مجله میدان آزادی: با وجود دنیای گسترده انیمیشنها، انگار بعضی از آنها حال و هوای دیگهای برایمان دارند. همسفر شدن در فراز و نشیبهای زندگی شخصیتهای کارتونی دنیایی فارغ از دنیای خودمان بوجود میآورد. تجربه حس گرمای کنار شومینه، خوردن یک لیوان شیر تازه و ... همگی حس و حالی بود که از کارتونهایی مثل «هایدی، دختر آلپ»، «مهاجران»، «راکون» و ... برایمان زنده میشد. به همین بهانه، سراغ بهترین انیمیشنهای خاطرهانگیز در دهه 60 و 70 رفتهایم. این یادداشت را به قلم نامیه اصفهانیان -منتقد سینما و انیمیشن- بخوانید:
دههی شصت و اوایل دههی هفتاد برای بسیاری از ما دههشصتیها تنها یک بازهی زمانی در گذشته نیست، بلکه دورهای پر از خاطرات جمعی و تجربههای مشترک است که هنوز و همچنان در زندگی امروزمان انعکاس دارد. یکی از مهمترین عناصر خلق این خاطرات جمعی، تلویزیون بود و فیلمها و سریالهای کارتونیای که در روز و ساعت مشخصی از تلویزیون پخش میشدند، بزرگترین نقش را در جادویی کردن آن روزها داشتند. در آن دوران، تلویزیون تنها رسانهی سرگرمی گسترده و در دسترس برای کودکان بود و همین موضوع باعث میشد حتی پخش یک سریال کارتونی ساده، به رویدادی مهم و پرشور تبدیل شود و حس و حالی مشترک و عمیق بین کودکان در سراسر کشور به وجود آورد.

عکسی از دهه شصتیها در کنار تلویزیون
با وجود این، شکایت از کارتونهای دههی شصت یا همان کارتونهای نوستالژیک، یکی از گلایههای رایج در میان بزرگسالان دههشصتی است. انگار هرچه آن روزها میدیدیم غم و غصه بوده و خبری از دنیای شاد و رنگارنگ انیمیشنهای امروزی نبوده است. غافل از اینکه ما از بخت خوش و بدون اینکه خودمان خبر داشته باشیم، مخاطب تولیدات تعدادی از بهترین استودیوهای انیمیشنسازی جهان آن هم در درخشانترین و پرکارترین دورهی انیمیشنسازیشان بودیم. ولی چون آن زمان هنوز استودیوهای غربی مثل والتدیزنی و پیکسار «کشف»شان نکرده بودند، نامشان برایمان آشنا نبود و نمیدانستیم با چه شاهکارهایی طرفیم.
البته این ندانستن باعث نشد وقتی بچه بودیم از تماشای آن کارتونها به وجد نیاییم، با قهرمانان خیلی معمولی و خودمانیشان همذاتپنداری نکنیم، در غمها و شادیهای انسانیشان شریک نشویم و هر هفته دل توی دلمان نباشد تا ساعت پخش قسمت تازه برسد و ببینیم چه سرنوشتی در انتظار شخصیتهای محبوبمان است. جهانی که این انیمیشنها برایمان میساختند سرشار از جریان زندگی بود؛ با همهی پستیها و بلندیهایش. نه شادیهایشان جاودانه بود، نه غمهایشان. درست مثل خود زندگی فراز و فرود داشتند و ما را هم با خودشان بالا و پایین میبردند. چیزی که در نهایت باقی میماند، شور زندگی، اهمیت خانواده، ارزش دوستی، قدرت مواجهه با چالشها و امید به ساختن آینده بود.
این انیمیشنها که عموماً با اقتباس از آثار ادبی برجستهی جهان ساخته شده بودند، با داستانهایی ساده از قهرمانانی کوچک و به تصویر کشیدن سرگذشت دوستی و امید و مبارزهی آنها، با مؤثرترین شیوهی ممکن که همذاتپنداری با شخصیتهای داستانی است، به ما درس زندگی میدادند. کارتونهای بچگی ما بدون تردید، بزرگترین و مهربانترین آموزگاران نسلمان بودند.
چیزی که تأثیر این انیمیشنها و محبوبیت آنها را دوچندان میکرد، یکی دوبلههای درخشانشان بود با صداهایی گرم و ماندگار؛ صداهایی که بعدها هر کدام بخشی از تاریخ دوبلهی ایران شدند و در کارشان نهتنها حرفهای بودند، که تمیز و پالوده و کودکانه هم بودند. و دیگری، موسیقی آغاز و پایانشان بود. بعضی از این موسیقیهای تیتراژ متعلق به نسخهی اصلی کارتون بودند، بعضی از آنها که کلام داشتند، در نسخهی دوبله بیکلام شده بودند و موسیقی بعضی از کارتونها هم بهکل تغییر کرده بود، اما همچنان موسیقیهایی انتخاب میشدند که تأثیرگذار و بهیادماندنی بودند.
هدف از این یادداشت مرور و معرفی برخی از شاخصترینِ این کارتونهاست. ویژگیهای مشترکی که باعث انتخابشان شده این است که همگی سریالاند، در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی در دو تا از برجستهترین استودیوهای انیمیشنسازی ژاپن تولید میشدند و همچنان این قابلیت را دارند که برای کودکان این زمانه سرگرمکننده و همذاتپندارانه باشند؛ کارتونهایی که هم از نظر مضمون و محتوا قابل توجهاند و هم از نظر کیفیت ساخت و تصویر و دوبله برای کودکان امروز جذاباند.
1. موش کوهستان
انیمهی سریالی «موش کوهستان» با نام اصلی «داستانهای جنگل سبز»، با اقتباس از مجموعه کتابهایی از نویسندهی آمریکایی، «تورنتون دبلیو. برگس» و در پنجاه و دو قسمت بیست و شش دقیقهای، در استودیو «زوئیو ایزو» تولید و در سال ۱۹۷۳ میلادی در ژاپن پخش شد. این کارتون به سرپرستی مرحوم «مهدی علیمحمدی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون به فارسی دوبله شد.

موش کوهستان (1973)
داستان دربارهی گروهی از حیوانات است که در یک کوهستان زندگی میکنند و با چالشها و خطرات طبیعت و حیوانات بزرگتر روبهرو هستند. قهرمان اصلی داستان، موش خرمای جوان و کنجکاوی است که با شجاعت و ذکاوت، دوستان و خانوادهاش را از مشکلات نجات میدهد و تجربههای مهمی دربارهی زندگی در طبیعت میآموزد. در طول داستان، موشها با حیوانات دیگر مانند عقابها، مارها و گاهی حیوانات اهلی برخورد میکنند و یاد میگیرند که با همکاری و هوشیاری میتوانند بر خطرات غلبه کنند. داستانها نشان میدهند که حتی موجودات کوچک هم میتوانند با شجاعت و کار گروهی، بر مشکلات بزرگ زندگی غلبه کنند و محیط خود را امن و دوستداشتنی نگه دارند.
2. هایدی، دختر آلپ
انیمهی سریالی «هایدی، دختر آلپ» با اقتباس از رمان «سالهای خانهبهدوشی و یادگیری هایدی» اثر نویسندهی سوئیسی، «یوهانا اشپیری» و در پنجاه و دو قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو «زوئیو ایزو» تولید و در سال ۱۹۷۴ میلادی در ژاپن پخش شد.

هایدی، دختر آلپ (1974)
داستان دربارهی دختربچهای یتیم به نام «هایدی» است که بعد از مرگ والدینش به پدربزرگش سپرده شده و همراه او در کوهستانهای آلپ زندگی میکند. پدربزرگ مردی بداخلاق و جدی است ولی هایدی با روحیهی قوی و رفتار مهربانانهاش کمکم موفق میشود با او ارتباط برقرار کند و مهر پدربزرگ را به دست آورد. هایدی در کوهستان با پسربچهی چوپانی دوست میشود و روزهایش را با او در حال گشتوگذار در دامنههای کوه و حین چرای گله میگذراند. خیلی وقتها هم در کارهای کلبه به پدربزرگ کمک میکند. هایدی با صداقت و سادگیاش دیگران را تحتتأثیر قرار میدهد و با صبوری و پشتکارش، سختیهای زندگی پرچالشش را پشت سر میگذارد.
3. نیک و نیکو
انیمهی سریالی «نیک و نیکو» با نام اصلی «ماجراهای مایا، زنبور عسل»، با اقتباس از رمانی با همین نام، اثر نویسندهی آلمانی، «والدمار بونسلز» و در پنجاه و دو قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو «نیپون انیمیشن» تولید و در سال ۱۹۷۵ میلادی در ژاپن پخش شد. این کارتون به سرپرستی مرحوم «مهدی علیمحمدی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون به فارسی دوبله شد.

نیک و نیکو (1975)
داستان دربارهی بچهزنبوری به نام «نیکو» است که تازه از تخم بیرون آمده و برخلاف دیگر زنبورها حاضر نیست فقط در کندو بماند و مثل بقیه کار کند. او با کنجکاوی فراوان به دنیای بیرون سر میزند و در دل طبیعت با ماجراهای گوناگونی روبهرو میشود. در این مسیر، دوست صمیمیاش که زنبوری تنبل و بامزه است او را همراهی میکند و دوستی این دو، محور بسیاری از داستانهاست. آنها با موجودات مختلفی از دنیای حشرات و حیوانات آشنا میشوند، از خطرها عبور میکنند و در عین حال درسهایی دربارهی دوستی، همکاری، صداقت و احترام به طبیعت میآموزند. در پایان، نیکو میفهمد که هرچند آزادی و ماجراجویی شیرین است، اما مسئولیت و تعلق به خانه و کندو نیز اهمیت دارد.
4. رامکال
انیمهی سریالی «رامکال» با نام اصلی «راسکال راکون»، با اقتباس از رمان «راسکال» اثر نویسندهی آمریکایی، «استرلینگ نورث» ساخته شد که روایتی داستانگونه از خاطرات واقعی اوست. این انیمه در پنجاه و دو قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید و در سال ۱۹۷۷ میلادی در ژاپن پخش شد. دوبلهی فارسی این کارتون را «ژاله علو» و برای پخش از شبکهی یک تلویزیون سرپرستی میکرد. موسیقی تیتراژ سریال در نسخهی دوبله تغییر کرده و از یک قطعهی بیکلام استفاده شده است.

رامکال (1977)
داستان دربارهی پسربچهای به نام «استرلینگ» است که در ایالت ویسکانسین آمریکا زندگی میکند. یک روز او و دوستش که بهقصد ماهیگیری به جنگل رفتهاند، بچه راکونی را پیدا میکنند که مادرش را یک شکارچی کشته است. آنها تصمیم میگیرند از این بچه راکون نگهداری کنند و نامش را «رامکال» میگذارند. رامکال پیش استرلینگ میماند و با رفتارهای شیطنتآمیز خود، زندگی استرلینگ و دوستانش را پر از هیجان میکند. با گذر زمان، استرلینگ متوجه میشود که رامکال باید به طبیعت برگردد تا زندگی طبیعی خود را ادامه دهد ولی دلش نمیخواهد رامکال را از دست بدهد. او سرانجام، با تجربهی احساساتی متناقض، رامکال را به جنگل میفرستد.
5. باخانمان
انیمهی سریالی «باخانمان» با نام اصلی «داستان پرین»، با اقتباس از رمان «داستان یک خانواده» اثر نویسندهی فرانسوی، «هکتور مالوت» و در پنجاه و سه قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید و در سال ۱۹۷۸ میلادی در ژاپن پخش شد. این کارتون به سرپرستی «عباس نباتی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون دوبله شد. موسیقی تیتراژ سریال در نسخهی دوبله تغییر کرده و از بخشی از آهنگ «غذاخوری تام» اثر «سوزان وِگا» استفاده شده است.

باخانمان (1978)
داستان دربارهی دختری نوجوان به نام «پرین» است که پس از مرگ پدر و طبق وصیت او، همراه با مادرش راهی سفری طولانی برای پیدا کردن پدربزرگش در فرانسه میشود، اما در بین راه مادرش را هم از دست میدهد. پرین در مسیرش با مشکلات زیادی روبهرو میشود، اما با شجاعت، پشتکار و صداقت تواناییهایش را نشان میدهد و دوستان جدیدی پیدا میکند. وقتی به خانهی پدربزرگ میرسد، بهدلیل قوانین سختگیرانهی او و اینکه میداند از جانب پدربزرگ پذیرفته نخواهد شد، مجبور میشود هویتش را مخفی نگه دارد. اما با گذشت زمان، دل پدربزرگ را به دست میآورد و رابطهای عاطفی و صمیمی بین آنها شکل میگیرد.
6. بنر، سنجاب کوچولو
انیمهی سریالی «بنر، سنجاب کوچولو» با نام اصلی «دُم پرچمی: داستان سنجاب خاکستری»، با اقتباس از رمانی با همین نام، اثر نویسندهی کانادایی-آمریکایی، «ارنست تامسون سِتون» و در بیست و شش قسمت بیست و سه دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید و در سال ۱۹۷۹ میلادی در ژاپن پخش شد. مرحوم «امیرهوشنگ قطعهای» دوبلهی فارسی این کارتون را برای پخش از شبکهی یک تلویزیون بر عهده داشت.

بنر، سنجاب کوچولو (1979)
داستان دربارهی سنجابی خاکستری به نام بنر است که در مزرعهای در آمریکا به دنیا میآید. او که والدینش را از دست داده، به دست گربهای مهربان بزرگ میشود ولی در پی یک آتشسوزی، از گربه جدا میشود و به جنگل فرار میکند. او در جنگل با سنجابهای وحشی آشنا میشود و زندگی جدیدی را آغاز میکند. بنر در این مسیر با چالشها و خطراتی روبهرو میشود و شخصیت شجاع و مهربانی از خود نشان میدهد. او در نهایت، وقتی قرار است بین زندگی در شهر و جنگل یکی را انتخاب کند، تصمیم میگیرد به زندگی در جنگل و در کنار بقیهی سنجابها و دیگر حیوانات ادامه دهد.
7. آن شرلی با موهای قرمز
انیمهی سریالی «آن شرلی با موهای قرمز» با نام اصلی «آن در گرین گیبلز»، با اقتباس از رمانی با همین نام، اثر نویسندهی کانادایی، «لوسی ماد مونتگومری» و در پنجاه قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی در ژاپن پخش شد. «نصرالله مدقالچی» سرپرستی تیم دوبله را برای پخش از شبکهی یک تلویزیون بر عهده داشت. موسیقی تیتراژ آغازین این سریال در نسخهی دوبله تغییر کرد و از قطعهی بیکلام «نجوای بیپروا» اثر «ریچارد کلایدرمن» و «جیمز لست» استفاده شد که با دکلمهی تأثیرگذار نصرالله مدقالچی همراه شده است.

آن شرلی با موهای قرمز (1979)
داستان دربارهی دختربچهای یتیم به نام آنه است که از طرف پرورشگاه، بهاشتباه به خانهی خواهر و برادر مجردی فرستاده میشود که درخواست یک پسربچه کرده بودند تا در کارهای مزرعه به آنها کمک کند. خواهر ابتدا تصمیم میگیرد آنه را به پرورشگاه برگرداند اما بعد از تلاشهای بیوقفهی آنه برای ماندن، دلش به رحم میآید و او را نگه میدارد. همسایهها و مردم دهکده آنه را بهخاطر یتیم بودن و زندگی در پرورشگاه، آزار میدهند و به او زخم زبان میزنند ولی آنه با روحیهی خوب و شخصیت محکمش موفق میشود دل اطرافیان را به دست آورد و با عبور کردن از تجربههای تلخ گذشته، آیندهی روشنی برای خودش و کسانی که دوستشان دارد بسازد.
8. دهکدهی حیوانات
انیمهی سریالی «دهکدهی حیوانات» با نام اصلی «میشا خرس کوچولو»، در بیست و شش قسمت بیست دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی در ژاپن پخش شد. این سریال تلویزیونی یکی از محصولات مرتبط با شخصیت «میشا» بود که بهعنوان نماد بازیهای المپیک ۱۹۸۰ مسکو به دست «ویکتور چیژیکوف»، تصویرگر روسی کتابهای کودک، طراحی شد. دوبلهی فارسی این کارتون را «ژاله علو» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون بر عهده داشت.

دهکده حیوانات (1980)
داستان دربارهی بچهخرسی است که همراه خانوادهاش از شهری بزرگ به دهکدهای با نود و نه نفر جمعیت نقل مکان کرده است. او و خانوادهاش تلاش میکنند با زندگی جدید سازگار شوند و دوستان تازهای پیدا کنند. بیشتر مردم شهر آنها را با آغوش باز میپذیرند، اما ببر که نگران از دست دادن نفوذ خود است، با دوستانش نقشه میکشند زندگی خرسها را سخت کنند تا آنها مجبور به ترک شهر شوند. با وجود این مشکلات، میشا و خانوادهاش تلاش میکنند در شهر جا بیفتند و با تلاش و همکاری، بر چالشهایی که پیش میآید غلبه پیدا کنند.
9. خانودهی دکتر ارنست
انیمهی سریالی «خانوادهی دکتر ارنست» با نام اصلی «خانوادهی سوئیسی رابینسون: جزیرهی اسرارآمیز فلون»، با اقتباس از رمان «خانوادهی سوئیسی رابینسون» اثر نویسندهای سوئیسی به نام «یوهان داوید ویس» است. این انیمه در پنجاه قسمت بیست و پنج دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در ژاپن پخش شد. دوبلهی فارسی این کارتون به سرپرستی مرحوم «مهدی علیمحمدی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون آماده شد.

خانوادهی دکتر ارنست (1981)
داستان دربارهی یک پزشک سوئیسی و خانوادهاش است که به دعوت دوست پدر، با کشتی راهی استرالیا میشوند. در میانهی راه، کشتی در طوفان غرق میشود و آنها ناچار به جزیرهای خالی از سکنه پناه میبرند. مادر و پدر و سه فرزندشان تلاش میکنند با امکانات اندکی که در جزیره موجود است زندگیشان را سر و سامان بدهند و با خلاقیت و ابتکار، از حداقلهای موجود استفاده کنند. آنها در جزیره با مسائل و چالشهای بسیاری مواجه میشوند ولی در همهی این موقعیتها موفق میشوند با حمایت از هم و صبر و تلاش بر چالشها غلبه کنند. آنها با وجود اینکه میدانند باید از جزیره خارج شوند، ولی همهی انرژیشان را صرف تلاش برای رفتن نمیکنند و از فرصت زندگی در جزیره هم بهره میبرند و لحظات شیرین بسیاری را در کنار هم تجربه میکنند.
10. بچههای مدرسهی والت
انیمهی سریالی «بچههای مدرسهی والت» با نام اصلی «مدرسهی عشق: قصهی دل»، با اقتباس از رمان «قلب» اثر نویسندهی ایتالیایی، «ادموندو دِ آمیچیس» و در بیست و شش قسمت بیست و پنج دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در ژاپن پخش شد. این کارتون به سرپرستی مرحوم «بهرام زند» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون دوبله شد. موسیقی تیتراژ این سریال در نسخهی دوبله تغییر کرد و از آهنگی استفاده شد که در اواسطِ یکی از قسمتهای حذفشدهی سریال، توسط نوازندهای خیابانی با آکاردئون نواخته میشود.

بچههای مدرسهی والت (1981)
داستان دربارهی بچههای کلاسچهارمیِ مدرسهای پسرانه در ایتالیای قرن نوزدهم میلادی است. معلم زن مهربان کلاس عوض شده و حالا مردی سختگیر و جدی به نام آقای پربونی معلم کلاس است. بچهها ابتدا نسبت به حضور او واکنش منفی نشان میدهند ولی او بهتدریج و با روایت داستانهایی عبرتآموز که به زندگی و چالشهای واقعی تکتک بچههای کلاس ارتباط پیدا میکند، به آنها نزدیک میشود. حتی شرورترین دانشآموز کلاس هم در نهایت و با تلاشهای معلم و بقیهی بچهها این فرصت را پیدا میکند تا با مسائل دشوار زندگیاش مواجه شود و از آنها برای آیندهاش درس بگیرد. بچهها در کنار معلم جدی و مهربانشان و با همذاتپنداری با قهرمانهای داستانهای او، ضعفها و قوتهایشان را پیدا میکنند و یاد میگیرند برای غلبه بر چالشهای زندگی، راههای مؤثرتری را جستوجو کنند.
11. مهاجران
انیمهی سریالی «مهاجران» با نام اصلی «لوسی از رنگینکمان جنوبی»، با اقتباس از رمان «رنگینکمان جنوبی» اثر نویسندهی استرالیایی، «فیلیس پیدینگتون» و در پنجاه قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۲ میلادی در ژاپن پخش شد. مرحوم «صادق ماهرو» سرپرست دوبلهی فارسی این کارتون برای پخش از شبکهی یک تلویزیون بود.

مهاجران (1982)
داستان دربارهی دختربچهای به نام «لوسی می» است که بههمراه مادر و پدر و چهار خواهر و برادرش به استرالیا مهاجرت میکنند. آنها در آدلاید استرالیا و در یک چادر ساکن میشوند و هر کس سهمی از کارهای خانه و بیرون را به عهده میگیرد تا بتوانند با حل کردن مسائل مالیشان، خانهای برای خودشان دست و پا کنند. علاوهبر این، زندگی در کشوری تازه چالشهای متعددی را برای اعضای خانواده پیش میآورد ولی آنها در همهی این موقعیتها، در کنار هم میمانند و به یکدیگر دلگرمی میدهند تا از پس مشکلات برآیند. کودکان با انرژی و بازیگوشیشان امید میآفرینند و بزرگترها با محبت و احساس مسئولیت، پایههای خانواده را استوار نگه میدارند.
12. بچههای کوه آلپ
انیمهی سریالی «بچههای کوه آلپ» با نام اصلی «داستان آلپ: آنت من»، با اقتباس از رمان «جواهرهای برف» اثر نویسندهی انگلیسی، «پاتریشیا سنت جان» و در چهل و هشت قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۳ میلادی در ژاپن پخش شد. این کارتون به سرپرستی مرحوم «هوشنگ مرادی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون دوبله شد. موسیقی تیتراژ این سریال در نسخهی دوبله تغییر کرد و بخشی از موسیقی متن انیمیشن «زال و سیمرغ» به آهنگسازی «مجید انتظامی» جای آن را گرفت. این موسیقی آنقدر با حال و هوای انیمیشن و تصاویر تیتراژ هماهنگ بود که تا سالها تصور میشد موسیقی اصلی سریال است.

بچههای کوه آلپ (1983)
داستان دربارهی دختربچهای به نام آنت است که مادرش را هنگام تولد برادرش از دست داده و با پدر و برادر و عمهی پدر که برای مراقبت از آنها آمده زندگی میکند. دوست و همکلاسی آنت پسری به نام لوسین است که او هم پدرش را از دست داده و با مادر و خواهرش زندگی میکند. آنت و لوسین رابطهی پر فراز و نشیبی دارند که با سوءتفاهمات زیادی همراه است. این رابطه بعد از اتفاقی که در اثر رفتار لوسین برای برادر آنت رخ میدهد، سردتر میشود و آنت تا مدتها نمیتواند لوسین را ببخشد. در این مدت برای هر دو اتفاقات زیادی میافتد و آنها که در نبود یکی از والدین، مسئولیتهای مختلفی به عهده دارند، چالشهای بسیاری را پشت سر میگذارند. سرانجام، تلاشهای لوسین برای نزدیک شدن به آنت، کمک میکند تا رابطهی دوستانهشان را، این بار با محبت و تفاهم بیشتر، از سر بگیرند.
13. جزیرهی ناشناخته
انیمهی سریالی «جزیرهی ناشناخته» با نام اصلی «سرندیپیتی اژدهای صورتی»، با اقتباس از مجموعه کتابهای «سرندیپیتی» اثر نویسندهی آمریکایی، «استیون ای. کاسگرو» در بیست و شش قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو زوئیو ایزو تولید شد و در سال ۱۹۸۳ میلادی در ژاپن پخش شد. سرپرستی دوبلهی فارسی این کارتون را «ژاله علو» بر عهده داشت و از شبکهی دوی تلویزیون پخش شد.

جزیرهی ناشناخته (1983)
داستان دربارهی پسربچهای به نام «کُنا»ست که در جریان حادثهای که برای والدینش در اقیانوس پیش میآید، همراه با یک تخم بزرگ صورتی به جزیرهای متروک میرسد. از این تخم اژدهایی بزرگ و صورتی به نام سرندیپیتی بیرون میآید و با کُنا دوست میشود. آنها با حیوانات و موجودات جادویی مختلفی در جزیره روبهرو میشوند و با نجات دادن حیوانات و کمک به اهالی جزیره، محبوبیت زیادی پیدا میکنند. در این مسیر، شخصیتهایی مانند «پیلاپیلا» که پرندهای رنگارنگ است و «خانم لورا» که یک پری دریایی سبز با موهای صورتی و تاج طلایی است هم به آنها میپیوندند.
14. حنا، دختری در مزرعه
انیمهی سریالی «حنا، دختری در مزرعه» با نام اصلی «کاتری، دختر چمنزار»، با اقتباس از رمان «چوپان، خدمتکار و خانم خانه» اثر نویسندهی فنلاندی، «آونی نولیوارا» و در چهل و نه قسمت بیست و چهار دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۴ میلادی در ژاپن پخش شد.

حنا، دختری در مزرعه (1984)
داستان دربارهی دختربچهای هفتساله به نام حناست که همراه مادربزرگ و پدربزرگش در مزرعهای در فنلاند زندگی میکند. مادر حنا برای کار به آلمان سفر کرده و او یک سال است که نامهای از مادرش دریافت نکرده. حنا دختری خوشقلب و پرتلاش است که علاقهی زیادی به حیوانات و طبیعت دارد و همیشه سعی میکند به دیگران کمک کند. زندگی در مزرعه پر از مسئولیت و چالش است، اما حنا با پشتکار و تلاش، به خانوادهاش در کارهای روزمره و مراقبت از حیوانات کمک میکند. او در کنار خانواده، دوستان و همسالانش، دوستی، همکاری و مقابله با مشکلات زندگی را تجربه میکند.
15. زنان کوچک
انیمهی سریالی «زنان کوچک» با اقتباس از رمانی با همین نام، اثر نویسندهی آمریکایی، «لوئیزا می آلکات» و در چهل و هشت قسمت بیست و نه دقیقهای، در استودیو نیپون انیمیشن تولید شد و در سال ۱۹۸۷ میلادی در ژاپن پخش شد. دوبلهی فارسی این کارتون به سرپرستی «ناصر نظامی» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون آماده شد.

زنان کوچک (1987)
داستان دربارهی چهار خواهر از خانوادهی مارج به نامهای مگی، کتی، بتی و ساراست که در آمریکا زندگی میکنند. پدر خانواده به جنگ رفته و مادر مسئولیت نگهداری خانه و تربیت دختران را بر عهده دارد؛ بنابراین خواهران با همکاری هم و با صبر و پشتکار زندگی را مدیریت میکنند. هر کدام از دختران شخصیت متفاوتی دارد و داستان هر قسمت، حول تلاشهای شخصی و جمعی آنها برای رشد، یادگیری و کنار آمدن با مشکلات زندگی میچرخد. آنها با چالشهایی مثل فقر، بیماری، دوستی و عشق روبهرو میشوند و هر بار، نهتنها خودشان از این تجربهها درس میگیرند، که به رشد و بالندگی یکدیگر نیز کمک میکنند.
16. سرزمین آدمکوچولوها
انیمهی سریالی «سرزمین آدمکوچولوها» با نام اصلی «ممول کوچولو»، در پنجاه قسمت سی دقیقهای، در استودیو «توئی انیمیشن» تولید و در سال ۱۹۸۴ میلادی در ژاپن پخش شد. دوبلهی فارسی این کارتون را مرحوم «امیرهوشنگ قطعهای» برای پخش از شبکهی یک تلویزیون بر عهده داشت. موسیقی تیتراژ سریال در نسخهی دوبله تغییر کرده و از یک قطعهی بیکلام استفاده شده است.

سرزمین آدمکوچولوها (1984)
داستان دربارهی دویست و چهل و پنج آدمکوچولو است که بهدلیل نقص در سفینهی فضاییشان، مجبور میشوند در جنگلی روی زمین فرود اضطراری کنند. در میان آنها دختربچهای مهربان، کنجکاو و پرانرژی به نام «ممول» وجود دارد که شخصیت اصلی داستان است. ممول با وجود هشدار بزرگترها که نباید به انسانها نزدیک شود، روزی به دختری انسان به نام «ماریل» برمیخورد که بیمار و ضعیف است و در خانهای نزدیک جنگل زندگی میکند. با گذشت زمان، ممول و ماریل با هم دوست صمیمی میشوند و رابطهای زیبا بین دنیای آدم کوچولوها و دنیای انسانها شکل میگیرد. ممول با مهربانی و شجاعتش سعی میکند به ماریل کمک کند تا روحیهاش را بازیابد و از زندگی لذت ببرد.
مؤخره
میگویند آثار هنری خوب زمان و مکان نمیشناسند. میتوان گفت حتی گروه سنی هم ندارند. بسیاری از انیمیشنهای پخششده از تلویزیون ایران در دههی شصت و اوایل دههی هفتاد هم همین ویژگیها را دارند. یعنی همهی گروههای سنی در همهی زمانها میتوانند از تماشای آنها لذت ببرند. حالا که ما دههشصتیها این شانس را داشتهایم که از این گنجینهی هنری پرشمار بهرهمند شویم، انصاف نیست کودکان امروز را با آنها آشنا نکنیم.