مجله میدان آزادی: «صبحانه با زرافهها» دومین اثر سینمایی سروش صحت پس از «جهان با من برقص» است که اولین بار در بهمن 1402 در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر اکران شد. «صبحانه با زرافهها» در ژانر کمدی ساخته شده و بهرام رادان، پژمان جمشیدی، بیژن بنفشهخواه و هادی حجازیفر در آن نقشآفرینی میکنند. آخرین ساخته صحت از چهارشنبه 9 آبان در سینماهای سراسر کشور به نمایش درآمد و به همین مناسبت، تمام مطالبی که پیش از این در مجله میدان آزادی در نقد، بررسی و تحلیل این اثر منتشر کرده بودیم را در این بستهی سینمایی برای شما گردآوری کردهایم.
تاکنون یک برنامه ویدئویی درباره تفسیر و تحلیل فیلم «صبحانه با زرافهها»، یک ریویو در نقد و بررسی آن و یک یادداشت توسط سه نفر از منتقدان مجله میدان آزادی فراهم شده که در ادامه مشاهده میکنید.
نقد فیلم صبحانه با زرافه ها
همه چیز درباره فیلم «صبحانه با زرافهها»
«صبحانه با زرافهها» آخرین ساختهی سروش صحت است که پس از «جهان با من برقص» دومین ساختهی سینمایی او محسوب میشود. این فیلم که در 98 دقیقه ساخته شده برای اولین بار در چهل و دومین دورهی جشنوارهی فجر در بهمن 1402 به نمایش درآمد و پس از 9 ماه، اکران مردمی آن در سینماهای سراسر کشور آغاز شده است. این فیلم از نظر بسیاری نسخهی ایرانی فیلم هالیوودی «خماری» محصول سال 2009 محسوب میشود.
پوستر فیلم «صبحانه با زرافهها»
خلاصه نقد و نظرات همه منتقدان درباره فیلم «صبحانه با زرافهها»
مجتبی اردشیری :
صبحانه برای زرافهها، اثر پیشرویی برای کارگردان جهان با من برقص به حساب نمیآید. شیوه انتقال پیام بهمانند سبک ساختاری صحت، مبتنی برای دادههای کلامی به سادهترین روش ممکن است و اکت خاصی صورت نمیگیرد اما این انتظار وجود داشت که تجارب ارزنده جهان با من برقص و مگه تموم عمر چند تا بهاره بهعنوان دو کار ترقیخواهانه کارنامه صحت که چندگام جلوتر از دیگر آثار وی محسوب میشود، اینجا به کمک فیلم جدید وی بیاید نهاینکه این بیان انتزاعی با کاری چون خماری مقایسه شود.
حسام فروزان:
طنز سروش صحت طنز خاص و ظریفی است. مخاطبی که با طنز سروش صحت همراه میشود باید اطلاعات فرامتنی و ارجاعات آن را بداند و دریابد. در واقع طنز او لودگی و مسخره بازی معمول نیست، و فضای متفاوتتری دارد. (نقد کامل)
مجید اسطیری:
ظاهرا قرار بوده فیلمنامهی شما فیلمنامهای دربارهی «بخشش» باشد و مضمون اخلاقی آن این باشد که هر چیزی، اعم از خیانت و دروغ و… را میشود بخشید و فقط چیزی که مایهی مرگ دیگران بشود غیر قابل بخشش است. این استدلال که هادی حجازیفر آن را به هوتن شکیبا میگوید، ساخته شده از دو مغالطهی «کوچکنمایی» و «بزرگنمایی» است. مطالعه در این باب را به عهدهی حضرتتان واگذار میکنم و فقط به این اشاره بسنده میکنم که کوچک نماییِ دروغ و مخزنی و بیوفایی و… از وقاحت اخلاقی آنها و تنش اخلاقی شدیدی که در دیگران به وجود میآورد نمیکاهد، ولو شما اینطور جلوه بدهید. از طرف دیگر بزرگنمایی مرگ کودکی که یک پدر، مسامحتا یک لحظه دستش را رها کرده، جواز اخلاقی همهی اشتباهات مادون قتل را به انسانها نمیدهد. (نقد کامل)
مریم تاجیک:
فیلمنامه صبحانه با زرافهها در روایت دچار مشکل است. قصه و ساختار آن در بخشهای زیادی دچار گسست میشود و کارگردان میکوشید با ارائه تصاویر کانسپچوالی مخاطب را به فکر وادارد. اما اندیشیدن به چه چیزی؟ صحت میکوشد مخاطب را به دنیای پستمدرن خودش وارد سازد و تلخ بودن این دنیای پستمدرن را به او گوشزد کند. او تنها به بیان این تلخی اکتفا میکند و هیچ راه برونرفتی برای آن ارائه نمیدهد. صحت معتقد است که درونمایه فیلم اش بخشش، روشنی و امید است. اما باجرئت میتوان گفت فیلم تلخی، ناامیدی و پوچگرایی را در دل خود به همراه دارد.
یلدا حقشناس:
اینجا به دلیل امکانات کم سینمای ایران و محدودیتهای تفریحی به مصرف مواد در موتورخانه عمارت سالن عروسی، در ماشین، کنار جاده، توی ویلا محدود میشود. ایرادی هم ندارد؛ چون «خماری» میخواهد یک فیلم سرگرمکننده مطلق باشد و هست. اما «صبحانه با زرافهها» میخواهد به جز سرگرمکنندگی و ایجاد طنز با استفاده از موقعیتهای کمدی بیمعنی، کمی شوخی جنسی از نوع مردانه و کمی رقص، حرفی هم برای گفتن داشته باشد. موفق به خلق درام نمیشود یا شاید علاقهای به ساختن آن ندارد، با اینکه موقعیت دارماتیک به وجود میآورد و لحظات دراماتیک دارد. دغدغه اجتماعی یا سیاسی هم ندارد. گرچه شاید به نظر بیاید جاهایی دارد کنایههایی به چیزهایی میزند. بیشتر از همهچیز آینهای از بیست و چهار ساعت زندگی چند نفر است. نه آینهای بخشی از زندگی که قرار است در قالب قصهای روایت شود. خودِ زندگی با تمام اتفاقات معمولی و تصادفی عجیب و غریبش، جزئیات مهم و غیرمهمش، تصمیمات اختیاری و غیراختیاریاش که اگر نگاه فلسفی به آن داشته باشی، ابسورد و بیمعنی به نظر میرسد. در حالی که بسیار مهم است. ازدواج مهم است. مصرف مواد مهم است. مرگ مهم است.
محمد عنبرسوز:
یکی از ویژگیهای بارز این فیلم، استفاده از مکثهای متعدد است که به تماشاگر فرصت میدهد به ایدههای غیرکمدی فیلم نیز فکر کند. این مکثها وقتی در جای درست خود قرار میگیرند، نه تنها در روند قصه مؤثر هستند، بلکه باعث میشوند مخاطب، فرصت تأمل در مفاهیم اجتماعی و انسانی عمیق تری را که «صحت» در متن اثر خود گنجانده است، بیابد. این مکث ها، شکلی از فیلم را به نمایش میگذارند که با ساختار آرام و متفکرانه اش، مخاطب را به خود نزدیکتر میکند و فرصتی برای درک لایههای درونیتر داستان فراهم میآورد.
ایمان عظیمی:
صبحانه با زرافهها باوجود اینکه از تم چندان بکر و نویی برخوردار نیست ولی روی کاغذ همچنان جذاب است. چند دوست برای اینکه بتوانند از فضای حوصلهسربر عروسی رفیقشان «رضا» (پژمان جمشیدی) فاصله بگیرند به دامن مواد مخدر پناه میبرند و حتی داماد را هم به یاد ایام مجردی به ضیافت کوچک خود در موتورخانه تالار عروسی دعوت میکنند. رضا بهخاطر زیادهروی در مصرف مواد از هوش میرود و وقتی به هوش میآید دیگر هیچچیز شبیه به گذشته نیست و همهچیز تغییر کرده است. مخاطب با افرادی روبهروست که برای رنگ و بو دادن به زندگی مرفه و بیدغدغهشان حاضر به انجام هر کاری هستند و حتی اتفاقاتی همچون مرگ هم نمیتواند آنها را از هدف خویش برای کامجویی از لحظهلحظه زندگی جدا کند.
محمدصالح فصیحی:
سینمای سروش صحت با سریالهایش فرقی ندارد. سریالهایش بیشتر با کمدی موقعیت جلو میروند و مثلِ سیتکام هستند. هر قسمت یک داستانک. با شخصیتهایِ ساده و معمولی. با شوخیهایی که در خود اثر ساخته میشود. اما در «صبحانه با زرافهها» اول اینکه که شوخیهای جنسی زیاد است، دوم اینکه گاهگاهی شوخیها به شوخیهای اینستاگرامی شببهاند، سوم اینکه شوخیهای عملی کم است و شوخی بیشتر در حرفها جریان دارد و بالاخره چهارم اینکه شوخیهای جدید، واقعاً تازهاند و خوب به تنِ اثر نشستهاند. (نقد کامل)
کمال پورکاوه:
سروش صحت با تصویرسازی داستان چهار مرد الکیخوش و عیاش که مصرف مواد و مشروب و خانمبازی مهمترین دغدغه زندگی روزمره آنان را تشکیل میدهد، بدون هیچ چارچوب مشخصی آنقدر کاراکترهایش را از این سو به آن سو میبرد که فیلم به راحتی میتواند به اندازه سریال ۹۹ قسمتی هم ادامه یابد و به سرانجامی نرسد. اینجاست که مجالی به فیلمساز دست میدهد تا در میان انبوه متلکهای جنسیاش،کمی هم برای مخاطب کشته مرده حرفهای فلسفی، نطقهای مرعوب کننده از جنس جملات قصار اینستاگرامی بزند تا به این وسیله دل همه را به دست آورد. آخرین ساخته سروش صحت همانند یک بستهبندی شیک اما توخالی است که تنها به درد فریب تماشاگر میخورد.
نغمه خدابخش
سروش صحت در صبحانه با زرافهها همچون اولین ساختهاش، جهان با من برقص، مضامینی چون رفاقت و دوستی، معرفت، لذت زندگی در لحظه و مقوله مرگ را مورد هدف قرار داده و از ترکیب فانتزی و کمدی دنیایی با نگاهی متفاوت را به نمایش میگذارد. یک خطی داستان جهان با من برقص تلخ است اما در ادامه شیرین و دلچسب میشود در صبحانه با زرافهها عکس آن عمل کرده و قصه با جشن عروسی آغاز و با پیش رفت روایت دلهرهها و بیقراریها نمایان میشوند. به همین دلیل با تلفیق طنز کلامی و کمدی موقعیت، فضا را تلطیف کرده و بهطرز زیرکانهای زندگی مدرن را نقد میکند.
خلاصه داستان و موضوع فیلم «صبحانه با زرافهها»
پویا، شاهین و مجتبی سه دوست هستند که به عروسی دوست دیگرشان، رضا، دعوت شدهاند و به بهانه تفریح و خوشگذرانی بیشتر تصمیم میگیرند مواد مخدر مصرف کنند. در این میان، داماد دچار اوردوز میشود و دوستانش ناچارند برای جلوگیری از بهم ریختن مراسم و خبردار شدن عروس، او را هشیار کنند. داستان با تلاش آنها، اتفاقات غیرمنتظره و غافلگیریهای مکرر ادامه پیدا میکند و با مفهوم رفاقت و دوستی، معرفت، لذتگرایی در زندگی، در لحظه زیستن و مقوله مرگ گره میخورد.
عوامل فیلم «صبحانه با زرافهها»
سروش صحت کارگردان این فیلم سینمایی است و فیلمنامهی اثر را نیز خود به همراه ایمان صفایی نوشته است. تهیهکنندگی آن را سید مصطفی احمدی بر عهده داشته که تهیهکنندگی آثاری مانند «بیبدن»، «درخت گردو»، برنامه تلویزیونی«دورهمی»، و سریالهای شبکه نمایش خانگی «راز بقا»، «هیولا»، «آفتابپرست» و «شهرک کلیله و دمنه» را نیز در کارنامه دارد. مهیار علیزاده موسیقی را ساخته و تدوین نیز توسط خشایار موحدیان و الهه ایزدی انجام شده است. در «صبحانه با زرافهها» که توسط «شایسته فیلم» پخش و توزیع شده است، بهرام رادان، هوتن شکیبا، پژمان جمشیدی، هادی حجازیفر و بیژن بنفشهخواه ایفای نقش کردهاند.