تبلیغ فیلم رقیب را میکردند! و تا جایی که گوگل در اقدامی بیسابقه خدماتی ویژه به باربی داد؛ از جمله اینکه در هفتههای اول اکران فیلم، نام باربی را با هر زبانی در گوگل سرچ میکردید صفحه ناگهان صورتی میشد و ستارههایی صورتی هم بر صفحه نمایان میشد! حتما شما هم پیشتازی تبلیغات (و نه هنر) را تایید میکنید وقتی بدانید که هزینهی ساخت باربی 145 میلیون دلار شد در حالیکه هزینههای تبلیغات این فیلم بیش از 150 میلیون دلار شده است! و حتی قراردادهای تبلیغاتی فیلم دوسال قبل بسته شدهاست.
حالا دیگر هیچکس منکر این نیست که باربی فقط یک اسباببازی برای بچهها نیست، یک مدل است برای زندگی، پول خرج کردن، مصرف بیشتر و پول به جیب زدن کمپانیهای متعدد تا جایی که حتی ساندویچیها هم با ارائهی سس صورتی باربی مشتری جذب میکنند! باربی بیش از یک فیلم، یک سبک زندگیاست که هالیوود دارد به همه جهان صادر میکند و میتوان گفت: نماد مصرفگرایی آمریکایی و نماد نگاهی که غرب جدید به زنان دارد.
اما هنوز کشورهایی در مقابل اکران باربی مقاومت نشان دادهاند و بعضی از کشورها هم با حذف بخشهای غیراخلاقی فیلم، آن را اکران کردهاند. در جدیدترین واکنشها به این فیلم، اکران باربی در «الجزایر» به دلیل تبلیغ همجنسگرایی و سایر انحرافات اخلاقی غربی و نقض ارزشهای دینی و فرهنگی الجزایر، متوقف شده است؛ از سویی دیگر وزیر فرهنگ لبنان که یکی از لیبرالترین و تکثرپذیرترین کشورهای عربی است اعلام کرد که فیلم «باربی» همجنسگرایی و کاهش اهمیت کانون خانواده را ترویج میکند و با ارزشهای اعتقادی و اخلاقی در تضاد است.
«باربی» پس از عبور از انیمیشن «منجمد ۲» ساخته «جنیفر لی» و «کریس باک»، رکورددار آندسته از پرفروشترینهای تاریخ سینماست که توسط یک کارگردان زن ساخته شده و به باشگاه میلیارددلاریهای جهان پیوسته است؛ باید دید سبک زندگی صورتی تا کجا یکهتازی میکند!
سینمایی با هدف ایران یکپارچه
در کاغذ اخبار تیرماه از انتخاب کمال تبریزی برای دبیری جشنوارهی فیلم اقوام ایرانی خبر دادیم و حالا بشنوید از اظهارنظر جدید دبیر این جشنواره که گفت باید مانع خطور اندیشهی تجزیهی سرزمین مادری در ذهن بیگانگان باشیم و از همهی هنرمندان و مردم خواست، همراه این رویداد باشند تا جشنوارهای مستقل و متفاوت با فیلمهایی متفاوت دربارهی اقوام ایرانی و پیرامون یکپارچگی و اتحاد ملی محقق شود.
کیارستمی، همچنان در صدر
سایت «ایندیوایر» که مرجع تخصصی فیلمهای مستقل است هم در ردهبندی جدید خود از بهترین فیلمهای دههی 80 جهان، فیلم «خانه دوست کجاست؟» ساختهی عباس کیارستمی را در رتبهی هجدهم و قبل از فیلم «فانی و آلکساندر» ساخته اینگمار برگمان قرار داد.
«کار درست را انجام بده» ساختهی اسپایک لی بهترین فیلم این سیاهه است و در ادامه، فیلمهای «میشیما: زندگی در چهار فصل» ساختهی پل شریدر، «موجود» ساختهی جان کارپنتر، «پاریس، تگزاس» ساختهی ویم وندرس، «شوآ» ساختهی کلود لنزمن و «همسایه من توتورو» ساختهی هایائو میازاکی در رتبههای بعدی قرار دارند.
مصادرهی میازاکی
و کاغذ اخبار بدون خبری از انیمیشن چیزی کم دارد و آن اینکه حالا که حدود یک ماه از اکران «پسر و حواصیل» میازاکی در ژاپن میگذرد، همهی جشنوارههای سینمایی جهان به دنبال این هستند تا موفقیت این انیمیشن در ژاپن و شهرت سازندهاش را به نفع خود مصادره کنند. در آخرین خبر اینکه بعد از درخواست جشنوارهی کن برای اکران این فیلم قبل از اکران در ژاپن و جواب رد میازاکی و پس از اعلام این خبر که «پسر و حواصیل» (یا «پسر و ماهیخوار») در مراسم افتتاحیهی «جشنوارهی تورنتو» به نمایش گذاشته میشود، اعلام شد که این انیمیشن در «جشنوارهی فیلم سنسباستین» مهمترین جشنوارهی کشور اسپانیا نیز به عنوان فیلم افتتاحیه و در بخش غیررقابتی به نمایش گذاشته میشود. اخبار کامل آخرین اثر میازاکی را قبلا اینجا و اینجا برایتان نوشتیم.
موسیقی در شادی و غم
از دنیای موسیقی هم خبردار شدیم که شهرام ناظری پس از سالها سکوت بالاخره آلبوم جدید «شاعر گمشده» را با آهنگسازی ارشک رفیعی و با اشعاری از محمود مشرف آزاد تهرانی (م آزاد) به زودی منتشر میکند.
و خیابانی در لرستان به نام یک خواننده شد. دههی شصتیها و همهی کسانی که در آن دهه نفس کشیدهاند، ترانهی لری «دایه دایه» را فراموش نمیکنند. حالا با گذشت حدود 40 سال از آن دوران، خیابانی در لرستان به نام محمد میرزاوندی، خوانندهی پیشکسوت لرستانی ثبت شد.
و در آخر اینکه عالم موسیقی در بیستودوم مردادماه یکی از بهترینهای موسیقی سنتی ایرانی را از دست داد و او کسی نبود جز محمدعلی اسماعیلی متین استاد مشهور تنبکنوازی ایرانی که به اذعان اهل فن یکی از آخرین گنجینههای موسیقی ملی ایران به حساب میآمد.
او که از 17 سالگی شاگردی حسین تهرانی را کرده بود، علاوه بر استادی در هنرستان عالی موسیقی در دههی 60 به سرپرستی فرامرز پایور (سنتور) و همراهی جلیل شهناز (تار)، علی اصغر بهاری (کمانچه) و محمد موسوی (نی)، گروه اساتید را تشکیل دادند و کنسرتهایی با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کردند و به دلیل خدماتی که در حوزهی تنبکنوازی در موسیقی ایرانی داشت، مدرک درجه یک هنری را از وزارت ارشاد دریافت کرده بود.
کتاب، نویسندگی و هوش مصنوعی
و اما سری بزنیم به عالم کتاب و ادبیات؛ با شروع ماه محرم نه تنها بسیاری از موزههای کشور، گنجینههای آیینی خود در خط و نقاشی را در معرض دید عموم قرار دادند و نمایشگاههای بسیاری از هنرهای تجسمی با موضوع عاشورا برگزار شد؛ در حوزهی کتاب هم از کتاب «ارزیابی سوگواریهای نمایشی» رونمایی شد. این کتاب پژوهشی است دربارهی ارزیابی جاذبهها و جلوههای هنری تعزیه که برای نگارش این کتاب، از حدود صد مجلس تعزیه که اغلب آنها در نواحی مرکزی و نقاط کویری ایران به اجرا درآمده، استفاده و همچنین به منابع متعددی مراجعه شده است.
در حوزهی عکاسی هم استاد قاسم رستیخواه، حاصل تجربیات چهلسالهاش در عکاسی را در کتاب «عکاسی زیر آب» جمعآوری و منتشر کرد. او که استاد دانشگاه فرهنگ و هنر و صدا و سیما است، پیشتر کتابی با عنوان «عکاسی دیجیتال زیر آب» را ترجمه کرده بود، اما فقدان کتاب مرجع عکاسی زیر آب به زبان فارسی و با عکسهایی بومی، انگیزهای شد تا کتاب «عکاسی زیر آب» را تالیف کند.
در ادامهی موج مخالفتها با هوش مصنوعی در عالم هنر که یکی از مهمترین دلایل اعتصابهای زنجیرهای در هالیوود است، گاردین خبر داد که 8000 نویسنده، نامهای سرگشاده امضا کردهاند که در آن از مدیران برترین کمپانیهای هوش مصنوعی خواستهاند که در صورت استفادهی هوش مصنوعی از اثر یک نویسنده «برای استفاده از مطالب دارای حق چاپ مجوز دریافت کنند، به نویسندگان بابت گذشته و استفاده مداوم از آثارشان به طور عادلانه غرامت پرداخت کنند و به نویسندگان برای استفاده از آثارشان در خروجی هوش مصنوعی غرامت عادلانه پرداخت شود، خواه این خروجیها قانون فعلی را نقض کنند یا خیر». اسامی «مارگارت اتوود» و «فیلیپ پولمن» هم در میان این نویسندگان دیده میشود.
در حالیکه عالم هنر در این ماه «جلال شباهنگی» استاد پیشکسوت گرافیک و نقاشی همچنین سازنده حجمهای شیشهای (Glass Blowing) در ایران و ایتالیا را به خانهی ابدیاش بدرقه کرد، سینمای ایران هم «جواد اعرابی» بازیگر، تهیهکننده و منتقد تئاتر را در قطعهی هنرمندان به خاک سپرد.
یک تابلوی نقاشی از استاد جلال شباهنگی
اهالی دوبله هم در مردادماه به سوگ پیشکسوت این عرصه، استاد «حمید منوچهری» نشست که همهی ما صداپیشگی او در انیمیشن «کارآگاه گجت» در نقش «کلاه» را به یاد داریم.
دنیای ادبیات و نقد و نظریه هم «کوروش صفوی» را در سن 67 سالگی از دست داد؛ او زبانشناس، مترجم، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزهی معنیشناسی، نشانهشناسی، رابطهی زبانشناسی و ادبیات بود.
یادی از فرشتهای که غریبانه رفت
و یادی کنیم از کسانی که درگذشتشان در دوران غمانگیز کرونا، دلیلی شد تا آنچنان که باید و شاید نتوانیم از آنان تجلیل کنیم. یکی از بهیادماندنیترین این چهرهها فرشته طائرپور بود که 26 مردادماه، دومین سالگرد فقدانش بود.
بد نیست حالا که به اینجا رسیدیم یک خاطره جالب را هم نقل کنیم، طائرپور در یک خاطرهگویی دربارهی دوران فعالیت مطبوعاتیاش گفته بود: من چندان پیگیر برنامههای تلویزیون نبودم و فقط به عنوان یک مادر همراه فرزندانم برنامهها را نگاه میکردم. ولی بعد از انقلاب، فضا و تعابیر کاملا تغییر یافت و دیگر سینما مفهوم سینمای قبل از انقلاب را نداشت بلکه یک عرصهی فرهنگی شده بود که کارکردن در آن تفاخر داشت. بعد از انقلاب در سال ۵۸ از من دعوت شد تا به عنوان یک نویسنده در راهاندازی مجدد مجلهی «زن روز» کار کنم. شاخصترین خاطرهی من در آن دوران هم، جریان نامهنگاری با اوریانا فالاچی بود. در واقع در خصوص مطلب توهینآمیزی که فالاچی دربارهی امام نوشته بود، ما هم در نامهای سرگشاده به او پاسخ دادیم. پس از یک روز، از سفارت ایتالیا جوابیهی فالاچی را آوردند و گویا برای اولینبار بود که فالاچی به یک نامه جواب میداد. در نامهای که فالاچی برای من فرستاد، یک جمله بود که من همواره در طول این همهی سال کار حرفهای با خودم حمل کردم و از افراد زیاد دیگری هم عین آن جمله را شنیدم. فالاچی در آن نامه به من گفته بود: «تو یک مردی که پشت یک زن خودت را پنهان کردهای»!
کاغذ اخبار مردادماه را همینجا خاتمه میدهیم؛ اگرچه خبرهای بسیاری مانده که دوست داشتیم همراه کاغذ اخبار مرداد ماه باشد اما هر مکتوبی پایانی دارد و چه خوب که کاغذ اخبار مردادماه با یادی از فرشته طائرپور از خوبان سینمای ایران به پایان رسید.