پنجشنبه 11 بهمن 1403 / خواندن: 23 دقیقه
پرونده هنر و آهستگی | صفحه‌ی چهاردهم

گزارش: مروری بر تاریخچه و روند شکل‌گیری جنبش‌های آهستگی

جنبش‌های مبتنی بر آهستگی از شما می‌خواهند خلبان خودکار را خاموش کنید و فرمان زندگی را با تامل و خودآگاهی، خودتان به دست بگیرید. با آشنایی بیشتر مردم جهان با این طرز فکر، امروزه افراد بیشتری به این نتیجه رسیده‌اند که سریع‌تر، همیشه بهتر نیست و جنبش‌های سفر آهسته، باغبانی آهسته، معماری آهسته، طراحی آهسته، مد آهسته، فرزندپروری آهسته، تفکر آهسته و... نمونه‌هایی از انشعابات بعدی جنبش آهستگی هستند.

4
گزارش: مروری بر تاریخچه و روند شکل‌گیری جنبش‌های آهستگی

مجله میدان آزادی: چهاردهمین برگ از صفحات پرونده «هنر و آهستگی» را با گزارشی درباره‌ی معنای آهستگی، تاریخچه، آغاز و تاثیر آن بر جهان هنر ورق می‌زنیم. این گزارش را به قلم «رقیه کیه» در ادامه بخوانید:

 

شتاب و درنگ زندگی

از تهران که راه بیفتی تا به روستای مادری‌ام در دامنه‌های البرز برسی، فقط 2 ساعت راه است تا تو از سرعت زندگی در شهر جدا شوی و به آرامش روستایی سرسبز با آبشارها و رودی روان و درختان تنومند کهن برسی. 

گاهی روزها تنها ساکنان این روستا، من و خانواده‌ام هستیم و این یعنی تو صدای طبیعت را بیش از هر چیز دیگری می‌شنوی. صدای باد میان شاخ‌و‌برگ تبریزی‌ها، حرکت سایه‌ها، غلتیدن آرام سنگ‌ها در بستر رودخانه یا حرکت آرام خورشید بر مدار کوه‌ها، و تمام آنچه پیرامون توست تو را به درنگ در زندگی فرا می‌خواند؛ به سکوت و اندیشیدن؛ و گاهی در میانه‌ی این درنگ و سکوت با خود می‌اندیشی کاش کسی دکمه‌ی مکث زندگی را می‌زد و روی دور کند می‌گذاشت، به همان کندی چرخش برگ گردویی که از درخت جدا می‌شود تا به دامن رودخانه برسد.

زندگی شهری اما هیچ‌یک از این‌ها را ندارد. صدای بوق، ساخت‌و‌ساز، ترافیک، دادوبیداد و... گاهی حتی در چهاردیواری خانه‌ هم از این صداها و هیاهو دور نیستیم. همه‌ی این‌ها دست به دست هم می‌دهند تا زندگی روی دور تند، فرصت درنگ را از انسان بربایند.

اما امروزه در میان سرعت سرسام‌آور زندگی در شهرها، زمزمه‌هایی شنیده می‌شود از آهستگی. آنچه آن را هنر کند زیستن یا آهستگی نام نهاده‌اند. جنبش‌هایی که نوعی واکنش اجتماعی به سرعت در روند زندگی هستند و ارزش را در سریع‌تر انجام دادن نمی‌دانند.


معنای آهستگی در جنبش‌های مبتنی بر آهستگی

درک تعریف این نوع خاص از آهستگی شاید کمی سخت باشد. آیا آهستگی به این معناست که کارها به کندی صورت گیرد یا توجیهی برای تنبلی یا احمال‌کاری باشد؟ 

یکی از بزرگترین تصورات نادرست از تعریف آهستگی‌ این است که تصور کنیم همه چیز با دنده‌ی آهسته انجام می‌شود و با سرعت حلزون حرکت کنیم؛ اما آهستگی در این جنبش‌ها به معنای انجام هر کاری با سرعت مناسب، به جای تلاش برای انجام سریع‌تر کارها، کیفیت را در برابر کمیت و اولویت دادن به زمان مناسب برای چیزهایی است که برای شما مهم هستند.

آهسته زیستن طرز فکری است که از پیروانش می‌خواهد سبک زندگی معنادارتر و آگاهانه‌تری را تنظیم کنید تا با آنچه در زندگی برای‌شان ارزش بیشتری دارد، منطبق باشد. در خودآگاهی و حضورِ در لحظه زندگی کنند و تصمیم‌های آگاهانه و هدفمند به نفع رفاه خود و کره‌ی زمین بگیرند. 


آیا زندگی مسابقه‌ای با خط شروع و پایان است؟

شاید شما هم با خواندن سطور بالا به این نتیجه برسید که پس آهستگی مدنظر این جنبش‌ها یک آهستگی مطلق نیست و تعریف معنادارتری دارد؛ به‌طوری‌که بتوان آن را ارزش‌گذاری کرد.

کارل اونوره، یکی از مشهورترین نویسندگان و سخنرانان جنبش آهستگی، در سال 2004 با انتشار کتاب خود «در ستایش آهستگی»، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه آهستگی در زمینه‌های مختلف زندگی که شتاب زیادی را تجربه کرده‌اند استفاده می‌شود و تمایز بین «آهسته خوب» و «آهسته بد» را ذکر می کند. 

تصویر: کتاب «در ستایش آهستگی» اثری از کارل اونوره

تفاوت این دو این است که «آهسته خوب» به معنای کاهش آگاهانه برای انجام کارها با سرعت مناسب برای دستیابی به نتیجه بهتر است، در حالی که «آهسته بد» ممکن است چیزی خارج از دست ما باشد، مانند یک صف طولانی یا ترافیک. در طرف مقابل، «سریع خوب» و «سریع بد» نیز وجود دارد. سرعت در شرایط مناسب می‌تواند هیجان‌انگیز باشد، اما عجله‌ی همیشگی به‌طوری که به یک عادت در زندگی تبدیل شود کاملاً برعکس است.

آهسته زندگی کردن یعنی بهتر زندگی کنید نه سریع‌تر؛ جنبش‌های مبتنی بر آهستگی از شما می‌خواهند خلبان خودکار را خاموش کنید و فرمان زندگی را با تامل و خودآگاهی، خودتان به دست بگیرید. زندگی مسابقه‌ای با خط شروع و پایان نیست و آهستگی یک تغییر ذهنیت است که زمان می‌برد و دائماً در جریان است زیرا آنچه برای شما مهم است تغییر می‌کند. 

با آشنایی بیشتر مردم جهان با این طرز فکر، امروزه افراد بیشتری در جهان به این نتیجه رسیده‌اند که سریع‌تر همیشه بهتر نیست و جنبش‌های سفر آهسته، باغبانی آهسته، معماری داخلی آهسته، طراحی آهسته، مد آهسته، گل‌آرایی آهسته، فرزندپروری آهسته، تفکر آهسته، اخبار آهسته و  کار آهسته، نمونه‌هایی از انشعابات بعدی جنبش آهستگی هستند.

اما تاریخ تولد جنبش‌های مرتبط با طرز فکر آهستگی، دقیقا در کدام صفحه تاریخ است؟


جنبش غذای آهسته: سفر غذا از مزرعه به سفره

وقتی سال 1968 «مک‌دونالد» به صورت خزنده‌ای راهش را به همه‌ی کشورهای جهان باز کرد، تنها یک نفر بود که این برند غذایی جهانی را برای مهمترین شاخصه‌ی فرهنگی هنری کشورش یعنی غذا، خطرناک دانست و با راه‌اندازی جنبش غذای آهسته، سخنرانی، نوشتن مقاله و کتاب، تمام قد در برابر آن ایستاد.

کارلو پترینی معتقد بود رواج فست فودها -که مک‌دونالد نماینده‌ی کامل آن است- سنت غذایی ایتالیا را که یکی از مهمترین شاخصه‌های فرهنگی ایتالیا در تمام جهان است، کم‌رنگ خواهد کرد.

تصویر: کارلو پترینی، آغازگر و مروج غذای آهسته

سنت و مدرنیته سال‌ها بود که در عرصه‌ی نظری و در ساحت تفکر با یکدیگر در جدال بودند اما مصادیق آن نه. باز شدن شعبه‌ی جدید مک‌دونالد در ایتالیا این دعوای پنهان در لایه‌های تفکر را علنی کرد و به خیابان‌ها کشاند. در واقع جنبش غذای آهسته یک واکنش اجتماعی به شتاب مدرنیته در زندگی انسان بود.

ایتالیایی‌های معترض با بشقاب‌هایی پر از پاستای پنه در دست، در مقابل اولین شعبه‌ی مک‌دونالد که به تازگی در شهر رم افتتاح شده بود ایستادند. این اجتماع که پترینی آن را سازماندهی کرده بود، تا حدی به ارزش‌های مرتبط با فست فود و همچنین استانداردسازی غذا در سراسر جهان اعتراض کرد و  این تولد چیزی بود که اکنون به عنوان جنبش غذای آهسته و مبنای تمام جنبش‌های مبتنی بر آهستگی شناخته می‌شود.

تصویر: ایتالیایی‌های معترض به بازگشایی مک‌دونالد با بشقاب‌هایی پر از پاستای پنه در دست

جنبش غذای آهسته به‌عنوان پاسخی به ظهور فست‌فود و جهانی که در آن می‌توانیم سریع و ارزان غذا بخوریم، بدون اینکه هرگز ماشین‌هایمان را ترک کنیم، شروع شد و به سرعت به یک جنبش اجتماعی و سیاسی در سراسر جهان تبدیل شد با محافظت از غذاهای محلی، فرهنگ‌ها و سنت‌های غذایی و همچنین حفاظت از تنوع زیستی برای طعم‌های متنوع فصلی. 

این جنبش در طول سال‌ها تکامل یافت و سنت‌های غذایی محلی و همچنین تولید مواد غذایی با کیفیت را در برابر کشاورزی کارخانه‌ای صنعتی که بر سیستم غذایی جهانی ما مسلط است، ترویج کرد. 

جنبش اسلو فود با حمایت از زندگی آگاهانه، لذت آشپزی و توجه به لذت بردن از هر لحظه‌ی صرف غذا، آن را دلیلی برای ارتباط بیشتر گروه‌های انسانی با هم می‌داند و با ارج نهادن به لذت آشپزی، ارتباط عمیق‌تری با فرآیند تولید غذا ایجاد می‌کند. اسلو فود با ترویج تمرکز حواس، افراد را ترغیب می‌کند که هر لقمه را بچشند و از سفر غذا از مزرعه به میز قدردانی کنند. این رویکرد، فراتر از وعده‌ی غذایی، شیوه‌ی زندگی معنادارتر و رضایت‌بخش‌تری را ایجاد می‌کند.

پیروان غذای آهسته می‌گویند لذت و عدالت در این باور ساده وجود دارد که همه‌ی جوامع باید حق داشته باشند از غذاهای خوشمزه و سالم که در فرآیند کشاورزی اخلاقی درست (با ترویج جایگزین‌های طبیعی به جای مواد شیمیایی مضر ) تولید می‌شود و با هویت، فرهنگ و تاریخ آن‌ها منطبق است برخوردار باشند.

کل ایده‌ی غذای آهسته این است که غذا چیزی بیش از آن است که ما می‌خوریم. مانیفست اسلو فود می‌گوید: «غذای خوب یک حق بشری است».

جنبش غذای آهسته یا اسلو فود پس از آن اعتراض در نزدیکی پله‌های اسپانیا، در ایتالیا، متوقف نشد و به توسعه‌ی خود ادامه داد و اکنون به یک جنبش جهانی تبدیل شده است که در 160 کشور جهان طرفداران فعالی دارد که برای عدالت، سلامت غذایی و حفظ سنت‌های غذایی فعالیت می‌کنند تا جایی‌که در برنامه‌ریزی کنفرانس تغییرات آب‌و‌هوایی سازمان ملل متحد شرکت داشته است، نمایندگانی در کنوانسیون سازمان ملل در مورد تنوع زیستی دارد و اکنون چنان گسترش یافته که با تکیه به پرشمار اعضای خود در سراسر جهان، دعوت به اجلاس سیستم‌های غذایی سازمان ملل را رد کرده است.

تصویر: حلزون نشانه (لوگو) جهانی جنبش غذای آهسته

هنر و آهستگی یا آهستگی در هنر

همه‌ی آنچه که گفته شد سفری بود از ایده، معنا و تاریخچه‌ی جنبش آهستگی تا با هم نگاهی بیندازیم بر آثاری که این جنبش بر هنر و آثار هنری داشت. 

آهستگی در هنر کمی پیچیده‌تر از دیگر جنبش‌های آهستگی است. این رویکرد در هنر، پیوندهای عمیقی با فلسفه، روانشناسی و تاریخ دارد.

 چه چیز یک اثر هنری را به جنبش آهستگی پیوند می‌زند؟ اثر هنری که در خلق آن عنصر آهستگی نقش دارد؟ اثری که شما را به آهستگی دعوت می‌کند؟ اثری که درک پیام هنری آن به گذر زمان وابسته است؟ یا اینکه در تماشای یک اثر هنری این تجربه‌ی ما به عنوان بیننده است که یک اثر را به جنبش هنر آهسته پیوند می‌دهد؟ 

با هریک از تفسیرهای بالا مجموعه‌آثار هنری‌ایی که در دسته‌ی هنر آهسته قرار می‌گیرند متفاوت هستند؛ آثاری که به آهستگی خلق می‌شوند، آثاری که به آهستگی و شکیبایی دعوت می‌کنند، آثاری که در طول زمان به کمال هنری مد نظر هنرمند می‌رسند و آثاری که برای درک آن، بیننده فرآیند زمانی بیشتری را صرف می‌کند.

پیروان هنر آهسته اما با هیچ‌یک از این رویکردها کار چندانی ندارند اگرچه کاملا با هم مرتبطند؛ آن‌ها شما را به «لذت تماشا» دعوت می‌کنند. جنبش هنر آهسته رویکردی مبتنی بر این ایده است که اگر واقعاً می‌خواهیم یک اثر هنری را بشناسیم، باید زمانی را با آن بگذرانیم. هر اثر هنری‌‌ای شایسته‌ی آن است تا بدون شتاب و در فرآیند، و زمانی شایسته به تماشا نشسته شود.

آمارهای علمی به ما می‌گویند هر اثر هنری در یک گالری یا موزه تنها 8 ثانیه مورد بازدید قرار می‌گیرد و هنر آهسته از شما می‌خواهد این 8 ثانیه را به 5 دقیقه، 10 دقیقه، پانزده و یا حتی به یک نیم‌روز گسترش دهید.

جنبش هنر آهسته سال 2008 هنگام بازدید یکی از اساتید کسب‌وکار دانشگاه هاروارد از موزه‌ی یهودیان شکل گرفت؛ به این ترتیب که بازدیدکنندگان آن روز موزه تصمیم می‌گیرند به جای دیدن همه‌ی آثار هنری در فرصتی که داشتند و به نوعی مسابقه دادن با زمان، تنها دو اثر را انتخاب کنند و تمام فرصتی که دارند را برای درک بهتر آن اثر هنری به کارگیرند. 

روانشناسان می‌گویند تمرکز بر یک اثر هنری، درک بسیار متفاوتی از آنچه که در یک نگاه از کنار آن عبور خواهیم کرد به شما خواهد داد.

در واقع در جنبش هنر آهسته این سوال مطرح است که چه اتفاقی می‌افتد وقتی زمانی را صرف آشنایی با یک اثر هنری با تمام جزئیات می‌کنیم؟ و پاسخی که داده می‌شود این است: این یک واقعیت است هر چه بیشتر نگاه کنید، بیشتر می‌بینید.

نگاه آهسته را می‌توان به روش‌های مختلفی تعریف کرد، اما در هسته‌ی آن، صرف زمان برای مشاهده‌ی واقعی و ارتباط با چیزی است؛ این به معنای مشاهده به شیوه‌ای متفکرانه و آگاهانه‌تر است و صرفا مقدار زمانی نیست که با چیزی می‌گذرانید، بلکه این باور است که همه‌ی اکتشافات از نگاه کردن سرچشمه می‌گیرند. نگاهی که مستلزم حضور، صبر و میل به غوطه‌ور شدن در عمل مشاهده است تا از برداشت‌های اولیه فراتر بروید و عمیق‌تر با آنچه می‌بینید درگیر شوید و متوجه جزئیاتی شوید که معمولاً ممکن است از قلم افتاده باشد.

کتاب «نگاه آهسته» (2017) شاری تیشمن، این‌طور استدلال می‌کند که صرف زمان برای غوطه‌ور شدن واقعی در جزئیات موضوعات مختلف، از هنرهای تجسمی گرفته تا زندگی روزمره، می‌تواند قفل ارزشمندی را باز کند و آن فرصت‌های شناختی برای یادگیری معنادار و تفکر انتقادی است.

در رویکرد هنر آهسته، آهسته نگاه کردن به معنای انتخابی بودن است. اگر 15 دقیقه را صرف تماشای تمام 78000 اثر هنری یک مجموعه کنید، برای بیش از چهار سال، روزی 12 ساعت طول می‌کشد تا به تماشای همه‌ی آثار هنری آن مجموعه بنشینید. نکته‌ی مهم این است که شما اثری را انتخاب کنید که به سمت آن کشیده می‌شوید، شما را جذب می‌کند، یا شما را ناامید می‌کند و به نوعی احساسات شما را با خود درگیر می‌کند تا وقت خود را به جای دیدن گذرای همه‌ی آثار، به شناخت واقعی چند اثر هنری اختصاص دهید.

به‌این ترتیب آن آزمایش در سال 2008 در موزه‌ی یهودیان، به طور رسمی در سال 2010 به عنوان یکی دیگر از جنبش‌های مبتنی بر آهستگی شروع به کار کرد و از آن زمان به عنوان بخشی جدا نشدنی از برنامه‌ی موزه‌ها و گالری‌ها در سراسر جهان تبدیل شده است، با بیش از 1500 رویداد سالانه در سراسر جهان.

روز هنر آهسته یک رویداد جهانی با یک ماموریت ساده است: به افراد بیشتری کمک کنید لذت تماشای هنر و عشق به آن را کشف کنند.

اما چرا آهسته؟ وقتی مردم به آرامی به یک اثر هنری نگاه می‌کنند، به کشف می‌رسند. مهم‌ترین کشفی که آن‌ها انجام می‌دهند این است که می‌توانند هنر را بدون متخصص و یا حتی تخصص ببینند و تجربه کنند. و این یک کشف هیجان‌انگیز است که خلاقیت می‌آورد و به زیاد شدن هنردوستان بیشتر در جهان کمک می‌کند.

رویداد بین‌المللی Slow Art Day ایجاد شد تا همه‌ی مخاطبان و علاقه‌مندان به هنر را تشویق کند که کمی بیشتر به هنر نگاه کنیم، به این امید که نه تنها بیشتر ببینیم، بلکه آثار را با جزئیات بیشتری بشناسیم. در عین حال، کاهش سرعت و حضور، یکی از کارهایی است که انجام آن در زندگی پرمشغله ما به نوعی سخت است، و در عین حال، برای آرامش و آسایش ما بسیار ضروری است.


یک پند حکمت‌آمیز در سنت‌های ما

آنچه در جنبش آهستگی شما به آن دعوتید، چیز جدید و عجیبی نیست! اگرچه دنیای مدرن ما را مجبور به فراموشی آن کرده است؛ چیزی است بسیار به وجود آدمی نزدیک. شما هیچگاه شاید متوجه حرکت آهسته خورشید در آسمان نشوید، اما او می‌چرخد و ما تنها زمانی به خود می‌آییم که غروب شده است، یا درک حرکت ستارگان شب، آمدن و رفتن ماه، بزرگ شدن کودکتان، پیر شدن عزیزانتان وقتی به آلبوم عکس‌های سال‌های دور سری می‌زنید... همه‌ی این اتفاقات در گرداگرد ما در عالم به تدریج در حال رخ دادن است و آنگاه به چشم ‌ما می‌آیند که مجبور به درنگ می‌شویم برای درک آنچه در پیرامونمان در مسیر شدن است.

هنر آهسته اگرچه یک صدای جدید در دنیای مدرن است اما حامل همان پیام قدیمی در سنت‌های ماست که انسان را به درک هستی، عالم و درون خود فرا می‌خواند، با کم کردن از شتاب زندگی و تامل در دنیای درون و بیرونش.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
آهسته زیستن طرز فکری است که از پیروانش می‌خواهد سبک زندگی معنادارتر و آگاهانه‌تری را تنظیم کنید تا با آنچه در زندگی برای‌شان ارزش بیشتری دارد، منطبق باشد. در خودآگاهی و حضورِ در لحظه زندگی کنند و تصمیم‌های آگاهانه و هدفمند به نفع رفاه خود و کره‌ی زمین بگیرند.

جنبش هنر آهسته سال 2008 هنگام بازدید یکی از اساتید کسب‌وکار دانشگاه هاروارد از موزه‌ی یهودیان شکل گرفت؛ به این ترتیب که بازدیدکنندگان آن روز موزه تصمیم می‌گیرند به جای دیدن همه‌ی آثار هنری در فرصتی که داشتند و به نوعی مسابقه دادن با زمان، تنها دو اثر را انتخاب کنند و تمام فرصتی که دارند را برای درک بهتر آن اثر هنری به کارگیرند.

مطالب مرتبط