یکشنبه 29 تیر 1404 / خواندن: 8 دقیقه
پرونده ماجرای انیمیشن ایرانی | صفحه دوم

یادداشت: تاریخچه‌ انیمیشن ایرانی

انیمیشن در جهان امروز نه‌تنها ابزار سرگرمی نیست، بلکه پلی‌ است میان فرهنگ‌ها، زبان‌ها و جهان‌های خیالی. در ایران، این هنر خاص، راهی پرفراز و نشیب را طی کرده تا به موقعیتی برسد که امروز دارد. اما اگر بخواهیم این مسیر را نه با عدد و سال، بلکه با تصویر و استعاره مرور کنیم، بهترین تمثیل شاید یک ماشین در حال حرکت باشد؛ ماشینی که بدنه‌اش در ابتدا خام و ساده بود، اما با گذشت دهه‌ها، موتورهای گوناگونی به آن اضافه شد.

5
یادداشت: تاریخچه‌ انیمیشن ایرانی

مجله میدان آزادی: در دومین صفحه پرونده «ماجرای انیمیشن ایرانی»، بخوانید یادداشت تحلیلی‌ای از تاریخچه‌ی شکل‌گیری انیمیشن ایرانی، به قلم ناهید صمدی‌امین، انیمیشن‌ساز ایرانی:

تاریخچه‌ی انیمیشن ایران؛ ماشینی در حرکت رو به جلو

انیمیشن در جهان امروز نه‌تنها ابزار سرگرمی نیست، بلکه پلی‌ است میان فرهنگ‌ها، زبان‌ها و جهان‌های خیالی. در ایران، این هنر خاص، راهی پرفراز و نشیب را طی کرده تا به موقعیتی برسد که امروز دارد. اما اگر بخواهیم این مسیر را نه با عدد و سال، بلکه با تصویر و استعاره مرور کنیم، بهترین تمثیل شاید یک ماشین در حال حرکت باشد؛ ماشینی که بدنه‌اش در ابتدا خام و ساده بود، اما با گذشت دهه‌ها، موتورهای گوناگونی به آن اضافه شد، رانندگان متعددی پشت فرمانش نشستند، چرخ‌های آن را نهادهای فرهنگی به حرکت درآوردند و البته گاهی هم با دست‌اندازهایی جدی روبه‌رو شد.

این یادداشت، سفری است از نخستین جوشش ساخت بدنه‌ی این ماشین تا رسیدن به بزرگراه جهانی، سفری از گذشته‌ی خاک‌خورده تا آینده‌ای دیجیتال، از دستی لرزان بر قلم تا فرمان‌های الگوریتمی. همراه ما شوید تا با این ماشین مسیر پرپیچ و خم انیمیشن ایران را طی کنیم.


دهه‌ی سی تا پنجاه؛ تولد ماشین انیمیشن

ماشین انیمیشن ایران، نخستین ‌بار در دهه‌ی سی شروع کرد به تکان خوردن؛ البته نه با موتورهای صنعتی و مجهز، بلکه با تکه‌های ساده و ابتدایی کاغذهای رنگ‌شده در اتاقی تاریک. «اسفندیار احمدیه»، یکی از نخستین چرخ‌دنده‌های این ماشین را با تلاش شخصی خود ساخت؛ انیمیشن‌هایی ابتدایی که بیشتر شبیه دست‌سازهای هنرمندانه بودند تا محصولات صنعتی. او بدون مسیر مشخص یا امکانات حرفه‌ای، جرئت کرد اولین پیچ و خم جاده‌های انیمیشن را بپیماید.


اسفندیار احمدیه، از پیشگامان انیمیشن ایران

در دهه‌های بعد، مؤسساتی چون «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، نقش موتور محرک فرهنگی این ماشین را ایفا کردند. هنرمندانی مانند «نورالدین زرین‌کلک»، «علی‌اکبر صادقی»، «فرشید مثقالی»، «وجیهه الله مقدم» و دیگران با سبک‌های خلاقانه و رویکردهای انتزاعی خود، فرم بدنه‌ی این ماشین را زیباتر و منسجم‌تر کردند. انیمیشن‌هایی که در کانون تولید می‌شدند، با نگرشی روشنفکرانه و تربیتی، بُعد تازه‌ای به حرکت این ماشین بخشیدند. در آن بازه‌ی زمانی تولید انیمیشن نه فقط برای کودکان، بلکه برای تفکر و فلسفه بود.


دهه‌ی شصت و هفتاد؛ جاده‌ا‌ی پرپیچ‌ و خم

با آغاز دهه‌ی شصت و تحولات انقلابی، ماشین انیمیشن ایران وارد جاده‌ای ناشناخته و جدید شد. بسیاری از قطعات قبلی از کار افتادند یا به تغییرات جدی نیاز داشتند. نهادهای تازه‌ای چون صداوسیما جایگزین رانندگان پیشین شده و تلاش کردند ماشین انیمیشن را حفظ کنند. این ماشین هرچند با سرعتی کم و جهت‌گیری تازه اما به پیش رفت.

مرکز پویانمایی صبا وابسته به صداوسیما را «مهدی مسعودشاهی» و جمعی از هنرمندان این حوزه در سال ۱۳۷۳ راه انداختند و تلاش کردند با الهام از مفاهیم ایرانی و اسلامی انیمیشن مستقل را در تلویزیون راه‌اندازی کنند. تلاشی که به‌طور مستمر تا به امروز ادامه داشته و بعد از گذشت سی و یک سال در بخش ساخت مجموعه‌های تلویزیونی موفق بوده است. این تلاش به بهانه‌ی جذب مخاطب داخلی توانسته با ایجاد شبکه‌های مختلف برای مخاطب کودک و نوجوان جذابیت‌های زیادی ایجاد کند و برای تولیدات خود به‌دنبال هویت باشد. با همین رویکرد ساخت یکی از اولین سریال‌های انیمیشن تلویزیونی در سال ۱۳۷۵ به نام «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» آغاز شد.1


سریال «خداوند لک لک‌ها را دوست دارد»، اولین سریال انیمیشنی تلویزیونی ایران

این سریال به نویسندگی «ارد عطارپور» و کارگردانی «هما شکیبی» و «سعیده ذاکری» در بیست و هفت قسمت پانزده دقیقه‌ای در مرکز پویانمایی صبا تولید و در سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و پس از سال‌ها اولین سریال بلندی بود که مخاطب تلویزیون را تحت تأثیر قرار داد. این آغاز راهی شد برای تولیدات باکیفیت و در تعداد بیشتر. بسیاری از انیماتورهایی که سال‌های بعد به‌طور مستقل در بخش‌های مختلف انیمیشن مشغول به کار شدند، فعالیت خود را با این پروژه آغاز کرده بودند.

«کانون پرورش فکری» همچنان یکی دیگر از چرخ‌های حیاتی این ماشین بوده است. آغاز اولین دوره‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی پویانمایی تهران، در سال ۱۳۷۷ با رویکرد رشد و گسترش پویانمایی، زمینه‌ساز ارتباطات هنرمندان در عرصه‌ی بین‌المللی شد و فعالیت هر دو سال یک‌بار این جشنواره تا به امروز ادامه داشته و توانسته با دعوت از هنرمندان بزرگ این عرصه در دوره‌های مختلف جشنواره به‌خوبی از عهده‌ی انتقال تجربه‌ها بربیاید. 

البته فشارهای سیاسی و مشکلات اقتصادی باعث شد در این دوره حرکت با دنده‌ی سنگین و احتیاط بیشتری به پیش برود. ماشین همچنان در حرکت بود، اما اغلب در جاده‌های فرعی و پر از موانع. با این‌ حال، این دوره، نقش مهمی در تثبیت انیمیشن ایفا کرد؛ بدنه هنوز سالم بود و امید به حرکت همچنان وجود داشت.


دهه‌ی هشتاد و نود؛ بازسازی بدنه و روشن شدن موتور تکنولوژی

دهه‌ی هشتاد و نود را می‌توان دوران تغییر اساسی ماشین انیمیشن ایران دانست. با ورود فناوری دیجیتال، نرم‌افزارهای پیشرفته و حضور گسترده‌ی دانش‌آموختگان انیمیشن از دانشگاه‌های هنر، تربیت مدرس و تهران ساختار داخلی ماشین تغییر کرد. موتور جدیدی به آن افزوده شد: تکنولوژی، حالا دیگر سریع‌تر، دقیق‌تر و پرجزئیات‌ شده بود. انیمیشن در سه فرمت کوتاه، سینمایی، سریال و مجموعه با تکنیک‌های مختلف به پیش می‌راند.

توجه به سینمای انیمیشن در شاخه‌ی هنری یکی دیگر از اهداف «وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی» بوده است و پس از تأسیس «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» بخش پویانمایی در سال ۱۳۸۵ در این مرکز راه‌اندازی شد و در پی حضور جهانی این مرکز در جشنواره‌های بین‌المللی، توانست افتخارات زیادی را در بخش انیمیشن کوتاه کسب کند.

استودیوهایی چون هورخش، حور، گلبرگ، هنر پویا و دیگر گروه‌های مستقل و نیمه‌خصوصی به‌عنوان چرخ‌هایی تازه و منعطف وارد بازار شدند. آثاری چون «جمشید و خورشید»، «فرمانروایان مقدس» و «تهران ۱۵۰۰» نشان دادند که این ماشین می‌تواند حتی به سفرهای بین‌المللی و دورتر از آسیا هم برود.


پوستر انیمیشن سینمایی «تهران 1500»

اما در دل این حرکت تازه، یک نکته‌ی مهم وجود داشت: با وجود تلاش برای خلق روایت‌های بومی، ماشین انیمیشن ایران هنوز هویت منحصربه‌‌فرد خود را پیدا نکرده بود. برخلاف انیمیشن ژاپنی که مخاطب با یک نگاه سبک بصری و روایت آن را تشخیص می‌داد، انیمیشن ایران در حال آزمون و خطا بود و هنوز به‌دنبال پلتفرم مناسب خود در جایگاه جهانی می‌گشت.


انیمیشن دینی؛ سقفی رو به آسمان

در همین دوره، جریان تازه‌ای هم از بدنه‌ی ماشین سربرآورد: انیمیشن دینی. این سبک از انیمیشن، مانند سقفی بود که از بدنه‌ی ماشین باز شود تا نگاهی به آسمان داشته باشد. آثاری مانند «عاشوراییان» به کارگردانی «ناهید صمدی امین» تهیه‌شده در مرکز صبا، مفاهیمی تاریخی و معنوی را در قالب پویانمایی روایت کردند و نشان دادند انیمیشن می‌تواند از ابزار سرگرمی عبور کند و راهی برای انتقال مفاهیمی عمیق‌تر و محتوایی باشد.

اگرچه انیمیشن دینی با چالش‌هایی مثل روایت سنگین و حساسیت‌های فرهنگی روبه‌رو بود، اما جایگاه خود را در میان مخاطبان ایرانی پیدا کرد و نشان داد ماشین انیمیشن می‌تواند با بال‌هایی از زمین جدا شود و به پرواز درآید.


اکران، نمایشگاهی به‌وسعت جهان 

بعد از اکران و نمایش انیمیشن‌ها در سینماهای کشور، ماشین انیمیشن لوکس‌تر و سریع‌تر شد و توانست در اتوبان‌های بین‌المللی حرکت کند و کیفیتی در اشل جهانی داشته باشد، بازار فروش خود را از مرزهای داخلی و محدوده‌ی جشنواره‌ی فجر گسترش دهد و در پی کسب موفقیت در جشنواره‌ها و بازارهای بزرگ جهانی باشد. فیلم‌هایی مثل «شاهزاده‌ی روم» ۱۳۹۴ (هادی محمدیان)، «آخرین داستان» ۱۳۹۶ (اشکان رهگذر)، «فیلشاه» ۱۳۹۶ (هادی محمدیان)، «بنیامین» ۱۳۹۷ (محسن عنایتی) و «پسر دلفینی» ۱۳۹۹ (محمد خیراندیش) توانستند از جاده‌های صعب‌العبور انیمیشن بگذرند و در بازارهای جهانی بدرخشند. 


دهه‌ی ۱۴۰۰؛ شتاب، هوش مصنوعی و بحران هویت

اکران فیلم‌های انیمیشن در سینما و سپس در پلتفرم‌های خانگی توانست موفقیت در تجارت انیمیشن را تضمین کند و بخش خصوصی و دولتی را بر آن داشت تا نسبت به انیمیشن تصمیمات جدی‌تری بگیرند.

این بخش از مخاطب در سرمایه‌گذاری قابل اعتنا بود و رشد چشمگیری داشت، هرچند که بخش عمده‌ای از این مخاطب کودک و نوجوان بودند، ولی حضور این مخاطب به‌همراه خانواده و به‌شکل گروهی از طرف مدارس توانست چشم‌انداز بزرگی برای سرمایه‌گذاران داخلی ایجاد کند. فیلم‌هایی مثل: «لوپتو» ۱۴۰۱ (عباس عسگری)، «بچه‌زرنگ» ۱۴۰۲ (نکویی، محمدیان و جنتی)، «ببعی قهرمان» ۱۴۰۲ (حسین صفارزادگان و میثم حسینی)، «ژولیت و شاه» ۱۴۰۳ (اشکان رهگذر)، «زال و رودابه» ۱۴۰۳ (محمدعلی سجادی)، «پسر دلفینی» ۳-۱۴۰۲ (محمدخیراندیش) و «افسانه‌ی سپهر» 1403 (عماد رحمانی و مهرداد محرابی) سرمایه‌گذاران زیادی را به آینده‌ی انیمیشن امیدوار کردند.

در سال ۱۴۰3، ماشین انیمیشن ایران وارد بزرگراه دیجیتال شد. موتورهای قدرتمندتر، چرخ‌های روان‌تر و جاده‌هایی روشن‌تر در مقابلش قرار گرفت. بسیاری از استودیوها توانستند ماشین را به جایگاه جهانی برسانند و تداوم این حرکت به تولید انیمیشن کوتاه «در سایه‌ی سرو»، برنده‌ی اسکار انیمیشن منتهی شد.


انیمیشن کوتاه «در سایه سرو»، برگزیده اسکار 2025

اما در زمان کوتاهی پس از این حرکت، هوش مصنوعی/ AI مانند راننده‌ای جدید و ناپیدا پشت فرمان نشست. ابزارهای هوش مصنوعی فرایند تولید انیمیشن را ساده، ارزان و فوری کردند. همین موضوع، هم فرصت‌ساز بود، هم بحران‌آفرین. برخی از هنرمندان قدیمی‌ که با طراحی دستی و تکنیک‌های کلاسیک کار می‌کردند، با این فکر که ماشین دیگر به دست انسان هدایت نمی‌شود با دلسردی از ماشین پیاده شدند.


در کنار این تحول، همچنان یک مسئله‌ی کلیدی باقی است

با وجود تلاش‌های فراوان، هنوز این ماشین در حال حرکت برند فرهنگی خود را مانند ژاپن، هالیوود یا اروپای شرقی پیدا نکرده است. آثار متنوعی در ایران ساخته می‌شود، اما مخاطب جهانی هنوز نتوانسته آن‌ را به یک «امضا»، آن هم امضای انیمیشن ایران بشناسد.

ماشین انیمیشن ایران، مسیری دشوار و طولانی پیموده است. از نخستین حرکت‌های فردی و ابتدایی، تا سیستم‌های پیچیده‌ی دیجیتال و بازارهای جهانی؛ با چرخ‌های کوچک در شروع از کانون و صبا تا موتورهای هوش مصنوعی؛ این ماشین هرگز متوقف نشده، اگرچه هرازگاهی بی‌جهت حرکت کرده است.

اما اکنون، در آستانه‌ی یک تغییر اساسی، این ماشین به سوختی جدید نیاز دارد: هویتی پایدار، نگاهی جهانی و در عین حال ریشه‌دار در فرهنگ ایرانی. اگر سازندگان، نهادها و سیاست‌گذاران بتوانند تعادلی میان خلاقیت انسانی و قدرت فناوری برقرار کنند، آینده‌ی این ماشین نه‌‌تنها روشن، بلکه درخشان خواهد بود و در مسیر پرپیچ و خم تولید انیمیشن همچنان به پیش خواهد رفت.

 


1. مجموعه‌هایی چون «علی کوچولو»، «زهره و زهرا» و «یار مهربان» زودتر از سریال «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد»، ساخته شدند اما خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد، سرآغاز جریان بی‌وقفه‌ی ساخت سریال و مجموعه انیمیشن در ایران بود.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این یادداشت، سفری است از نخستین جوشش ساخت بدنه‌ی این ماشین تا رسیدن به بزرگراه جهانی، سفری از گذشته‌ی خاک‌خورده تا آینده‌ای دیجیتال، از دستی لرزان بر قلم تا فرمان‌های الگوریتمی. همراه ما شوید تا با این ماشین مسیر پرپیچ و خم انیمیشن ایران را طی کنیم.

اما اکنون، در آستانه‌ی یک تغییر اساسی، این ماشین به سوختی جدید نیاز دارد: هویتی پایدار، نگاهی جهانی و در عین حال ریشه‌دار در فرهنگ ایرانی. اگر سازندگان، نهادها و سیاست‌گذاران بتوانند تعادلی میان خلاقیت انسانی و قدرت فناوری برقرار کنند، آینده‌ی این ماشین نه‌‌تنها روشن، بلکه درخشان خواهد بود و در مسیر پرپیچ و خم تولید انیمیشن همچنان به پیش خواهد رفت.

مطالب مرتبط